نقدی بر عملکرد کیروش؛ بازگشت را تمرین نکرده بودیم
یک شکست باعث نمیشود روی کارلوس کیروش آوار شویم و او را تنها مقصر باخت به ژاپن معرفی کنیم. او قصور داشت، همانطور که فدراسیون فوتبال و برخی بازیکنان نیز وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام ندادند. اتفاقهایی که دست به دست هم داد تا این طلسم لعنتی 4 سال دیگر پیرتر شود و به عدد 47 برسد.
به گزارش ایلنا، نقد به کارلوس کیروش را با چند مثال آغاز میکنیم. او و موافقان کیروش که از نظر فنی ما هم یکی از آنها هستیم، همیشه رزومه پربار او را به رخ اهالی فوتبال میکشند و اینکه در منچستریونایتد مربیگری کرده و هدایت رئالمادرید را هم بهعنوان نفر اول در اختیار داشته. در همه بحثها و جدلهای رسانهای نیز بارها با این جمله مواجه شدهایم که الکس فرگوسن هم از کیروش کلی تعریف و تمجید کرده و از او بهعنوان سرمربی پنهان منچستریونایتد نام برده.
کیروش هنوز هم برای فوتبال ایران یک چهره ویژه است. نظرمان درباره او را با یک شکست تغییر نمیدهیم اما چند پرسش هم ذهنمان را به خود مشغول کرده. سوالهایی که مخاطب آنها فقط کارلوس کیروش است. کسی که نفر اول نیمکت تیم ملی ایران است (بود) و مسوول فنی تیمی که برابر ژاپن شکست خورد و از حضور در فینال باز ماند.
مهمترین پرسش از کیروش، واکنش تیم ملی به گل نخست ژاپن است. دقیقه 56 دروازه تیم ملی روی اشتباه بچگانه چند بازیکن باز شد و تیم ملی با احتساب وقتهای تلفشده نیمه دوم حدود 40 دقیقه وقت داشت تا به خود بیاید و نتیجه را جبران کند. در این 40 دقیقه، نه تنها گلی نزدیم بلکه 2 بار دیگر هم دروازه تیم ملی باز شد. دلیلش چیست که واکنشی نشان ندادیم؟ کیروش از نیمکت چه دستوری به زمین منتقل کرد؟ آیا اصلا ترفندی برای تغییر نتیجه داشت و آیا چنین شرایطی را تجربه کرده بود؟
به حدود 20 سال قبل برمیگردیم. به فصل 99-98 لیگ قهرمانان اروپا. بازی فینال میان منچستریونایتد و بایرنمونیخ در ورزشگاه نوکمپ و با قضاوت پیرلوئیجی کولینا. روی یک نیمکت الکس فرگوسن نشسته و نیمکت دیگر اوتمار هیتسفلد. تلاش بایرن در دقیقه 6 به بار مینشیند و ماریو باسلر دروازه یونایتد را باز میکند. بایرن فرصتهای دیگری هم بهدست میآورد اما تمام آنها را از دست میدهد.
الکس فرگوسن در دقیقه 67 نخستین تعویض خود را انجام میدهد. یسپر بلومکوئیست سوئدی از زمین خارج میشود و تدی شرینگهام باتجربه جای او را میگیرد. تعویض یک وینگر چپپا با یک مهاجم که منچستر را تهاجمیتر کرد. واکنش بعدی فرگوسن برای جبران نتیجه، حضور اولهگونار سولشر به جای اندی کول بود. دو تعویضی که نتیجه را به سود منچستر تغییر دادند و در دقایق 1+90 و 3+90 گلهای برتری را وارد دروازه اولیور کان کردند تا یونایتد عنوان قهرمانی را کسب کند.
کارلوس کیروش که از او بهعنوان عصای دست فرگوسن یاد میشود، از مربی بزرگ اسکاتلندی چه آموخت تا سالها بعد برای تیم ملی ایران خرج کند؟ آیا واکنشی به جبران نتیجه داشت؟ آیا تاکنون و در این سالهای اخیر در موقعیتی اینچنینی قرار گرفت تا تجربه بیندوزد و بداند که در این لحظات بحرانی چه باید کرد؟
بازیهای تدارکاتی تیم ملی ایران را مرور میکنیم. چندین بار تقابل با ازبکستان، توگو، سیرالئون، ترینیداد و توباگو و بولیوی. قبلیها را هم به یاد داریم که جملگی آفریقاییهایی نه چندان مطرح مانند موزامبیک و ماداگاسکار بودند. آیا در این بازیهای تدارکاتی، تیمهای حریف ما را تحت فشار گذاشتند و از ایران پیش افتادند که جبران نتیجه را آزمایش کنیم؟ آیا حریفی قدرتمند یقه تیم ملی را گرفت که تمرین کنیم چگونه نتیجه را جبران کنیم و به بازی برگردیم؟
پاداش پیروزی تیم ملی برای هر بازیکن 3 هزار دلار و کارلوس کیروش 6 هزار دلار است. پاداشها را کیروش طبق قرارداد گرفت و هرگز به این روزها فکر نکرد که مقابل حریفی قدرتمند، چطور واکنش نشان بدهیم؟ اگر با همین ژاپن بازی تدارکاتی برگزار میکردیم، نمیتوانستیم اتفاقهای بهتری را در جام ملتهای آسیا رقم بزنیم؟ نمیتوانستیم سلاحی رو کنیم و بازگشتی بهتر از حالا به بازی داشته باشیم؟
همه اینها اما فقط نقد بازی با ژاپن است. در اینکه کارلوس کیروش ساختار دفاعی تیم ملی را ساخت و آن را برای ما به یادگار گذاشت، هیچ بحثی وجود ندارد اما او راننده بنزی بود که توانایی هدایت یک آمبولانس- وضعیت ایران مقابل ژاپن- را نداشت. از او انتظار واکنش بهتر و مناسبتری داشتیم. واکنشی که در تمام این 8 سال، هرگز به آن فکر نکرد و در نهایت هم ضررش را دید. هم او و هم فوتبال ایران تا همچنان در حسرت قهرمانی جام ملتهای آسیا باقی بمانیم.