کارلوس کیروش؛ کارگردان فیلمهایی که تماشا کردیم
فوتبال فراتر از زندگی است اما بی تردید همه زندگی نیست. حتی بخش مهمی از زندگی هم نیست. این روزگار را نبینید که از فرط بی سرگرمی بودن ملت، همه آویزان فوتبال شدهاند و این پدیده دنیای سرگرمی را در حد انفجار اجتماعی باد کردهاند.
به گزارش ایلنا، واقعیت این است که برای عموم هواداران فوتبال در سطح اول آن، فوتبال چیزی در حد وقت گذراندن مفید در روزهایی خاص است و بس. این ماییم که در هر جای خالی در زندگی روزمرهمان تکثیرش میکنیم تا جایی که میشود «مساله» زندگی. و اما بعد...
جام ملتها برای ما در این دوره تمام شد. اگر نگاه مرگ و زندگی به این رخداد نداشته باشیم، جام ملتهای ۲۰۱۹ در حکم یک فیلم سینمایی بود برای ما که پایانی اندوهبار داشت. در پس پایان این رخداد، جایی که تیتراژ پایانی فیلم پخش میشود، آنچه بیش از هر چیز مهم است، نقش، جایگاه و آینده کارگردان این فیلم برای ماست؛ کارلوس کیروش.
کارلوس کیروش، کارگردان نامی پرتغالی در ۸ سالی که گذشت، ۴ فیلم بلند و چندین فیلم کوتاه برایمان ساخت. دو جام ملتها و دو جام جهانی. بیراه نیست اگر بگوییم جز این آخری، تماشاگران ساختههای کیروش، هرگز غمگین و سرخورده از صحنه نمایش خارج نشدند. این آخری هم داشت عالی پیش میرفت اما پایانی غمانگیز داشت و حالا تماشاگران را در ارزیابی کارنامه کارگردان، دچار درگیریهای ذهنی کرده است. منتقدان هم که البته بر سر کار خویشند.
هرچه بود، با آثار کیروش، چه فیلمهای بلند و چه تلهتئاترهای کوتاهش، شاد شدیم، فریاد زدیم، عصبانی شدیم، همراهی کردیم و رنج کشیدیم.
حالا اما در لحظاتی که به نظر میرسد هم او و هم جریان حاکم بر فوتبال ایران، بیمیل به پایان پروژه همکاری نیستند، فارغ از ماندن یا رفتن کارگردان، میایستیم و از او سپاسگزاری میکنیم؛ برای حتی یک لحظه، یک صحنه، یک سکانس جذاب و لذتبخش که برایمان ساخت (که بیش از اینها بوده) اما یادمان نمیرود که برای ساختن این آثار، کم رنجمان نداد. با تلخیهایش، با تندیهایش، با جوسازیها و بیانیههایش و با دمیدن آگاهانه یا ناآگاهانه در آتشهایی که تهیهاش برعهده بدخواهان و خودخواهان و منفعتطلبان بود.
متشکریم جناب کیروش، برای هر قدم مثبتی که در فوتبالمان برداشتی، برای همه نیات خوبی که داشتی اما بزرگوار، نقش و جایگاهت در دو شقه کردن هواداران را هم فراموش نمیکنیم. شادیهایی که میشد برایمان زهر نشود و شد، همدلیهایی که میتوانست گسترانده شود و نشد و روح مشترک تیم ملی که خراشیده شد را فراموش نمیکنیم.
این هم جزیی از میراث شما بود؛ مثل پک، مثل ساختار دفاعی منسجم، مثل بازی با آرژانتین و اسپانیا. این سورها را به یاد خواهیم داشت و آن ناسورها را فراموش نخواهیم کرد، حتی اگر ببخشیم.
یادداشت: علیرضا مویدیفر