ایران – عراق؛ انتقام نه، حمله به نیمه نهایی آسیا
ایران- عراق؛ انتقامی در کار است؟ اگر اینگونه به فوتبال نگاه کنیم، هر بازی برای ما حکم انتقام را دارد. در جام ملتهای قبلی عراق در ضربات پنالتی تیم 10نفره و البته شایسته ایران را حذف کرد. شاید اگر مهرداد پولادی با کارت قرمز سختگیرانه بنجامین ویلیامز استرالیایی اخراج نمیشد، تیم ایران در آن تورنمنت میتوانست قهرمان آسیا شود اما فوتبال است و اتفاقات غیرمنتظره.
به گزارش ایلنا، بازی مقابل عراق از این جهت برای ما حساس است که 2 بار بازی باخته را مساوی کردیم و گل سوم در اوج ناامیدی امید را به همه ما بازگرداند و احساس کردیم که تیم حریف با ناداوری هم حریف ما نبود؛ واقعا هم نبود. ضربات پنالتی همیشه با بخت و اقبال همراه است و گلهای از باخت در ضربات پنالتی نیست اما چیزی که همه ما را ناراحت کرد، ضربه چیپ و شادی لوث یونس محمود بود که از ضعف دروازهبان ایران که در تمام پنالتیها تماشاگری بیش نبود نهایت بهره را برد و الا تیم عراق در تمام جریان بازی و در تمام پستها با اختلاف از ایران ضعیفتر بود. حالا با همه این تفاسیر، ایران -عراق، بازی انتقامی برای ماست؟ با این نگاه، بازی با چین هم میتواند برای ما انتقامی باشد، چون در جام ملتهای 2004 با ناداوری در نیمه نهایی به چین میزبان باختیم یا کره جنوبی در جام ملتهای آسیای 2007 مالزی ما را حذف کرد. داستان ایران و ژاپن در جام ملتهای هیروشیما هم که نیازی به توضیح ندارد.
یک سر فوتبال در تورنمتهایی نظیر جام جهانی و جامملتها برد و باخت است و در این 40 سال که تیم ایران قهرمان آسیا نشده، همیشه به یکی از رقبا باخته و آن شکست میتواند انگیزه ما برای انتقام باشد اما هرگز مقابل ژاپن، کره، چین یا حتی ازبکستان هیچگاه چنین انگیزهای در ما نیست ولی هر وقت صحبت از عراق یا تیمهای حاشیه خلیج فارس میشود، بهانهای فراتر از فوتبال وجود دارد که بازی را برای ما حیثیتی میکند و شکست در آن بازی را سخت هضم میکنیم. در بازیهای ایران و عراق طی سه دهه اخیر همواره سایه جنگ 8 ساله بر بازی و حساسیت آن تاثیر گذاشته و نمیتوان منکر این موضوع شد. شاید امروز رابطه دولتهای دو کشور به حالت عادی برگشته باشد و حتی رابطهای دوستانه در مناسبات سیاسی بین دو کشور همسایه شکل گرفته باشد اما این بازی چیزی فراتر از یک بازی فوتبال است که ماجراهایی پشت آن قرار گرفته که برای خودش داستانی طولانی است.
در تقابل تیمملی ایران و تیمهای حاشیه خلیج فارس هم اغلب این حساسیتهای فرافوتبالی وجود داشته که مربوط به امروز و دیروز نیست و ریشه در تاریخ ما دارد. شاید مشابه این حساسیتها در شرق آسیا هم میان چین، کره- شمالی و جنوبی- و ژاپن هم باشد که بازی را زیر سایه خود میگیرد.
چه بخواهیم، چه نخواهیم، ایران- عراق یک بازی دیگر است. چه در مصاحبه سرمربی تیمملی و بازیکنان بخوانیم که این هم یک بازی معمولی و ساده مثل 2 بازی قبلی است، چه ما رسانهها بگوییم که اتفاقات 4 سال قبل تمام شده، باز هم پذیرفتن اینکه بازی بدون هیچ حساسیتی برگزار شود، برای همه دشوار است. همه این توضیحات برای این نیست که بگوییم این بازی حکم انتقام را برای ما دارد و حتما باید تلافی بازی 4 سال قبل را در بیاوریم بلکه نکته مهم در پس تمام این حرفها، حساسیت خاص مسابقه است که بر مسائل فنی سایه میاندازد و از دو جنبه برای ما خطرناک است. نخست اینکه فشار روانی و بار سنگین بازی مانع عملکرد همیشگی بازیکنان شود و نتیجه دلخواه برای صدرنشینی حاصل نشود. نکته دوم، برخوردهای داخل زمین است که اگر با چاشنی انتقام باشد، ممکن است پیامدهایی نظیر کارت زرد و قرمز و جریمههایی را برای ما همراه داشته باشد که ما را از مسیر اصلی دور کند و در مراحل بعدی حسرت از دست دادن بازیکنانمان را بخوریم.
هدف ما در این تورنمنت، بالای سر بردن جام قهرمانی است و در این مسیر باید بهعنوان سرگروه صعود کنیم و در کمال آرامش، به فینالی بیندیشیم که در آن تمام بازیکنان را در اوج آمادگی نیاز داریم. سرگروهی ایران محاسن فراوانی دارد. اینکه در مرحله بعد با یکی از تیمهای سوم تورنمنت بازی میکنیم و بعد از پیروزی احتمالی، در مرحله یکچهارم به چین میرسیم که نسبت به سایر رقبا تیم درجه یکی محسوب نمیشود. بازی بزرگ احتمالی ما برابر ژاپن در نیمه نهایی است. اگر میخواهیم یکی از 4 تیم اول باشیم و مسیر بهتری را تا نیمه نهایی طی کنیم، شرط آن نباختن به عراق و در اختیار داشتن تمام نفرات برای مراحل بعد است. ختم کلام اینکه رسیدن به نیمه نهایی و فینال، عبور سالم و بیدردسر از بازی با عراق است. بازی امروز هدف اصلی ما نیست اما در رسیدن ما به هدف تاثیر زیادی دارد؛ پس باید مثل یک تیم حرفهای و بزرگ مقابل عراق با حداقل هزینه، بهترین نتیجه را کسب کنیم و تا آخرین مسابقه به تنها چیزی که بیندیشیم، جامی است که بیش از 40 سال منتظرش هستیم.