معمای بزرگ؛ قطبی چرا رفت، چرا برگشت؟
آخرین مصاحبه افشین قطبی پیش از ترک پرسپولیس و نیمه کاره گذاشتن فصل هشتم را به یادمان هست. آن روز که آقای امپراتور ترجیح داد با پرسپولیس قطع همکاری کند و در میانههای راه لیگ هشتم این تیم را با گزینههای بیتجربه سرمربیگری مواجه کند و روزهای پرتلاطمی در این باشگاه رقم بخورد.
به گزارش ایلنا، افشین قطبی آن روزها درباره دلیل جداییاش از پرسپولیس این جملات را به زبان آورده بود: «حرفهای زیادی در دلم بود که نمیتوانستم بازگو کنم اما وقتی هواداران پرسپولیس را میدیدم که با چه عشق و علاقهای در محل تمرینها و بازیها حضور پیدا میکردند، دوست داشتم بیشتر به پرسپولیس خدمت کنم. یکی از سختترین و عذابآورترین تصمیمهای زندگیام را گرفتم و همه هواداران و مردم بدانند که این تصمیم من فقط به خاطر پرسپولیس بود و هیچ جنبه دیگری نداشت. امیدوارم با رفتن من خیلی از مسائل با این باشگاه بزرگ حل شود و مسوولان بیشتر به فکر این تیم مردمی باشند.»
قطبی جای دیگری وقتی با این پرسش مواجه شد که چرا پرسپولیس را ترک میکنی به مشکلات ساختاری و کمبود امکانات در این باشگاه اشاره کرده بود. فحوای کلام او این بود که چون باشگاه پرسپولیس با استانداردهایی که او در ذهن دارد، مطابق نیست در نتیجه باشگاه را ترک میکند. حالا پس از 10 سال افشین قطبی به ایران بازگشته و دوباره سکان هدایت یک تیم باشگاهی را به عهده گرفته است؛ جایی که از لحاظ ساختاری و امکانات تفاوت آنچنانی با باشگاه پرسپولیس ندارد. فولاد حتی به لحاظ مالی نیز در سالهای اخیر شرایط ضعیفتری در قیاس با پرسپولیس را تجربه کرده و توجهی که به این باشگاه میشود نسبت به تیمهای پایتخت بسیار کمتر است.
حال سوال این است که در وضعیت ساختاری تیمهای باشگاهی فوتبال ایران چه تحولاتی ایجاد شده که افشین قطبی پس از سالها دوری دوباره لیگ ایران را برای مربیگری برگزیده است؟ باشگاه فولاد خوزستان چه ویژگیهایی داشته که قطبی را مجاب به بازگشت کرده است؟ آیا اساسا ویژگیها یا تغییراتی در باشگاههای فوتبال ایران بوده یا اینکه بازگشت قطبی صرفا یک بازگشت رو به عقب است برای اینکه از قاب رسانهها جا نماند و شاید با اندک موفقیتهایی در فولاد خوزستان دوباره با پیشنهادهای مربیگری مواجه شود؟ آیا قرار است فوتبال ایران دوباره سکوی پرتاب افشین به سمت فوتبال شرق آسیا باشد؟ افشین قطبی یک پاسخ شفاف به هواداران پرسپولیس بدهکار است. پاسخی روشن، محکمهپسند و البته صادقانه. هر چند که برای هواداران ملی نیز هنوز روشن نشده که قطبی چرا با آن همه سرمایهای که در فوتبال ایران وجود داشت در تیم ملی ایران نیز ناکام بود و نه در انتخابی جام جهانی به توفیقی رسید و نه در جام ملتهای آسیا. شاید اینبار فولاد برای قطبی سکوی پرتاب دوبارهای باشد.