فوتسال در پایان دوره مدیریت کفاشیان؛ پرهیزکار باید پرهیز کند!
نمیدانیم داود پرهیزکار فرد انتخابی جدید مهدی تاج برای گرداندن کمیته فوتسال کشور چقدر در این ورزش سررشته دارد اما به نظر میرسد بابت کنارهگیری علی کفاشیان از سمت هدایت این کمیته ضررهای زیادی برنخیزد.
به گزارش ایلنا، واقعیت امر این است که کمیته فوتسال از زمان پایان حضور صادق درودگر و عباس ترابیان از رؤسای انتخابی بعدی خود چندان رضایت نداشته است. رضا افتخاری در دوران سه سال و اندی ریاستش در این کمیته نه تنها ناآرامیهای رایج در لیگ فوتسال را مهار نکرد، بلکه با برخی انتخابهای نهچندان سنجیدهاش برای تیمهای ملی ردههای مختلف اسباب ناامیدی اهالی این ورزش شد و کفاشیان که پس از تبدیل شدن پست ریاستش در فدراسیون فوتبال به پست نایب رییسی اول به سرپرستی کمیته فوتسال هم سوق داده شد، هیچگاه هدایتگری نشان نداد که جان و دلش با این رشته آمیخته باشد، هرچند مقام سومی ناب فوتسالیستهای ما در جام جهانی این رشته در سال 2016 در همین دوره شکل گرفت و همینطور قهرمان شدن فوتسالیستهای زن شگفتیساز ایران در آسیا.
تیغیبازهای درجه یک
فوتسال مثل فوتبال ساحلی با فضای «گل کوچک» گونهاش انگار برای بچههای ما ساخته شده که پرورده فوتبالهای خیابانی هستند و هر یک تیغیبازهای درجه یکی به حساب میآیند و به قول قدیمیها روی یک قاب دستمال هم چهار، پنج نفر را دور هم میپیچانند.
بنابراین برای رسیدن به مطلوبترین بهره ممکن باید تشکیلات این ورزش و سطح مدیریت آن را چنان تقویت کرد که بهترین حامیان و عامل تزریق نیرو به بدنه این ورزش و مردان و زنان منتخب آن باشند و اگر حرفهای اعضای جامعه فوتسال طی سالهای اخیر را مبنای رایزنی خود قرار دهیم، رؤسای اخیر کمیته فوتسال مردانی از این تبار نبوده و نیازهای مورد بحث را تأمین نکردهاند.
نگاهها و حواسها به سمت دیگری است
یک بحث اساسی در فوتبال سالنی مثل فوتبال ساحلی پیرامون این موضوع بوده که قدر و ارزش و کلاس جهانی این رشتهها به اندازه کافی پاس داشته نشده و قسمت اعظم حواس و پول فدراسیون متوجه فوتبال و تیم ملی بزرگسالان آن شده و درد این ماجرا برای دو رشته فوق بیشتر از آنرو بوده که ایران را در جامهای جهانی فوتسال و فوتبال ساحلی به رتبه سوم دنیا رساندهاند اما همچنان مورد کم مهری قرار میگیرند و فدراسیون در درجه اول پی جور کردن مخارج عظیم تیم ملی فوتبال و بخصوص سرمربی پرتغالی این تیم و دستیاران اوست و اگر پولی در کف دست فدراسیون ماند و قطراتی از آن چکید، در دهان خشک و «به شدت محتاج آب» فوتسال و فوتبال ساحلی ریخته خواهد شد. قطراتی که فقط برای زنده ماندن است و از آن شادابی و طراوتی برنمیخیزد.
از اینسو و آنسو
فدراسیون فوتبال البته در سالهای اخیر و بهویژه پس از کارهای دیوانهوار و محدود کننده دونالد ترامپ با مشکلات مالی بیشتر و تأخیر در دریافت مبالغ خود از اینسو و آنسوی جهان مواجه بوده و نباید از آن توقع داشت که بیحساب و با وسعت به هر جا و مکان موجود در فوتبال پول تزریق کند و همه جای این ورزش نه چندان کم ایراد را آباد سازد اما فوتبال با دریای امکاناتش هنوز بالقوه و به طور ذاتی ورزشی بسیار پولساز و دارای راههای متعدد برای خلق درآمد و جاریسازی آن پول به بستر خود است و اگر بخشهایی مثل فوتسال احساس کنند که از این راههای پرتعداد موجود بهرهای را نگرفتهاند که سزاوار آن بودهاند، نباید پنداشت که به خطا رفته یا زیادهخواهی کردهاند.
احساس غبن و ضرر و عدم دریافت حق و حقوق لازم چیزی است که به تیم ملی امید هم بسط یافته و تیم ملی فوتبال بزرگسالان چنان در مرکز توجه قرار دارد که فوتسال با همه استعدادهای عالی و رشک برانگیزش به اندازه کافی دیده نمیشود.
به بیرون میدان برسید
نمیتوان و نباید انتظار داشت که با آمدن پرهیزکار به کمیته فوتسال این نقصان به سرعت برچیده شود و کار ما یک شبه در مسیر درست قرار گیرد اما انتظار از فدراسیون فوتبال و کمیته فوتسال آن تدوین راههایی تازه برای نفس کشیدن هرچه بهتر بخشهای تشکیلاتی و مدیریتی آن است وگرنه آنچه به درون میدان و کارهای فنی و نحوه بازی تیم ملی مربوط میشود، به سبب استعداد ذاتی و توان و غنای درونی مردان ما و وجود مربیانی خوب مثل محمد ناظمالشریعه فراهم و موجود است و آنچه جای نگرانی دارد، بسط یافتن احتمالی ضعفها و نقصانهای دورانهای مدیریت افتخاری و کفاشیان در حوزه مدیریتی جدید فوتسال است، چیزی که پرهیزکار باید هوشمندانه از آن پرهیز کند.