گلادیاتورهای پرسپولیس خودزنی کردند
بازی رفت فینال لیگ قهرمانان آسیا برای پرسپولیس یک نبرد نابرابر بود. جنگ نامتوازن با تیمی که از منظر ساختار و امکانات و البته ستارههای ریز و درشت تقریبا در سطح آسیا نظیری ندارد و با مجموعه حرفهای خود همه ابزارهای مورد نیاز برای قهرمانی را داراست.
به گزارش ایلنا، باشگاهی که اسطورهاش زیکو باشد، ناگفته از چنان کلاس و جایگاهی برخوردار است که تقریبا میتوان گفت خود را از بدنه آسیا جدا کرده. با این وجود پرسپولیس در برابر چنین تیم سطح بالایی نمایشی تقریبا همپا و برابر با حریف داشت و هرگز چهره یک مغلوب تمام عیار و تسلیم محض را به ویژه در نیمه اول ارائه نکرد. آمار بازی این حقیقت محض را فریاد میزند؛ آنجا که سرخها در تمامی آیتمهای بازی از مالکیت توپ گرفته تا تعداد پاس صحیح از حریف برتر بودند و حتی تعداد ضربات در چارچوب دو تیم برابر بود و تنها تفاوت آنجا رخ داد که دو ضربه به چارچوب حریف به مدد ستارههای فوق حرفهای به تور دروازه سرخها رسید اما دو ضربه پرسپولیس سودی نداشت.
به رغم این بازی برابر و البته برتری آماری، پرسپولیس در یک زمینه کاملا عرصه را به رقیب باخت و همین یکی از دلایل اصلی شکست سرخها محسوب میشد. بازی عصبی، آسیمه سر و خشونت کلامی و رفتاری همان پاشنه آشیلی بود که پرسپولیس را برابر حریف خونسرد و حرفهای خلع سلاح کرد تا سرخها در کاشیماساکر سپر انداخته و مرعوب حریف شوند. مجموعه رفتاری که حکایت از عدم تعادل روحی و روانی پرسپولیس داشت و در اعتراض به داور و حریف متجلی میشد. رفتاری به شدت آماتورگونه برابر یک حریف فوق حرفهای؛ رفتاری که البته هیچ دلیل و ریشه بیرونی را نمیتوان برای آن متصور بود؛ نه اشتباهات داوری و نه بازی چرک حریف. یگانه بهانههایی که در تمام این سالها دستاویزی برای رفتار کودکانه و آماتوری بازیکنان ما در تقابل با حریفان بوده اما بازی برابر حریف خونسرد ژاپنی که مردمانش به ادب و احترام در جهان شهره هستند و در طول 90 دقیقه کوچکترین رفتار ناجوانمردانهای بروز ندادند و داوری که قضاوت عادلانه و بدون اشتباهی داشت، این بهانه نخ نماشده یکسره پا در هوا نشان میدهد.
واقعیت اما ورای تار و پود پوسیده این کلیشه دل آزار است. در فوتبالی که بازی عصبی و رفتار خصمانه نسبت به حریف بدل به یک عادت شده و در کنار آن انتقاد بیرحمانه و همیشگی از داور ترجیعبند مصاحبههای مربیان و بازیکنان قبل و بعد از هر بازی است، نمیتوان انتظار داشت که بازیکنی از چنین اتمسفری، معتدل و حرفهای بیرون بیاید. پرخاشهای کلامی و حتی فیزیکی بازیکنان در قبال رقبا و حتی داور مسابقه بدل به یک عادت شده و لیگ را بدل به صحنه جنگ تمام عیاری کرده که همه تنها به نیت حمله و ناکار کردن طرف مقابل از بازیکن رقیب گرفته تا داور و حتی تماشاگر پای به میدان میگذارند و همین جو چالهمیدانی همه اجزای فوتبال را با خود درگیر کرده و به نظر هر که در این میدان بیترمزتر باشد، باتعصبتر و فداکارتر است؛ یک تعریف کاریکاتوری و معکوس از تعصب و فداکاری.
این خشونت جاری و ساری در فوتبال ایران، از بازیکنان گلادیاتورهای بیشاخ و دمی میسازد که در میادین بینالمللی نیز با همین رویکرد به زمین میروند و دسته گلهایی به آب میدهند که دیگر جبرانشدنی نیست. اعتراضات تمام نشدنی بازیکنان پرسپولیس به داوری که تقریبا هیچ اشتباهی نداشت و درگیری بیهوده و غیرمنطقی سیامک نعمتی و شجاع خلیلزاده با بازیکنان بانزاکت ژاپنی آن هم در حساسترین بازی فصل که نه بلکه تاریخ باشگاه پرسپولیس که ریشه در همین تفکرات کودکانه و فضای غیرحرفهای فوتبال ایران دارد. رفتاری که بیشتر یک خودزنی بزرگ است که میتواند همه چیز را نابود کند؛ حتی آرزوهای بزرگ یک تیم شگفت انگیز را.