از اعتراض تا فریاد؛ چرا جنجال داوری افزایش یافت
کمیته داوران فدراسیون فوتبال البته در سالهای اخیر مجری یک جوانگرایی قابل توجه و ارزنده در امر داوری مسابقات این رشته بوده و با نسل تازهای که از راه رسیده و مشغول کار و تلاش است، میتوان به آیندهای که چندان ضعیفتر از گذشته نباشد، امید بست.
به گزارش ایلنا، حضور ستارهای مثل علیرضا فغانی در میان اعضای فعلی جامعه داوری هم مسألهای است که افتخارات حرفه داوری ایران را بیشتر میسازد و این نقلقول که سطح داوری ایران بالاتر از سطح فوتبالی است که در لیگ ارائه میشود، شاید یک اظهارنظر غیرحرفهای و بیش از حد تبلیغاتی و دور از واقعیت هم نباشد. با این حال مثل هر ماجرای خوبی که برخی قسمتهای بد را هم در دل خود دارد، کادر داوری نسل فعلی قاضیان فوتبال ما فاقد خصلتهایی نبوده که آن را کم ایراد جلوه بدهد و آنقدر قوی و مؤثر عمل نکرده که از هر خدشه و اعتراضی دور باشد و حرف و حدیثهای متعدد سالهای اخیر در دل لیگ برتر که بسیاری از آنها از نحوه داوری مسابقات برمیخیزد، به ما میگوید که کار آموزش داوران و روند اجرایی و نوع نمایش آنها در جریان مسابقات با خدشهها و ایراداتی همراه است.
تقاضای مکرر از مربیان و سایر مغبونهای قضایای داوری برای سکوت پیشه کردن و قناعت ورزیدن به نامههای حاوی اعتراض به روند مذکور مثل این میماند که به گرسنهای بگویید فریاد «گرسنه هستم» نکشد و اگر صدایی در اعتراض به داوری بلند میشود، بدیهی است که محصول لغزش قاضیان لیگ در انجام وظایف محوله باشد. اگر تعداد این ایرادات و اعتراضها کم بود، جای بحثی وجود نمیداشت اما وقتی این همه موضوع بزرگ و تکراری و تأثیرگذار میشود، به معنای فقدان روند اصولی و ضعف در کار پرورش داوران است، به واقع باید گفت در کار صددرصد خوب پرورش داوران جوان ایراداتی روی داده که کار آموزش را ناقص و استفاده وسیع از نفرات فاقد آمادگی ایدهآل را در فوتبال ما باب کرده است. کنارهگیری تدریجی و یک به یک داوران سرشناس و قدیمیتر فوتبال ایران شامل سعید مظفریزاده و محسن ترکی طی پنج شش سال اخیر نیز مزید بر علت شده و رویکردی بیش از حد منطق و انصاف را به نسل جوانتری موجب شده که برخیشان هنوز مهیای یک قضاوت کمنقص در برخی میدانهای داغ و سوزاننده لیگ نیستند.
کمیته داوران که بابت جوانگرایی و سعیاش سزاوار تقدیر است، بد نیست با کنکاش در کار خود به این سوال ضروری و معنادار پاسخ بدهد که چرا تعداد جنجالهای برخاسته از کار داوری در لیگ ما طی هر سال این همه زیاد است و چرا این قاضیان تلاشگر و بالنسبه جوان و البته شریف این همه در صدور آرای خود نسبت به اتفاقاتی مشابه در میدان مسابقات دچار اختلاف سلیقه و تفاوت رأی هستند و به چه سبب یک داور روی صحنهای اعلام خطای محرز و ارائه کارت زرد یا قرمز میکند که یک قاضی دیگر اصلاً آن را خطا نمیداند.
این کمیته بد نیست به این سوال بدیهی نیز جواب بدهد که چرا تعداد قابل ملاحظهای از داوری مسابقات ارجاع شده به رضا کرمانشاهی و معدودی داور دیگر در ادوار اخیر لیگ به جنجالهای ماندگار و حرف و حدیثهای تأسفآور منجر شدهاند و اگر تعدد این خطاها و اشتباهات البته سهوی به حدی رسیده که حذف این داوران و یا کنار گذاشتن طولانی مدت آنها را طلبیده، به چه سبب در این خصوص تأخیر و کمکاری صورت پذیرفته است. آیا اگر با اشتباهات عمده قبلی داوران خطاکار برخورد جدیتر و محکمتری صورت میپذیرفت، شاهد اشتباهات بزرگتر بعدی آنها و لغزشهای اخیر آنان میبودیم؟