صفر تا صد داستان لوپتگی، پرز و رئال/ بادبادک سولاری بر فراز آسمان مادرید
رئال مادرید رد شرایط خوبی به سر نمی برد و باید دید در آینده چه اتفاقی برای قهرمان سه دوره اخیر لیگ قهرمانان اروپا رخ می دهد.
به گزارش ایلنا، من یکی از افرادی بودم که در کراسنودار روسیه، در ماجرای 24 ساعت ابهام در تیم ملی اسپانیا حضور داشتم. در آن هنگام خولن لوپتگی اعلام کرده بود که مربی رئال مادرید خواهد شد و رییس اتحادیه فوتبال اسپانیا هنوز تصمیم نگرفته بود که لوپتگی را حفظ کند یا او را برکنار کند.
حالا، چهار ماه از آن روزها گذشته و دوباره به ماجرایی مشابه رسیدهایم. آشوب حکمفرما شده، بحث بر سر برنامهریزی کوتاهمدت است نه میانمدت و بلندمدت، و لوپتگی اصلا نمیداند که آیا چند ساعت فرصت خواهد داشت تا سرنوشتش را برگرداند، یا چند روز.
در کراسنودار، تصمیم اشتباهی گرفته شد.
من در آن روز در مقالهای نوشتم که دو طرف باید به توافق برسند و لوپتگی تا پایان جام مربی اسپانیا بماند. حالا نمیخواهم آن حرفم را توجیه کنم اما میگویم که بازیکنان اسپانیا، بهویژه بازیکنان بارسلونا، که از تصمیم او برای پیوستن به رئال مادرید ناراحت شده بودند، یا باید حرفشان را فرو میخوردند، یا اینکه علیه او حرف میزدند. من این را میگویم که تیمی که میتوانست فاتح جام جهانی شود، تیمی که هیچ چیز کمتر از فینالیستهای جام نداشت، محال بود با ماندن لوپتگی عملکرد بدتری داشته باشد.
آیا فلورنتینو پرس باید از آن ماجرا درس بگیرد؟ او نتایج ضعیف رئال مادرید را میبیند و دارد به این فکر میکند که آیا سانتی سولاری را از تیم جوانان رئال مادرید به تیم اصلی بیاورد یا نه اما رئال مادرید مشکلاتی زیربنایی دارد که حتی اگر مربی جدید بیاید و موفق هم باشد، این مشکلات تنها پوشانده شدهاند و حل نشدهاند. مادرید هنوز هم 11 بازیکن دارد که زمانی که آماده باشند، میتوانند هر تیمی را در دنیا ببرند. حالا که رقابت بر سر فتح لالیگا بین چند تیم در جریان است، رئال هم میتواند یکی از این تیمها باشد.
زینالدین زیدان در هنگام ترک رئال مادرید گفت که دیدارهایی مانند بازی با لگانس، که رئال را در سانتیاگو برنابئو از جام حذفی کنار زد، دردسرهای فراوانی برای او ایجاد کردند. او دیده بود که رئال در دیدارهایی که برای بازیکنان جذاب نیست چگونه کار میکند. برخی بازیکنان کلیدی رئال در حال حاضر عملکرد خوبی ندارند. سرخیو راموس، رافائل واران، تونی کروس، کاسمیرو و کریم بنزما کاملا مطمئن هستند که اگر کاملا آماده باشند، در دیدارهای مهم در ترکیب ثابت قرار میگیرند. این باعث میشود آنها سهلانگار شوند.
زیدان دید که این گروه از بازیکنان روحیه متحدی دارند. آنها برای شبهای بزرگ آمادهاند و دوست دارند در دیدارهای بزرگ بازی کنند اما زمانی که کار به دیدارهای کوچک میرسد، آنها دچار مشکل میشوند؛ یعنی دیدارهای میانه فصل که بازی در آنها دشوار است و حوصلهسربر. بازیهایی که در آنها میتوانید یا با تمام توان بازی نکنید، یا کاری را انجام بدهید که جرارد پیکه، سرخیو بوسکتس، جوردی آلبا، لیونل مسی، لوییس سوارس و پیش از آنها کارلس پویول، ژاوی و آندرس اینیستا انجام میدادند.
این بازیکنان بزرگ بارسلونا همیشه مشتاق بازیاند و حاضر نیستند سهلانگاری کنند. هرچند فوتبال بارسلونا رو به افول است اما شخصیت آنها از زمانی که پپ گواردیولا در سال 2008 وارد باشگاه شد، همانطور باقی مانده است. بارسلونا لغزشهایی هم داشته است اما معمولا بهسرعت خود را درمان کرده است، و به همین دلیل است که آنها در لالیگا تا این حد حکمفرما هستند. چه طرفدار رئال باشید و چه بارسلونا و چه بیطرف، دیدهاید که بارسلونا مقابل تیمهای متوسط لالیگا چطور کار میکند. آنها تسلیم شرایط نمیشوند و به همین دلیل است که توانستهاند بارها و بارها فاتح لالیگا شوند.
اما قهرمانیهای پیاپی رئال مادرید در لیگ قهرمانان دستاورد بینظیری است. آنها شایسته ستایش و احترام هستند اما زیدان خودش هشدار داده بود که این بازیکنان از نظر فیزیکی خسته شدهاند و از سوی دیگر، این آسودگی خیال در آنها وجود دارد که قهرمانی در اروپا باعث شده که کسی رئال را بحرانزده نداند.
