قهرمانی ایران در جام ملتها؛ چیزی شبیه دانمارک 1992 یا یونان 2004
دکترین کارلوس کیروش مثل هموطن نامدارتر و بسیار موفقترش ژوزه مورینیو این است که کسب نتیجه بسیار مهمتر و ضروریتر از «زیبا بازی کردن اما باختن» است.
به گزارش ایلنا، کارلوس کیروش آنقدر به شیوههای دفاعی دلبستگی دارد که به سختی میتوان از او روشهای دیگری را انتظار کشید و وقتی با همین روش ایران را ظرف 5 سال اخیر صاحب نتایج و رکوردهای بسیار خوبی کرده است، نمیتوان ایراد چندانی به وی گرفت و در آستانه تورنمنت بسیار مهمی - جام ملتهای 2019 آسیا - از او خواست که یکشبه تغییر روش بدهد و بر ویرانه تاکتیک محبوبش آرایش تازهای را بنا نهد که هم برای خودش غریبه است و هم ملیپوشان بر اثر اصرار این مربی 65 ساله پرتغالی بر روشهای تدافعی آن را از یاد بردهاند اما باید پرسید آیا سابقه دارد که طی 16 دوره قبلی جام ملتهای قاره کهن (و یا به روایت کلیتر و کوتاهتر
Asian Cup) یک تیم دفاعی قهرمان این مسابقات شود؟ پاسخ به این سوال، یک «خیر» صریح و آشکار است. چه کره جنوبی که در اوایل دوران برگزاری این مسابقات در دو دوره قهرمان شد و چه ایران که سه دوره پیاپی جام را قبضه کرد و چه عربستان که پس از نزول ما سکاندار شد و چه ژاپن که در پی تمامی این تیمها با کسب چهار قهرمانی رکورددار جام ملتها شده، در سالهای قهرمانی خود تیمهایی کاملاً تهاجمی و با کمترین احتیاط و گاهی حتی تا حد خودزنی شجاع و رو به جلو بودهاند و «عراق 2007» نیز در درجه اول با مهاجمان فرزی مثل یونس محمود و نشاط اکرم قهرمان شد و نه بر پایه خط دفاعیاش که البته خط توانمندی بود.
اما نمونه بازیهای دفاعی منجر به قهرمانی در قارهای دیگر وجود داشته است و سرآمدان آنها یونان در جام ملتهای اروپای 2004 و پیش از آن «دانمارک یورو 1992» بودهاند. یونان رقابتهای 2004 را با ارائه بازیهای بسیار محکم و دفاعی و بر پایه کار گروهی به غایت فشرده فتح کرد و آنقدر در طول مسابقات میدوید که نفس حریفان را میگرفت و شیوه پرسینگ آنها بیرحمانه بود و هرگونه فضای تنفسی را از رقبا دریغ میکرد. آن یونان اصلاً چشمنواز نبود اما به لطف طرحهای کاملاً حساب شده یک مربی کارکشته آلمانی به نام اتورهاگل خوب بلد بود چه بکند تا رقبا فرسوده و در نهایت ناکار شوند. دوازده سال قبل از قهرمانی ساختارشکن یونانیها، دانمارک نه با همان قدر «دوز» دفاعی مهلک بلکه یک بازی مبتنی بر احتیاط و دوندگی و محاسبهگری رقبایش را یکی پس از دیگری شکست داده و در فینال در دفاعیترین پز خود آلمانی را 2 بر صفر شکست داده بود که سراپا حمله بود اما گشایشهای لازم را در خط دفاعی منسجم وایکینگهای شمال اروپا نیافته بود.
دانمارکیها البته این دفاعیه ظاهراً مقبول را داشتند که چون بسیار دیر از شرکتشان در «یورو 92» مطلع شدهاند (قرار بود یوگسلاوی به آن جام بباید اما به سبب جنگافروزیاش در منطقه بالکان اروپا از جام اخراج و دانمارک حذف شده جانشیناش شد) جایی برای ریسک و مانور و بازی بیپروا نداشتهاند و در یک فرصت بسیار اندک 10 روزه فقط توانستهاند مقداری تمرینات هماهنگی انجام بدهند و کمربندهای دفاعی خود را محکم کنند و وارد عرصه کارزاری شوند که اصلاً آمادگی فکری حضور در آن را نداشتند و اگر ریسک میکردند و به بازی تهاجمی روی میآوردند، چه بسا مقابل حریفان ساخته و پرداختهتر خود که فرصت بسیار بیشتری برای تدارک داشتند، کمرشان شکسته و «جل و پلاس»شان به سرعت برچیده میشد.
