کارلوس کیروش و منتقدان؛ علیه منطق
سرمربی پرتغالی تیم ملی همیشه شخصیت پیچیدهای داشته و همواره در هر شرایطی حدسزدن حرکت بعدی او برای هوادارها و منتقدانش، ساده نبوده است. نزدیکشدن به جام ملتهای آسیا، کارلوس را در موقعیتی پیچیدهتر از همیشه قرار داده و حالا جملات این مربی کنایهآمیزتر از همیشه بهنظر میرسد.
به گزارش ایلنا، شاید او در جمع شاگردانش مشغول روحیهدادن به آنها باشد اما شخصیتی که این روزها از کیروش روبهروی دوربینها و خبرنگاران بروز پیدا میکند، چیزی شبیه یک سیاستمدار پیر، خسته و عصبانی است که اعتقاد دارد همه برای ضربه زدن به او با هم متحد شدهاند. او به جای صحبتهای روحیهبخش در مورد جام ملتها، تلاش میکند تا سطح انتظارها را از خودش و تیمش پایین بیاورد و فشار را از محدوده تیم ملی دور کند. کارلوس در مواجهه با درخواست «شفاف» هواداران تیم برای قهرمانی در آسیا، به شکلی طعنهآلود به دورههای گذشته اشاره میکند و دست روی این نکته میگذارد که ایران برای چندین دهه در حسرت لمس جام قهرمانی فوتبال آسیا بوده است. شاید بعضیها ترجیح میدهند باور کنند که مترجم مربی پرتغالی در انتخاب کلمهها دچار اشتباه شده اما واقعیت این است که کیروش عملا دست به تمسخر عملکرد ایران در دورههای گذشته جام ملتها زده و با جدیتی طنزآمیز ازجمله «از آنجایی که هر دوره قهرمان شدهاید، این بار هم قهرمان میشوید!» استفاده کرده است.
او سال2011 در حالی سرمربی تیم ملی شد که واکنشش به حذف این تیم از جام ملتها و اشکهای بازیکنان در زمین فوتبال «همدردی» بود. حالا بعد از همه این سالها آقای مربی از همان اشکها برای زیرسؤال بردن تاریخ فوتبال ایران استفاده میکند. او بهتدریج اطلاعاتش را درباره تیم ملی کامل کرده، نقاط ضعف و حسرتهای بزرگ را نیز به خوبی شناخته تا در روز مبادا، تصویر تکراری «نیمهنهایی آسیا» را نقاشی کند و آن را بهعنوان یک منظره باشکوه و افتخارآمیز به هواداران فوتبال در ایران بفروشد.
رسیدن به نیمهنهایی جام ملتها اما بیشتر از آنکه یک قاب رؤیایی باشد، یادآور شکستهای بزرگ، تلخ و در مواردی ناجوانمردانه تیم ملی است. قبل از دوره پیشین جام ملتها، 39سال از انتظار ایران برای فتح جام آسیایی سپری شده بود. انتظار میرفت این حسرت با مرد پرتغالی به پایان برسد اما او و تیمش در یکچهارم نهایی از تورنمنت کنار رفتند. کارلوس تا همین امروز 4سال به این حسرت اضافه کرده و سهم خاص خودش را در ناکامی درازمدت ایران در جام ملتها داشته است.
درست به همان نسبت که کارلوس کیروش با اغراق قابلتوجهی از سطح جام ملتها صحبت میکند و تاریخچه تیم ملی را برای مبرا شدن از هرگونه انتقاد وسط میکشد، بخشی از منتقدان این مربی نیز سرگرم کوچک شمردن دستاورد قهرمانی در جام ملتها هستند. آنها باور دارند که یمن و ویتنام تنها «زنگ تفریح» خواهند بود و ایران به سادگی هر چه تمامتر عراق را شکست خواهد داد تا بدون هیچ مشکلی بهعنوان صدرنشین راهی مرحله بعد شود و با دو بازی «ساده» دیگر خودش را به نیمهنهایی برساند و سرانجام جام قهرمانی را با خودش به تهران بیاورد.
برخلاف آنچه از سوی تعدادی از مخالفان مرد پرتغالی مطرح میشود، رسیدن به قهرمانی جام ملتها به هیچ قیمتی آسان نخواهد بود. حتی تیمهایی مثل یمن و ویتنام دیگر دست و پا بسته نیستند و با هدف ضربه زدن به رقبای بزرگ، به تورنمنت قدم میگذارند. تیم ملی رقبای بزرگ و سرسختی برای قهرمانی در جام ملتها خواهد داشت. ژاپن همان تیمی است که در جام جهانی بلژیک را تا یک قدمی شکست برد، استرالیا در همان تورنمنت نمایش فوقالعادهای در برابر فرانسه قهرمان داشت و اگر کمی خوششانس بود، نتیجه را به این تیم واگذار نمیکرد. عربستان با شکست دادن محمدصلاح و تیم ملی مصر، اعتماد به نفس خوبی گرفت و کرهجنوبی نیز با کنار زدن آلمان، ثابت کرد که برای انجام کارهای بزرگ ساخته شده است. در حضور این تیمها، قهرمانی دشوارتر از همیشه خواهد بود. نباید فراموش کرد که جام ملتها برای نخستین بار با حضور 24تیم برگزار میشود و اضافهشدن تعداد تیمها و بازیها، پیچیدگیهای خاص خودش را به همراه خواهد داشت.
صعود به نیمهنهایی، برای هیچکدام از هواداران تیم ملی «رویا» نیست اما این به آن معنی نخواهد بود که قهرمانی کاملا در دسترس است و بدون رنج و زحمت، میتوان جام طلایی را لمس کرد. کیروش از یک طرف و برخی از منتقداناش از جهت دیگر، مشغول قطع کردن ریشه «منطق» با ضربههای مستمر تبر هستند و هر کدام نیز قصد دارند آخرین ضربه را محکمتر بزنند. آنها به یک اندازه درگیر افراط و اغراق شدهاند و به همان اندازه نیز مسیر را اشتباه رفتهاند. اگر هدف بزرگ فوتبال ایران صعود به نیمهنهایی باشد، به جای پرداخت دستمزد کلان کارلوس کیروش و فراهم آوردن شرایط برای او، میشود محمد مایلیکهن را روی نیمکت نشاند. حالا که چنین اتفاقی رخ نداده و هنوز همه به قهرمانی امیدوار هستند، کیروش باید فرصت لازم را برای کار کردن و پیادهکردن ایدههایش داشته باشد و هیچکس نباید به مانعی برای این مربی تبدیل شود.
شخصیت پیچیده مرد پرتغالی، هیچوقت با مصاحبههایش کاملا روشن نمیشود. برای قضاوت او، نباید بیش از حد عجله به خرج داد. چرا که نتایج، در نهایت بهترین معیار برای این قضاوت خواهند شد. نه قهرمانی ساده بهدست میآید و نه نیمهنهایی یک موفقیت بزرگ تلقی میشود. فعلا این مهمترین و قطعیترین حقیقتی است که در مورد تیم ملی میدانیم.