اما آیا اوضاع فعلی تقصیر لوپتگی است؟
یادم هست که کارشناسان بدبین، آنهایی که سالها در عرصه فوتبال بودهاند، زمانی که در کراسنودار شنیدند که لوپتگی مربی مادرید شده، بارها تکرار کردند که او تا کریسمس از کار برکنار خواهد شد. آنها بر این باور بودند که لوپتگی سیاستمداری، اثربخشی روی تیم، یا آن شخصیت کاریزماتیک زیدان، کارلو آنچلوتی، ژوزه مورینیو و بیسنته دلبوسکه را ندارد.
در ماه ژوئن میگفتند «او تا کریسمس اخراج میشود.» در آن هنگام این حرف آنها بدبینانه به نظر میرسید و البته کاملا معقول. حالا لوپتگی هنوز مربی مادرید است اما یک نفر در رئال مادرید هست که به رسانهها میگوید بادبادک هوا کنند. این اصطلاح در اسپانیایی یعنی رسانهها نام سولاری را مطرح کنند، واکنش هواداران مشخص شود، و سپس بر این اساس تصمیم گرفته شود.
در ماشین تصمیمگیری فلورنتینو پرس این موارد ثبت شده است: رئال مادرید با اشتباهات فردی در خانه به لوانته باخت، اتلتیکو مساوی کرد، سویا باخت و مسی هم خودش را برای احتمالا یک ماه مصدوم کرد. احتمال اینکه لوپتگی پیش از کلاسیکو برکنار شود، زمانی بیشتر بود که اتلتیکو در خانه ویارئال برد خوبی کسب میکرد و بارسلونا با هتتریک مسی سویا را میبرد.
فلورنتینو از این میترسد که تا اواسط زمستان، مادرید کاملا از کورس قهرمانی دور شده باشد اما در حال حاضر اصلا چنین اتفاقی نیفتاده است. تصمیم او بستگی به این دارد که رقبا چه کار میکنند.
چیزی که مادرید در حال حاضر از آن رنج میبرد این است که چندین ستاره تیم در فرم خوبی نیستند. آنها عملکردی ضعیف دارند که شاید یا به دلیل آسان گرفتن و خونسردی بیش از حد است، یا آنها تنبل شدهاند، یا اینکه مشکلات جسمانی دارند، یا به دلیل این است که مصدوم بودهاند و نتوانستهاند به آمادگی کامل برسند.
به هیچ وجه نمیتوان توجیهی برای سطح پایین سازماندهی و توجه رئال مادرید روی گل پیروزیبخش آلاوس در دو هفته پیش آورد. راموس، واران، ناچو و تیبو کورتوا کاری کردند که حرکت معمولی بازیکنان آلاوس (کرنر به تیر دورتر، ضربه سر رو به عقب، ضربه سر دوم از روی نقطه پنالتی) مانند کار اینشتین به نظر برسد اما اینطور نبود. حرکت آنها واقعا معمولی بود.
در بازی شنبه هم کسی روی سرخیو پوستیگو فشاری نیاورد و پاس بلند او به لوییس مورالس رسید و او هم گل اول را زد. واران طوری بازی میکرد که انگار فقط جسمش در زمین است و روحش در میدان نیست. او سپس یک پنالتی هم داد و این یا نشان میدهد که لوپتگی تاثیر بدی روی تیم گذاشته، یا اینکه وضعیت روانی تیم خوب نیست.
اما در بازیهای اخیر، مادرید با اینکه ضعیف بازی کرده، فرصتهای گلزنی بسیاری ایجاد کرده است. آنها به میزانی باورنکردنی توپ را به تیر دروازه حریفان زدهاند و البته قربانی VAR هم بودهاند. اگر VAR نبود، تصمیمات اشتباه داوران باعث میشد آنها امتیازات بیشتری بگیرند و اوضاعشان به این بدی نباشد.
چند بازیکن کلیدی، مانند ایسکو، مارسلو و گرت بیل هم دارند به آمادگی میرسند، و میتوانند به مادرید کمک کنند که امتیازات مهمی کسب کند و از بحران دور شود و به آمادگی و اعتماد به نفس برسد. شاید لوپتگی از این عوامل بتواند استفاده کند. شاید هم نه اما همانطور که گفته شد، با توجه به استعداد و توانایی مربیگری او، شاید حتی تصور کنید که او را طلسم کردهاند.
پرس عادت به اخراج مربیان در میانه فصل دارد.
مربیانی مانند زیدان و دلبوسکه، پیشتر در میانه فصل بهصورت موقت به رئال آمدهاند و در نهایت رئال را قهرمان کردهاند. اوضاع مادرید بهگونهای است که هر مدیری که باشد، وسوسه میشود که این کار را تکرار کند. اما حتی اگر سولاری به جای لوپتگی بیاید، او تیمی را در دست میگیرد که هم از نظر آمادگی و هم از نظر نگرش به بازی رو به رشد است. به این ترتیب به نظر خواهد رسید که سولاری تیم را احیا کرده اما این اتفاق لزوما به دست او نبوده است. مادرید نیاز به یک مدیر فوتبال دارد، نیاز به کتاب مرجعی دارد که هر زمان که دچار مشکل شد به سراغ آن برود، پرس باید افراد متخصصی را به تیم اضافه کند تا برنامهریزی میانمدت و بلندمدت انجام بدهند. اوضاع به همین سادگی است.
منبع: ESPN / گراهام هانتر