در جام ملتهای آمریکای جنوبی هم که «کوپا آمهریکا» نیز نامیده میشود و قدیمیترین جام ملی فوتبال جهان به شمار میآید (و در این زمینه از جام جهانی هم پیرتر است) نمونههایی از قهرمان شدن چندین و چندباره تیمهای محتاط و پیرو روشهای دفاعی و ضدحمله داشتهایم و شمار قابل توجهی از قهرمانیهای اروگوئه که رکورددار فتح این بازیها است، با همین روش حاصل آمده و قهرمانیهای سالهای اخیر شیلی نیز بیش از آنکه از توپ پر تهاجمی امثال الکسیس سانچس و آرتورو ویدال برخاسته باشد، از کیفیت بالای کار دفاعی شیلی نشأت گرفته است و در آفریقا نیز یکی دو دوره از قهرمانیهای مصر بیشتر ریشه در آرایشهای دفاعیشان داشته تا گلزنیهای ابراهیم حسن ولی در این قاره هم بالای 95 درصد قهرمانها تیمهایی کاملاً تهاجمی مثل غنا، نیجریه و کامرون بودهاند. تیمهایی که دفاع همه چیز آنها نیست و دغدغه تهاجم و سودای گلزنی در سر دارند و میخواهند به فوتبال قاره سیاه روشنایی و سپیدیهای جذاب را ارزانی دارند.
دکترین کارلوس کیروش مثل هموطن نامدارتر و بسیار موفقترش ژوزه مورینیو این است که کسب نتیجه بسیار مهمتر و ضروریتر از «زیبا بازی کردن اما باختن» است.
حمید ابراهیمی:
روزی از مورینیو پرسیدند آیا از برد 5 بر صفر تیمش مقابل رقیبی نامدار راضی است و او بلافاصله گفت: خیر و ترجیح میدهم به جای این 5 گل، به پنج برد یک بر صفر میرسیدیم، زیرا حالا اطمینانی نیست که هر چهار دیدار بعدیمان را ببریم.
کیروش هم بدون گفتن صریح این نکته کاملاً به این نگرش اعتقاد دارد و به جای توفان تهاجمات زیبا اما غیرقابل اطمینان ترجیح میدهد تیمش با بازیهایی محکم و حساب شده و راه ندادن به حریفان و بدون خوردن حتی یک گل و با زدن فقط یک گل به مقصود برسد. در سالهای اخیر فقط سوریه و عراق توانستهاند بیش از یک گل در یک مسابقه به ما بزنند و تیم ملی ما با رهبری مبتنی بر عنصر فیزیکی کیروش در 9 دیدار از 10 مسابقهاش در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی 2018 حتی یک گل هم نخورد و از این منظر یک نمایش دفاعی فوقالعاده را ارائه داد که حتی تیمهای بسیار مطرحتر و عنواندار جهانی نیز به آن نایل نشدهاند.
یوزها با همین نگرش در دور نهایی این جام نیز 4 امتیاز از اسپانیا، پرتغال و مراکش گرفتند و تا یکقدمی صعود از گروه خود پیش رفتند و با اینکه برای میدانی در این سطح والا صعود و توفیق فقط تا همین حد (راهیابی به مرحله حذفی) و نه چیزی فراتر از آن متصور است، نتایج و خاطرات سالهای اخیر به ما میگوید با این سیستم میتوان در آسیا تا آخرین نقطه هم رفت و مدعی قهرمانی نیز بود. در نتیجه باید در یک ماهی که پیشرو داریم باز کیروش و تیمش را با همان بازیها برانداز کنیم و سپس از خود بپرسیم آیا سرانجام نوبت قهرمانی «یونانوار» ما در آسیا نرسیده است؟!