آماده باش فوتبال ایران برای لیگ قهرمانان آسیا
سایپا و ذوبآهن که به مرحله پلیآف فصل جدید لیگ فوتبال قهرمانان آسیا راه یافتهاند، از هفته بعد حضور در این مرحله را آغاز میکنند.
به گزارش ایلنا، نارنجیهای تهرانی ابتدا با مینروا پنجاب از هند مصاف میکنند و در صورت عبور از این مرحله روبهروی الریان قطر خواهند ایستاد. سفید و سبزهای اصفهانی نیز ابتدا با برنده دیدار الوحده اردن و اسپورت کلاب کویت دیدار میکنند و اگر از این مرحله عبور کنند، در پیچ سختتر بعدی با الغرافه قطر روبهرو میشوند که همان تیم مهدی طارمی است. این قرعهها نشان میدهد حتی راهیابی صرف دو نماینده ما به جدول اصلی این پیکارها یک روند جانکاه خواهد بود و اطمینانی به پیروزی و صعود آنها وجود ندارد.
پیشتر مراحل انتخابی و پلیآف برای ما آسانتر بود و با یک تکدیدار - معمولاً در خاک ایران - مجوز صعود را میگرفتیم اما همسو با بزرگتر شدن تدریجی طیف برگزاری جام و ازدیاد اعتبار آن دیگر یک بازی برای این مهم کفایت نمیکند و باید برای نبردهایی پرتعدادتر آماده بود و بخصوص سایپا که ابتدا با نمایندهای از فوتبال تازه اوج گرفته هند و سپس الریان قطر وعده ملاقات دارد باید از هر جهت آماده و پرتوان باشد و در غیر این صورت احتمال کاسته شدن از سهمیه 2+2 ایران در پیکارهای امسال در همان مرحله نخست وجود دارد.
اینها به ما میگوید سرخابیها خوشاقبال بودهاند که به لطف فتح لیگ و جام حذفی فصل گذشته از همان آغاز مجوز حضور در جدول اصلی را در اختیار داشتهاند. در عین حال سخت بودن گروه استقلال و خطرات بالقوهای که انتظار قرمزها را مثلاً در دیدارهایی مجدد با السد قطر میکشد، مسائلی است که ناظران را به این سوال بدیهی و کنکاش درونی وامیدارد که آیا واقعاً مهیای پیکارهای سخت 2019 هستیم؟ این پرسش در زمانی مطرح میشود که فوتبال ایران و بهواقع کل جامعه ورزش هنوز در تک و تای دوره اخیر جام ملتهای آسیا بهسر میبرد و پیوسته از خود میپرسد که آیا نتایج حاصله در این جام یک شکست بزرگ بوده و یا یک ناکامی بدیهی مقابل رقبایی که کار تشکیلاتیشان نسبت به ما بسیار قویتر بوده است.
استمرار یافتن تبعات حذف در نیمهنهایی جام ملتهای آسیا بیشتر از آن رو مضر بوده که جامعه فوتبال را از اندیشیدن بهتر و تفکری بایسته درباره فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا بازداشته و با اینکه این مقولهای مختص باشگاههای حاضر در این مسابقات است و فدراسیون خود را مسوول درجه اول نتایج قوی و ضعیف در این جام نمیانگارد اما شکی نیست که استمرار احتمالی ناکامیها در این لیگ خاطر اهالی فوتبال را به درجهای از تیرگی خواهد رساند که با کمتر توفیق و وسیله و حرکت ترمیمی قادر به پاک کردن آن خواهیم بود. وقتی پرسپولیس فصل پیش به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید به دوری 8 ساله کشورمان از این مرحله پایان بخشید و با اینکه شکست مقابل کاشیما ضربه پتکآسای تازهای به شقیقه فوتبال ما بود، همان فینال و عبور از سدها و مراحلی که پیشتر برای ما تسخیرناپذیر به نظر میرسید، نوعی قهرمانی برای سرخهای تهرانی تلقی شد.
اگر در آن دوره با باورها و ادواتی که برشمردیم و بخصوص با نفر و مهره نداشتن پرسپولیس دوم شدن این تیم یک شکست عظیم به حساب نیامد، مرتبه بعدی چنین نخواهد بود و ناکامی در جام ملتها بر حجم افسوسها افزوده و مقدماتی جام باشگاههای آسیا را تیرهتر و دشوارتر کرده است. بزرگتر شدن دایمی اعدادی که مدت دوری ما را از مقامهای آسیایی نشان میدهند، بر حساسیتها افزوده و حتی دعوای اخیر غیرفوتبالیها با فوتبالیها بر سر پاداشهای عظیمی که دایما به فوتبالیستها داده میشود، ریشه در همین حساسیتها دارد و بدیهی است که جامعه وزنهبرداری از طریق یکی از نمادهایش بپرسد چگونه است که فوتبال رکورددار ناکامیها در مدت زمانی نزدیک به نیم قرن است اما همچنان درشتترین پولها را میگیرد و ورزشهای غیرفوتبالی مکررا افتخار میآفرینند و پاداشهای بعضی از آنها کودکانه است (مثل رشته ووشو).
آنچه جای تعجب و تأسف دارد، این است که به رغم تمامی حقایق و هشدارهای فوق، هم تیمهای باشگاهی فوتبال ما و هم نهادهای ناظر بر کار آنان به گونهای برای فصل جدید پیکارهای باشگاهی آسیا تدارک دیدهاند که انگار قصد هیچ پیشروی بیشتری را در قیاس با سالهای اخیر ندارند و به هر آنچه دارند، راضی هستند.