خریدهای جدید بدتر از خریدهای قبل
آقای فتحی شما هم اینکاره نیستید؛ نگاهی به مشکلات استقلال با مدیریت آقای مدعی!
چرخه انتقاد به مدیران استقلال یکی پس از دیگری ادامه مییابد و این تنها استقلال و هوادارانش هستند که همچنان باید در ناکامی روزها و هفتهها و اکنون فصلها را نیز پشت سر بگذارند.
به گزارش ایلنا، چه کسی مقصر است؟ مدیریت معیوبی که این روزها به وفور در سطح جامعه دیده میشود بیانگر آن است که همیشه در مشکلات پیش آمده دنبال مقصر میگردند و وقتی تقصیرها را گردن شخص خاصی میاندازند، نفس راحتی میکشند و انگار تمام مشکلات را برطرف کردهاند، همه چیز را ابتر گذاشته و خیلی زود از ماجرا رد میشوند، این نوع مدیریت فقط دست به دست میچرخد و انگار سینه به سینه موروث این آب و خاک است.
شخص تازهای تاکنون پیدا نشده که شیوه غلط را کنار زده و روشی نو را به معرض نمایش بگذارد. شاید هم سادهترین راه همین است که تقصیرها را گردن گذشتهها انداخته و خودت را از آن چه باید انجام دهی، راحت کنی. این مقدمهچینیها به خاطر اظهارنظر اشتباه و قابل تامل فتحی مدیرعامل استقلال است که با همان شیوه سنتی مدیریت استقلال را در دست گرفته و خودش مبتکر هیچ روش نویی نیست.
سید رضا افتخاری پیش از ترک استقلال، بازیکنانی از جمله علی کریمی، روحا... باقری، آقاخان و تیموری را جذب کرد که دوتای اول این روزها در ترکیب استقلال هستند و دوتای بعدی هم که اصلا کسی نمیداند چرا با مصدومیت جذب شدهاند؟!
مدیریت جدید استقلال به این خریدها انتقاد داشت و فتحی مصاحبههایی علیه افتخاری کرد که بجا بود ولی اگر به ترکیب استقلال در بازی با نفت مسجدسلیمان نگاه کنید حتی یکی از خریدهای دوره مدیریت فتحی هم در ترکیب نبود. طارق، نویمایر، گرو و تبریزی 4 بازیکنی هستند که در دوره مدیریت او جذب شدند و مقابل نفت اصلا بازی نکردند تا مشخص شود خریدهای آبیها در دوره فتحی هم تا اینجا خوب نبوده است؛ از دست دادن زمان، بعد هم شتابزدگی در خرید بازیکنانی که تصور میشود منجی تیم هستند و معجزه میکنند. شخصی پیدا میشود که مدیریت جدید با شیوه نو از استقلالیها دیده شود.
روش منسوخ شدهای که مدیران استقلال برای هم به یادگار میگذارند اما در مورد این روزهای استقلال باید گفت که خریدهای جدید استقلال بیشتر از خریدهای قبلی ناکارآمد نشان دادهاند. امروز موج انتقادات متوجه گرو است که زمان مدیریت فتحی به استقلال آمده و ربطی به خریدهای سابق ندارد. درست اندیشیدن حلقه گمشدهای است که این روزها به شدت مدیران استقلال نیاز دارند اما آنها هم سادهترین راه را انتخاب میکنند. همانطور که افتخاری مدیران قبلی را مقصر دانست، فتحی هم افتخاری را مقصر میداند و بالطبع مدیر بعدی استقلال هم فتحی را. در این میان چه بر سر استقلال میآید و چه کسی به فکر راهحل درست میگردد، سوال بیجوابی است که زیاد نباید پیگیر آن بود.
نکته اینجا است که این روزها نقشه جدید استقلالیها هم بازگرداندن بازیکنانی است که در آن طرف مرزها نتوانستند موفق باشند، این یعنی هزینه پشت هزینه. معلوم هم نیست این هزینهها کارآمد باشد یا اینکه طنابی شود برگردن باشگاه و حلقه انحصاری را برای این تیم تنگتر کند.