کُشتی ایران در مسیر کِشتی تایتانیک
کشتی ایران در مسیر شکست و ناکامی قرار گرفته است و این در حالی است که بیتوجهی مسوولان با اعتراض هواداران این رشته پرطرفدار همراه است.
به گزارش ایلنا، در یکی از سکانسهای معروف فیلم سینمایی تایتانیک وقتی کشتی تا نیمه در آب فرو رفته و همگان با اضطراب و خودخواهی در حال جستوجوی جلیقه نجات هستند و به هر قیمتی دنبال یک جا در قایقهای نجات، در این بین کاپیتان معظم کشتی که خود را مقصر اصلی حادثه میداند، پس از به آب انداختن قایقهای نجات و اطمینان از اینکه دیگر کاری از دست او ساخته نیست در کمال غرور و شجاعت و با چهرهای آرام به اتاق فرماندهی میرود، کلاه خود را آویزان میکند و به انتظار مرگی غیرتمندانه مینشیند. زیباتر اینکه 4 نوازنده روی عرشه نیز تحت تاثیر این رفتار تصمیم میگیرند تا لحظه آخر بمانند و بنوازند.
حال این روزهای کشتی ایران پر است از تضادها و شباهتها با داستان فیلم تایتانیک. از طرفی همانطور که تایتانیک شاهکار مهندسی آن دوره بود و بسیاری از رکوردها و افتخارات را تا ابد به نام خود ثبت کرد، کشتی ایران نیز مجموعهای عظیم و پرشکوه است که تمامی افتخارات، بزرگیها و سربلندیهای دنیای کشتی را در خود جای داده و هرچند این روزها تحت مدیریت اشتباه پیر و نحیف شده اما فرزندانی دارد که اگر اجازه غرش داشته باشند باز هم غبار ناکامی چند سال گذشته را از کلکسیون افتخارات میزدایند و باز هم مدال پشت مدال. طرف بد این مقایسه، تضادهای آن است؛ از یک طرف کاپیتان انگلیسی تایتانیک با آنکه تقصیری در غرق شدن نداشت ولی خود را مسوول کل کشتی میدانست و تا لحظه آخر ماند، کار کرد، روحیه داد و بعد همراه کشتی به زیر آب رفت؛ کاری که در کشتی ایران انجام نشد و افسوس که رییس فدراسیون کشتی ایران در نقش کاپیتان وقتی از غرق شدن کشتی مطمئن شد در کمال ترس و وحشت فرار را بر قرار ترجیح داد و بیآنکه به سرنوشت سایر مسافران اهمیت دهد، نخستین نفری بود که بر قایق استعفا سوار شد و از گرداب خودساخته فرار کرد. آن هم در شرایطی که تیم زیر 23سالهها باید به مسابقات جهانی رومانی به میدان میرفت؛ تیمی که زیر سایه نتایج فاجعهبار بزرگسالان و البته استعفای رسول خادم به فراموشی سپرده شده و تقریبا مسابقات را از پیش باخته شروع کرد. اینکه چه شد به اینجا رسیدیم که بدترین نتایج تاریخ کشتی قسمت ما شد جای بحث فراوان دارد، اما نکتهای که مغفول مانده، جوانان آیندهساز کشتی ملی هستند که زیر غرضورزیها، عنادها، لجبازیها و ندانمکاریها آینده خود را از دسترفته میبینند.
اینکه سال ۹۲ چگونه خادم بر مسند ریاست نشست، اینکه خادم چرا در اسفند ۹۶ استعفا کرد، اینکه بعدا ثابت شد مساله اسراییل تنها بهانهای بود برای پوشش نتایج فاجعهبار مسابقات ۲۰۱۷ و صدها نقطه خاکستری دیگر بماند برای بعد از مسابقات زیر ۲۳سال، اما سیاهترین نقطه کارنامه ششساله رسول خادم قطعا استعفای دوم اوست.
گویی افزایش سن و سال شجاعت او را در هم کوبیده و ترس و رخوت را جایگزینش کرده؛ همان ترس و رخوتی که در شروع مسابقات امسال بوداپست و پیش از شروع کشتی یزدانی در چهره خادم موج میزد. دقیقا در زمانی که محمد طلایی با آرامش، تمامی زحمات تیم را به دوش میکشید، خادم بهحدی مضطرب بود که در سالن گرمکن مات و مبهوت منتظر آوار دیوار کجی بود که خود بنا نهاده بود. مهمترین سوالی که اکنون در افکار عمومی مطرح شده این است که رییس مستعفی فدراسیون کشتی که داعیهدار مدیریت علمی بود به چه علت درست چند روز مانده به شروع مسابقات کشتی بینالمللی زیر ۲۳سال و دقیقا زمانی که تیم نیازمند آرامش و پشتوانه بود، استعفا داد و این جوانان را نگران و مضطرب به حال خود رها کرد؟ مگر غیر از این است که تمام نتایج تیم زیر ۲۳سال در بوداپست به کارنامه خادم اضافه میشود، خواه قهرمانی باشد، خواه تکرار مقام نهمی و ششمی بزرگسالان. این استعفای بیموقع دقیقا ثابت میکند که خادم مصلحت فردی را بر منافع جمع ترجیح داده و بیتفاوت به سرنوشت امیدها از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرده است. افکار عمومی خواهان پاسخ هستند که آیا نتایج فاجعهبار ۲۰۱۷ برای استعفا کافی نبود؟ چرا از ماهها قبل که کارشناسان راجع به این تیم هشدار میدادند کسی توجه نکرد؟
گزارش: امیر حسین زندی