ناکامی پرسپولیس، تایید برتری شرقیها
موفقیت کاشیما در فینال لیگ قهرمانان آسیا هفتمین قهرمانی متوالی نمایندگان شرق در این مسابقات بود. السد قطر تنها تیم غربی است که در سیزده سال گذشته توانسته قهرمان قاره شود و دوازده قهرمانی شرقیها در این مدت حکایت از برتری مطلق تیمهای خاور دور نسبت به نمایندگان خاورمیانه دارد.
به گزارش ایلنا، اگر کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی هنوز بر سر دلایل شکست پرسپولیس بحث میکنند، یک حساب توییتر که مربوط به اخبار فوتبال کره است، بحث تغییر جدول لیگ قهرمانان آسیا را مطرح کرده، چرا که عقیده دارد حضور قطعی یک تیم غربی در فینال اجحاف به تیمهای آمادهتر شرقی است.
این روشی است که پیش از این هم وجود داشته، مثلا در سال 2013 که استقلال به نیمهنهایی رسید، تیمهای شرق و غرب در این مرحله با هم روبهرو میشدند و در نهایت آن سال دو تیم شرقی اف. سی. سئول و گوانژو اورگرانده به فینال رسیدند. ممکن است کنفدراسیون فوتبال آسیا یک بار دیگر سراغ این روش برود، ولی مهمتر از آن فعلا بررسی دلایل فاصلهای است که بین تیمهای این دو منطقه بهوجود آمده.
تقویم این مسابقات هرچند به نفع تیمهای شرقی است، ولی تنها دلیل این برتری نیست و نمیتوان از پتانسیل فنی و سازماندهی بهتر آنها گذشت.
باشگاههای قطری و اماراتی با وجود سرمایهگذاری فوقالعاده و جذب ستارگانی مثل ژاوی کمبود نیروی انسانی دارند و تنها با تکیه بر توانایی خارجیها نمیتوانند حریف تیمهای شرقی شوند و به قله برسند. قطریها پس از قهرمانی سال 2011 السد تیمی در فینال نداشتند و العین، آخرین نماینده امارات در فینال هم در سال 2016 مغلوب جونبوک شد.
فوتبال عربستان هم در سالهای اخیر افت کرده و از طرف دیگر فدراسیون فوتبال این کشور به دلیل مشکلات مدیریتی مجوز برخی از باشگاهها را صادر نکرده تا تنها با نیمی از سهمیهاش در لیگ قهرمانان حاضر شود. الهلال، مطرحترین تیم عربستان در فینال سال گذشته نبرد پایاپایی با اوراوارد داشت، ولی امسال پس از مصدومیت چند بازیکن کلیدی حتی نتوانست از گروهش صعود کند.
فوتبال ایران هرچند از نظر تولید بازیکن وضعیت بهتری از همسایههایش دارد، ولی به دلیل مشکلات مالی و مدیریتی باشگاهها، سالهاست نتوانسته به قهرمانی برسد و پرسپولیس نخستین فینالیست ایرانی مسابقات در 8 سال گذشته بود.
در شرق آسیا چین تلاش کرده با هزینههای فراوان فاصله نسبتا زیاد فوتبالش با دیگران را جبران کند، ولی همچنان نمایندگان ژاپن و کرهجنوبی پیشقراول فوتبال شرق هستند.
موفقیت این دو کشور در پرورش بازیکن را با نتایج خوب تیمهای پایه و لژیونرهای پرشمارشان میتوان تایید کرد. از طرف دیگر باشگاههای جیلیگ و کیلیگ موقعیت باثبات اقتصادی و سازماندهی فوقالعادهای دارند که اجازه میدهد توسعه پایداری داشته باشند.
فوتبال ایران از نظر پتانسیل بازیکن توان برابری با فوتبال کره و ژاپن دارد و نتایج سالهای اخیر تیم ملی هم نشانه این توانایی است، ولی نمایندگان لیگ برتر نمیتوانند از این توان استفاده کنند. باشگاهها به دلیل بیثباتی مدیریتی و مشکلات مالی، توان حفظ ستارههایشان را ندارند و برای تقویت تیم هم مجبورند سراغ بازیکنان گمنام و متوسط خارجی بروند. این را با دو بازیکن برزیلی کاشیما مقایسه کنید که توانستند سرنوشت فینال 2018 را رقم بزنند.
جبران فاصله با نمایندگان شرق آسیا در این شرایط چندان محتمل نیست و برای تکرار موفقیت سال 92 پاس، آخرین قهرمانی یک تیم ایرانی، باید بیش از این منتظر بمانیم و اگر کنفدراسیون تصمیم به تغییر فرمول مسابقات بگیرد، رسیدن به فینال هم سختتر از این خواهد شد.