چرا کسی حواسش به مرتضی تبریزی نیست؛ مهاجم استقلال در مسیر ناکامی
مهاجم استقلال که با حرف و حدیث فراوان در نهایت با رضایتنامه میلیاردی پیراهن استقلال را برتن کرده همچنان در مدار ناکامی گام برمیدارد و این در حالی است که از خوش شانسی اوست که تمام حواسها متمرکز الحاجی گرو شده است.
به گزارش ایلنا، این روزها که هجمههای زیادی به الحاجی گرو مهاجم آفریقایی تبار استقلال صورت میپذیرد و وی به لحاظ تواناییهای فنی و میزان تأثیرگذاری یک هزارم «تیام» توصیف میشود، این واقعیت از مقابل چشمها دور مانده که مرتضی تبریزی هم چندان از او بهتر عمل نکرده و هرچند در هفتههای نخست حضورش در جمع آبیها دو سه گلی زد و ابراز وجود کرد اما بهتدریج در گرد و غبار تیمش گم شد و این روزها وینفرد شفر حتی صرافت گسیل وی به میدانها را ندارد.
از قضا تبریزی در همان زمانی صید شد و پیراهن آبی را به تن کرد که سران استقلال گرو را استخدام کردند. گفته میشود بودجه کلان جذب این دو با کمک سران ورزش جور شده است که از گلایه هواداران استقلال در زمینه کمبود توجه به تیم خود اطلاع داشتند اما طریق و ادوات کوچ تبریزی از ذوب آهن به استقلال هرچه بوده باشد شکی در این نیست که او در 80 روزی که از آن رویداد میگذرد، به ندرت همان مهاجمی نشان داده است که نه فقط آبیها بلکه چند تیم دیگر لیگی نیز از جذب وی بسیار استقبال میکردند.
از زمان قلعهنویی
نخستین نشانهها و اظهارات حاکی از تمایل استقلال به جذب تبریزی در فصلی شنیده شد که هنوز امیر قلعهنویی استقلال را ترک نکرده و سکاندار این تیم در ناموفقترین مقطع حضورش در جمع آبیها و در فصولی بود که استقلال در جدول ردهبندی لیگ برتر به رتبههای ششم و پنجم اکتفا کرد. در دوره یک سال و 4 ماهه زمامداری علیرضا منصوریان هم نام تبریزی به کرات بهعنوان یکی از اهداف اصلی استقلال برای تقویت مکانیسم تهاجمی این تیم آمد اما این انتقال فقط زمانی شکل گرفت که استقلال در اواسط تابستان امسال از حفظ «تیام» قطع امید و لیگ هجدهم را لرزان آغاز کرد.
در نهایت سران ذوب آهن نیز به این نتیجه رسیدند که نگهداری وی به سبب یکدل نبودن او با تیم و پر زدن دلش به سمت آبیها کاری عقلایی نیست و بهتر است او را بفروشند و در ازایش یک پول درشت (به روایتی 8/1 میلیارد تومان) را کاسبی کنند. درست است که ذوبآهن هم امسال در غیاب تبریزی در امور تهاجمی میلنگیده است اما از اینکه مهاجمی را جواب گفته که آبیها او را نیمکت نشین کردهاند پشیمان نیست و به این نکته فکر میکند که جانشینان وی میتوانند بتدریج به اهدافی برسند که برای باشگاه تعیین شده و قدر مسلم اینکه جدایی استنلی کیروش و کوچ او به سپاهان برای سفید و سبزها بسیار گرانتر تمام شده است تا انتقال تبریزی به تهران.
خیالهای غلط
مهاجمی که در فولاد شهر هم با ضربات سر و هم با هر دو پا برای ذوبیها گلی میزد و سال پیش همراه با کیروش عصای دست امیر قلعهنویی در ذوبآهن بود، حالا که ژنرال به سپاهان رفته و کیروش را در آنجا هم به پیکان اصلی تهاجمیاش تبدیل کرده حال و روز نامطمئنی دارد و قلعهنویی چنان از دیدن غروب - ولو موقتی- تبریزی در ترکیب آبیها یکه خورده که نزد خود فکر میکند اگر به خیال اولیه خود در جذب وی کوتاهی کرد و بازی تصاحب وی را به استقلال باخت حالا و پس از گذشت فقط 75 روز از فصل جاری باید برنده این رقابت شناخته شود. همه اینها بدین معنا نیست که سیاست اخیر شفر در رویکرد به مهاجمان جوانتر فلسفهای درست در درازمدت است و مهدی قائدی و الهیار صیادمنش برای خط حمله استقلال همانی میشوند که شفر و هواداران میخواهند اما شکی نیست که تبریزی هم اندک مدتی بعد از انتقال بهاصطلاح رویاییاش از اصفهان به یکی از دو «بزرگ» پایتخت چیزی نشان نداده که دیگران تصور میکردند و به حد بالایی نرسیده است که خودش میخواست.
تبریزی به واقع متهم اصلی اما پنهان مانده پرونده جواب ندادن خط حمله استقلال در فصل جاری است که به لطف اقبال بلندش پشت دیوار بلند تنبلیها و ناکامیهای الحاجی گرو پنهان مانده و خیلیها فعلاً کاری بهکار او ندارند.