با سورپرایز کیروش در امارات؛ کاپیتان با شماره 21
حاضر در فاز حمله، پشت دو مهاجم اصلی تیم است. تکل میزند، توپ میگیرد، پاس میدهد و موقعیت میسازد. به وقتش هم عقب میآید و کمربند میانی را محکم میکند تا تهدیدی برای دروازه به وجود نیاید.
به گزارش ایلنا، این مسیری است که چشمان بیننده طی میکند، وقتی اشکان دژاگه را در زمین مسابقه دنبال میکند. به وقتش میجنگد و به وقتش بازیکنان را رهبری میکند و این همان چیزی است که یک کاپیتان باید داشته باشد و دژاگه بعد از یک افت طولانی با رونمایی دوباره از این ویژگیها همه را شگفتزده کرده است
اشکان دژاگه را باید سورپرایز بیچون و چرای کیروش در جام ملتهای آسیا بدانیم؛ بازیکنی که شاید کمتر کسی فکرش را میکرد در این رقابتها بازیکن ثابت تیم کیروش باشد. در هر دو بازی اول ایران در امارات، ثابت بود و در تمام دقایق بازی همچون یک فرمانده در زمین مسابقه ظاهر شد؛ برگ برندهای که شاید هرگز کسی تصور احیای اینچنینیاش را نداشت.
کیروش اما اینقدر برای بازگشت دژاگه به روزهای خوب صبر کرد تا در حساسترین دورهای که همه چشم به قهرمانی تیم ملی ایران دوختهاند، از کاپیتان قدرتمند تیمش رونمایی کند. اشکان حالا در تیم ملی مثل ستاره میدرخشد و نقش قابل توجهی در بازی هماهنگ و کارهای ترکیبی مهاجمان دارد، ضمن اینکه او در طول دو بازی گذشته مقابل یمن و ویتنام نشان داده خود را تنها به بازی در فاز حمله محدود نکرده و در خط میانی هم عصای دست دیگر بازیکنان بوده است.
اشکان دژاگه در بازی با یمن بعد از مدتها بهعنوان بازیکن ثابت تیم ملی گل دوم ایران را به ثمر رساند و بعد از آن در بازی با ویتنام یکی از درخشانترین بازیهایش را به نمایش گذاشت، طوری که ثابت کرد علاوه بر گلزنی، تکل میزند، توپ میگیرد، در حمله شرکت میکند و به وقتش کمی عقبتر میآید و کمربند میانی تیم را در کنار امید ابراهیمی مستحکمتر میکند.
اشکان در همین دو بازی نشان داده به هیچ عنوان بازیکن منفعلی نیست که منتظر بماند یارانش او را صاحب توپ کنند تا برای موقعیتسازی جلو برود؛ تعبیر اشتباهی که خیلی از منتقدان درباره نوع بازی او مطرح میکردند و در این دوره از رقابتها دژاگه با بازی تاثیرگذار خود تا اینجا عکس آن را ثابت کرده است.
او در نیمه اول بازی با ویتنام، پشت دو مهاجم اصلی قرار گرفت و با به گردش درآوردن خوب توپ، مالکیت را به نفع ایران تغییر داد. دژاگه در نیمه اول مسابقه با ارسال یک پاس در عمق، سامان قدوس را در موقعیت گل قرار داد اما شوت این بازیکن با واکنش خوب گلر حریف به کرنر فرستاده شد. در ادامه کاپیتان تیم ملی با کمک وریا غفوری و همچنین اضافه شدن قدوس و دیگر مهاجمان، کارهای ترکیبی خوبی را ترتیب دادند که نتیجه این کارهای ترکیبی، هیچ گلی برای ایران در بر نداشت.
بعد از جام جهانی و افتی که دژاگه به دنبال مصدومیت و قرار نداشتن در شرایط بازی داشت، خیلی از کارشناسان قرار گرفتن او را در ترکیب ثابت تیم ملی بعید و دور از ذهن میدانستند. اما کیروش همانطور که در روزهای بدون تیم ماندن دژاگه، او را از فهرست خود خارج نکرد، اعتمادش به او را حفظ کرد و در هر دو مسابقه جام ملتها، اشکان را در ترکیب ثابت تیمش قرار داد، آن هم نه بهعنوان یک لژیونر بلکه بهعنوان بازیکنی از تیم فوتبال تراکتورسازی.
گرچه خیلیها حضور دژاگه در تراکتورسازی را حاصل رفاقت کیروش و مالک باشگاه تراکتور میدانستند اما حضور این بازیکن در لیگ ایران، در کنار مساله بالا رفتن سن او، این تصور را به وجود میآورد که دژاگه موفق به تکرار عملکرد خود در تیم ملی ایران پیش از مصدومیت نشود.
اشکان هم البته چشمش را بر آنچه در تمام این سالها بر او گذشته نبسته است. او خوب میداند کیروش چگونه مقابل همه انتقادهایی ایستاد که به دعوت شدن او در زمان بیتیمی مطرح میشد. بدون شک از همه حرف و حدیثهایی هم که درباره بالا بودن سنش و شاید رو به پایان بودن فوتبالش مطرح میشده هم آگاه است و همه اینها باعث شده جام ملتها برای اشکان فرصتی باشد بهمنظور اثبات خیلی از واقعیتهایی که در تمام طول این مدت بابت آنها مقابل منتقدان سکوت کرده است.
دژاگه همان رهبری است که کیروش برای تیمش میخواهد. به همان اندازه قابل اعتماد و حاضر در تمام نقاطی از زمین که نیاز به او حس میشود. دژاگه در همین دو بازی گذشته نشان داده بیش از آنکه جنگنده باشد، رهبر و فرمانده خوبی برای تیم ملی است. همین ویژگی در کنار عملکرد خوب و درخشانش، دژاگه را به گزینهای برای ثابت شدن در تیم ملی تبدیل کرده است.
در روزهایی که گفته میشود شاید آخرین بازیهایی باشد که کیروش نشستن روی نیمکت تیم ملی را تجربه میکند و بدون شک از تمام داشتههایش برای به جا گذاشتن خاطرهای خوش استفاده میکند، دژاگه همان برگ برندهای است که میتواند کیروش را در رسیدن به خواسته خود کمک کند.