داستان محو شدن فرانک رایکارد
فرانکی؛ مرد ناپدید شده بارسلونا کجاست (گزارش)
گاهی یک چهره مشهور فوتبال ناگهان محو میشود. از یک سو پله و دیوید بکام در آگهیهای تبلیغاتی ظاهر میشوند، و از سوی دیگر بسیاری از بازیکنان بزرگ صحنه را ترک میکنند و دیگر دیده نمیشوند. اما با این حال، مورد فرانک رایکارد بسیار جالب است.
به گزارش ایلنا، او فردی است که هم در دوران فوتبال و هم در دوران مربیگری به نقطه اوج رسیده است. او دو بار با میلان فاتح لیگ قهرمانان شد، و یک بار با آژاکس. او در سال 2006 هم بهعنوان مربی بارسلونا لیگ قهرمانان را فتح کرد. در آن هنگام تنها میگل مونیوس، جیووانی تراپاتونی، یوهان کرویف و کارلو آنچلوتی به این دستاورد رسیده بودند که هم بهعنوان بازیکن و هم بهعنوان مربی قهرمان اروپا شوند. از آن هنگام تاکنون، پپ گواردیولا و زینالدین زیدان هم نام خود را به این فهرست افزودهاند. حالا بارسا و رئال مادرید سلاطین لیگ قهرمانان به شمار میروند اما در سال 2006، بارسلونا تازه دومین قهرمانی تاریخ خود در لیگ قهرمانان را جشن میگرفت.
در ذهن بسیاری از افراد، رایکارد مربی است که نتوانست بهترین عملکرد را از آندرس اینیستا، رونالدینیو، لیونل مسی و ژاوی بگیرد تا اینکه گواردیولا آمد و بارسلونا را متحول کرد اما این نیمی از ماجرا است.
درست است که در فصل 08-2007، رایکارد یکی از بااستعدادترین تیمهای تاریخ را در اختیار داشت اما در آن فصل آخر رایکارد، تیم انگار تشکیل شده بود از گروهی از بازیکنان سردرگم و بیرهبر. رونالدینیو مقصر اصلی بود، و عدد دور کمر او داشت با سرعت عدد موجودی حساب بانکیاش رشد میکرد. او شبها را در کاستیدفلس در بخش ساحلی جنوب شهر بارسلونا میگذراند.
در نهایت رایکارد مانند فردی شکستخورده به نظر میرسید. گییم بالاگه، روزنامهنگار مشهور خاطرهای را تعریف میکند از زمانی که بارسلونا ب با مربیگری گواردیولا در دیداری تمرینی به دیدار تیم اصلی بارسلونا با هدایت رایکارد رفت.
بالاگه مینویسد: «پپ آن روز به این نتیجه رسید که بارسلونا یک تغییر نیاز دارد. او دید که رایکارد سیگار میکشد، رونالدینیو پس از تنها 10 دقیقه تعویض میشود، دکو بهروشنی خسته است، و پسران تیم ذخیرهها که در آن هنگام در دسته سوم بازی میکردند، تیم اصلی را خسته و فرسوده کرده بودند.»
در آن هنگام رایکارد میدانست که پایانش در بارسا نزدیک است اما این پایان دوران مربیگری او نبود. او 16 ماه در گالاتاسرای مربی شد و مدتی کوتاه هم به تیم ملی عربستان رفت. اما این روزها او را بیشتر در کنار همسرش، استفانی و فرزندانشان در آمستردام میبینید. او تمایلی ندارد در انظار ظاهر شود که بخشی از آن به دلیل درگیریهایش با همسر سابقش مونیک بود که در سال 2009 از او جدا شد. او سپس با استفانی ازدواج کرد که پرستار فرزندانشان بود. افکار عمومی به این ترتیب علیه او شد. او در بازار املاک آمستردام سرمایهگذاری کرده و از نظر مالی مشکلی ندارد، چرا که قیمت اجارهخانه در این شهر در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته است. افراد نزدیک به رایکارد میگویند که همچنان
گاه و بیگاه به او پیشنهاد کار میشود، بهویژه از سوی باشگاههای چینی اما ایجنت رایکارد علاقهای به پیگیری این موضوع ندارد اما باشگاههای هلندی میدانند که کار او در فوتبال تمام شده است و به سراغش نمیروند.
