سقوط از اوج یا سکوی پرتاب؟
روزهای اعصاب خرد کن و زجرآور برای قلعهنویی
سرمربی سپاهان روزهای سرنوشت سازی در پیش دارد.
به گزارش ایلنا، امیر قلعهنویی پس از سالها بازگشتی شبیه به روزهای اوجش به لیگ برتر داشته است. او بعد از قهرمانی در لیگ دوازدهم با استقلال دو فصل پی در پی با این تیم ناکام بود و برخلاف تمایلاتش ناچار به ترک اردوگاه آبی شد. امیر در آن ایام و بعد از قهرمانی باشکوه با استقلال شاید تصور میکرد 10 سال سکان هدایت تیم محبوبش را برعهده خواهد گرفت اما حاشیهها و تصمیمهای گاها غلط در حوزههای فنی و غیر فنی موجب شد استقلال را ترک کند. گرچه نباید اشتباههای مدیریتی آن زمان را هم در وضعیتی که برای موفقترین سرمربی لیگ برتر به وجود آمده بود، بیاثر دانست.
بعد از آن جدایی نامیمون قلعهنویی در زمان اندکی روی نیمکت ملوان نشست. شاید انزلی میتوانست میعادگاه دوبارهاش باشد اما تجربه کار در ملوان کوتاه بود. امیر حتی به هفته پنجم هم نرسید. جدایی قلعهنویی از انزلی بر وجهه قهرمانش خدشه وارد کرده بود و شاید همین باعث شد تا اندک زمانی خانهنشینی را به ادامه فعالیت ترجیح دهد. قلعهنویی در روزهای سکوت در پی اتخاذ تصمیم درستتری بود تا تجربه ملوان دوباره تکرار نشود.
خانهنشینی البته چندان هم رهاورد تلخی برایش به همراه نداشت. عقبه پر رنگ و آن قهرمانیهای پی در پی با استقلال و سپاهان باعث شد تا مدیران باشگاه تراکتورسازی دوباره سراغش را بگیرند و امیر هم با اندکی تأنی دوباره راه تبریز را در پیش بگیرد. انتخاب تبریز تلفیقی از احساس و منطق بود اما تراکتور نیز باعث نشد تا او سکوی قهرمانی لیگ برتر و حتی جام حذفی را دوباره زیر پا احساس کند. دستاوردی که بارها تجربهاش کرده بود. امیر در تراکتورسازی ثبات نسبی ایجاد کرد اما سرنوشتش با این تیم هم به جدایی کشید و او از تیمی سر در آورد که مدیرش از سالها قبل عمیقا در فکر استخدامش بود؛ همکاری با سعید آذری، مدیری که قلعهنویی را همواره در آمالش میدید البته برای آذری دستاورد آنچنانی به همراه نداشت و تنها کسب سهمیه بود که ذوبآهن را بار دیگر به آسیا رساند اما سبک و سیاقی که در آن دوران ذوبآهن با مربیگری امیر قلعهنویی به پا کرد، موجب شد مدیران سپاهان در پس پرده با سعید آذری
بر سر انتقال امیر به این تیم به توافق نهایی برسند. در واقع امیر بود که از این انتخاب نفع برد نه آذری.
امیر قلعهنویی به جایی بازمیگشت که دوران باشکوهی را با آن تیم تجربه کرده بود. سپاهان حدفاصل لیگ دهم تا یازدهم امیر یکی از بهترین سپاهانهای تاریخ بود؛ با بازیکنانی همچون ترائوره، سیدجلال، رحمتی، جانواریو و خیلیهای دیگر. آن سپاهان به گفته امیر که بارها تکرارش کرد، اگر حفظ میشد شاید میتوانست رویای قهرمانیاش در آسیا را با حقیقت پیوند بزند اما سیاستگذاریهای نه چندان آیندهنگرانه موجب از هم پاشیدگی سپاهان در مهمترین دوران شد و امیر این تیم را در بد زمانی ترک کرد تا اصفهان نیز از صعود دوباره به فینال لیگ قهرمانان آسیا و حتی قهرمانی محروم بماند.
قلعهنویی حالا دوباره به سپاهان بازگشته است. درست مانند تراکتورسازی و درست مانند بازگشتهایش به استقلال. این بازگشت اما با بازگشت او به تراکتورسازی میتواند متفاوت باشد. قلعهنویی لیگ را با سپاهان لیگ هجدهم بسیار امیدوارکننده آغاز کرده است. تیمی با خط آتشی رعبآور. با بازیکنانی که میتوانند تیفوسیهای اصفهان را به یاد دوران باشکوه قهرمانیهای پی در پی در لیگ بیندازند. تیم قلعهنویی تنها با یک امتیاز کمتر از پدیده هفده امتیازی تا پایان هفته هشتم در رتبه دوم قرار دارد و یک لغزش از تیم شگفتیساز و قابل احترام پدیده کافی است تا امیر و سربازانش صدر جدول را دودستی بچسبند.
قلعهنویی برای رسیدن به این جایگاه روزهای اعصاب خردکنی در پیش خواهد داشت. به این نامها توجه کنید: نساجی، استقلال، سایپا، پرسپولیس، ماشین سازی، پدیده، استقلال خوزستان. اینها حریفان باقیمانده قلعهنویی در روزهای آتی لیگ محسوب میشوند. به جز ماشین سازی و استقلال خوزستان باقی تیمهای مقابل او انگیزه خواهند داشت. حتی نساجی که روی نیمکتش جواد نکونام را دارد. جنگی تمام عیار پیش روی امیر قلعهنویی است. هفتههایی زجرآور و پر فراز و نشیب که میتواند او را به چالش بکشد. شاید به همین سبب است که وقتی تابش، مدیرعامل باشگاه سپاهان اعلام میکند که از قلعهنویی قهرمانی میخواهیم امیر حرفهای دیگری میزند. قلعهنویی دشواریهای روزهای آتی را به خوبی میداند.
قلعهنویی اما یک چیز را هم خوب میداند. این آخرین فرصت است. آخرین فرصت برای اینکه او دوباره طعم شیرین قهرمانی در لیگ را بچشد؛ مجالی برای نشستن روی صندلی پادشاهی لیگ و اینکه او را از 5 ستاره بودن به 6 ستاره بودن بدل سازد. حتما امیر میداند که راه بازگشت به استقلال نیز از همین جا میگذرد؛ از سپاهان، از سکوی قهرمانی لیگ، از نصف جهان.
حال شاید بازگشت به استقلال همین فصل آتی اتفاق نیفتد و شاید حتی به درازا بکشد اما یک قهرمانی دیگر او را احیا خواهد کرد. چه بسا برای ماندن دوباره در اصفهان همین قهرمانی کافی باشد.