لوژنیکی؛ کابوس بزرگ رئال مادرید و ستاره آلمانی
ستارهها بار دیگر لوژنیکی را با یک شکست تلخ ترک کردند تا کابوس بزرگ برای آنها تداوم داشته باشد.
به گزارش ایلنا، شاید بعضی از کسانی که پیراهن رئال مادرید را به تن داشتند، احساس کردند قبلا در چنین مسابقهای بازی کرده بودند. کمی بیش از سه ماه قبل امثال دنی کارواخال، مارکو آسنسیو، ناچو فرناندس، لوکاس واسکس و آلوارو اودریوسولا در تساوی یک بر یک برابر روسیه بازی کردند یا از روی نیمکت نظارهگر بودند که تیم کشورشان در ورزشگاه لوژنیکی در ضربات پنالتی شکست خورد و حذف شد.
بالاخره چشم خولن لوپتگی به بهترین استادیوم روسیه روشن شد بعد از آنکه فرصت نشستن روی نیمکت لاروخا در جام جهانی را از او گرفتند اما کاش نمیشد. تیم فرناندو هیرو در آن بازی هیچ پاسخی به دفاع همه جانبه روسیه نداشت و این بار زسکامسکو توانست برتری زودهنگام خود را در موقعیتی مشابه آن دیدار تا پایان حفظ کند. تونی کروس هم از این ورزشگاه خاطرات وحشتناکی داشت چون در آن آلمان به مکزیک باخت، پاس گل او به نیکلا ولاسیچ ذهنیتش را بدتر کرد. بعد از آن گل رئال بارها و بارها به زمین حریف رفت، دهها توپ به دست آورد و بر بیشتر دقایق بازی مسلط بود اما نتوانست ایگور آکینفیف، یکی دیگر از ستارههای تابستان روسیه را در دروازه زسکا با مشکل مواجه کند. اعتراض شدید او در آخرین لحظات وقتهای تلفشده بازی به کارت قرمز منجر شد اما میزبان نجات یافت.
قبل از آن ماریانو دیاس تعویضی برای زسکا مشکل درست کرد اما ضربات سر او یا به تیرک خورد یا بیرون رفت؛ نبوغ خاصی نمیخواهد که متوجه شویم شماره 7 قبلی رئال مادرید، کریستیانو رونالدو موفقیت بیشتری مقابل دروازه داشت. زسکا از آن دست حریفانی است که رونالدو را متهم میکردند به وسیله آنها آمارش را فوقالعاده کرده، شاید حداقل یک هتتریک به نامش ثبت میشد.
با رفتن سرگی ایگناشویچ و برادران برزوتسکی میانگین سن زسکا به شدت پایین آمده و کسانی که به دنبال چهرههای آشنا در این تیم هستند شاید فقط باید به دنبال آلان ژاگوئف و ماریو فرناندز در کنار آکینفیف باشند.
ویکتور گونچارنکو مامور خانهتکانی در تیم شده و او در برابر دیدگان 65 هزار تماشاگر به چهرههای جوان اعتماد کرد. تب فوتبال هنوز بعد از اکستازی جام جهانی داغ است و زسکا بازیهایش در لیگ قهرمانان را به این استادیوم آورد تا هواداران بیشتری را جذب کند.
مسکو البته بعد از تابستان پرحادثهاش شرایطی عادی پیدا کرده اما تحولی اساسی در زسکا رخ داده که واقعی و نه رویایی است. هفت بازیکن حاضر در ترکیب اصلی از جمله زننده تک گل بازی که قرضی از اورتون آمده، 22 سال یا کمتر داشتند و بازیکنان جوانتری هم از نیمکت به بازی آمدند و اینکه توانستند برابر پیراهن سفیدهای مشهور اروپا با چنین هماهنگی و تدبیری بازی کنند، نشانه پختگیشان است. مادرید با لوپتگی وارد دوران جدیدی شده و مشکل گلزنی دارد. بعد از بازی 31 شهریور برابر اسپانیول گل نزدهاند، سه بازی است که برد نداشتند و مربیهای سابق رئال به خاطر کمتر از اینها اخراج شدهاند.
لوپتگی تلاش کرد با نبود خیلی از کسانی که زینالدین زیدان را به سه قهرمانی رساندند، منطبق شود. سرخیو راموس استراحت کرد، دنی کارواخال به دلیل مصدومیت مجبور به ترک زمین شد. مارسلو، ایسکو و گرت بیل هم مصدوم بودند. لوکا مودریچ بهعنوان بازیکن جانشین آمد و رونالدو خیلی وقت است که رفته. گروهی از بازیکنان جوان و بااستعداد ماندند که اتکایشان در گلزنی به کریم بنزما بود. نبودن بیل ضربه بزرگی است و هر امیدی برای ماندن رئال در سطح قبلی به روی فرم ماندن او بستگی دارد. آمار ابتدای فصل نشان میدهد ماموریت این ولزی جبران سهم گلزنی رونالدو است، بدون او رئال مثل همیشه خطرناک نیست.
تقصیر کسانی که ماندهاند نیست اما تلویحا به معنای آن است که استعدادهای فردی میتوانند تفاوتی باشند میان سیستمی که کار میکند و سیستمی که کارایی خود را از دست داده است. اوضاع برای لوپتگی بحرانی نیست اما نشانههای نگرانکنندهای بروز کردهاند. در بارسلونا هم نوعی عدم اطمینان وجود دارد که باعث شده رئال در کورس لالیگا همپای کاتالانها بماند اما داستان اروپا که رئال سه قهرمانی متوالی در آن به دست آورده، متفاوت است. آنها به گلزنی بیشتر، فرصتطلبی بیشتر و بردهای بیشتر نیاز دارند.
منبع: سایت گل / پیتر استانتن