این چندان غافلگیرکننده نیست. رایکارد بهعنوان بازیکن، پست مدافع میانی را داشت که توپ پخش میکرد و به خط میانی سر میزد، پستی که کرویف خیلی دوست داشت. رایکارد از همان دوران هرگز مطابق هنجارها رفتار نمیکرد.
عجیب بود که کسی در فوتبال هلند با کرویف درگیری پیدا کند و جان سالم به در ببرد. رایکارد در سال 1987، زمانی که 24 سال داشت، تیم آژاکس را به نشانه اعتراض ترک کرد و بر سر کرویف فریاد زد: «لعنت به تو و غر زدنهای همیشگیات».
رایکارد به تمرینات نرفت. تصاویر ویدیویی از آن هم وجود دارد، که یک خبرنگار شگفتزده در نزدیکی خانه رایکارد از او میپرسد که این هیاهو بر سر چیست و رایکارد با خونسردی میگوید که دیگر به تمرینات نخواهد رفت و در خانه میماند.
این حرکت او میتوانست باعث شود که فوتبالش نابود شود. او دوباره مطرح شد اما این بار در رئال ساراگوسا اما در میلان بود که او به سطح اصلی خود رسید و در کنار رود گولیت و مارکو فانباستن، محور هلندی میلان را ساخت. در هنگامی که صحبت از بهترین تیم تاریخ میشود، آن میلان را با بارسلونای گواردیولا مقایسه میکنند.
رایکارد چنان رفتار خونسردی داشت که کرویف حتی پیشنهاد کرد که او برای یورو 2000 مربی تیم ملی شود. رایکارد همیشه میگفت که اگر تیم قهرمان نشود آن را ترک خواهد کرد. آنها در ضربات پنالتی به ایتالیا باختند و مردم هلند چنان از بازی تیمشان ذوقزده بودند که میشد تصور کرد که او برای جام جهانی 2002 هم مربی تیم بماند. هرچه باشد او مارک اوورمارس، پاتریک کلایورت، ادوین فاندرسار، دوقلوهای دیبوئر، و دنیس برکمپ را داشت. با این حال او پای حرفش ماند و تیم را ترک کرد.
او مربی اسپارتا روتردام شد و این تیم با او نخستین سقوطش در تاریخش را تجربه کرد اما اعتماد فوقالعاده کرویف به او باعث شد که او به بارسلونا برود. زمانی که خوان لاپورتا در سال 2003 رییس بارسلونا شد، ابتدا به سراغ گاس هیدینک و بعد رونالد کومان رفت اما نتوانست آنها را جذب کند کرویف با او صحبت کرد و رایکارد مربی تیم شد. زمانی که بارسا در هفت بازی نخست خود با رایکارد تنها دو برد کسب کرد، ساندرو روسل، عضو هیات مدیره پیشنهاد داد که لوییز فلیپه اسکولاری که قهرمان جام جهانی شده بود، جانشین او شود اما آمدن ادگار داویدز و استفاده از سیستم 3-3-4 مورد علاقه کرویف باعث شد آنها در آن فصل در لالیگا دوم شوند و رایکارد شغلش را حفظ کند. بارسلونا با رونالدینیو و ساموئل اتوئو در سالهای 2005 و 2006 فاتح لیگ شد و یک بار هم قهرمانی اروپا را کسب کرد. رایکارد شروع کرد بجا انداختن ژاوی، آندرس اینیستا و لیونل مسی در تیم (هرچند که دو نفر اول در فینال لیگ قهرمانان روی نیمکت بودند و مسی هم مصدوم بود). درست است که بارسا با او هرگز به سطح تیم گواردیولا نرسید. شاید بهترین لحظه تیم او در نوامبر 2005 رقم خورد، جایی که رونالدینیو تیم را در سانتیاگو برنابئو به پیروزی سه بر صفر رساند و از سوی تماشاگران تشویق شد. بدترین لحظه او؟ شکست در مه 2008 در همان ورزشگاه. رئال فاتح لیگ شده بود و بارسلونا را چهار بر یک برد. رایکارد فردایش اخراج شد. و دیگر بهندرت در فوتبال حرفهای دیده شد.