سهم هشتاد هزار نفره در شکست استقلال/ رفیقان نیمه راه (گزارش ویژه)
استقلال در شرایطی مقابل السد قطر گرفت که حضور انبوه هوادارانش میتوانست شانس آنها برای دستیابی به پیروزی مقابل حریف قدرتمند را افزاسش دهد
به گزارش ایلنا، لشکر 100 هزار نفری، یار دوازدهم و قوت قلب آبیها... هواداران استقلال در بازی مقابل السد، این همه بودند که از قبل بازی میگفتند؟ رسالت هواداریشان را بعد از پر کردن ورزشگاه، آنطور که شایسته بود بجا آوردند؟ بیایید با هم صادق باشیم و بیمقدمه و بیتعارف برویم سر اصل مطلب.
قرار نیست تقصیر این شکست را به گردن هواداران بیندازیم که همه میدانند هزار و یک عامل در این شکست دخیل بوده است. گذشته از آن حتی یک نگاه اجمالی به بازی استقلال - السد هم به خوبی گویای تفاوتهایی است که دو تیم از نظر فنی با هم دارند. اصلاً کاری به آنچه در زمین بازی گذشت نداریم، نکته اینجاست که فلسفه حضور هوادار در ورزشگاه چیست؟ آیا ما فلسفه هواداری را به خوبی درک کردهایم یا هوادار را فقط برای پر کردن صندلیهای ورزشگاه و تشویقهای بعد از گل میخواهیم؟ مگر نه اینکه هوادار یار دوازدهم تیم است؟ انتظاری که تیم از یار دوازدهمش دارد این نیست که وقتی عقب افتاده بود، به کمکش بیاید؟ آنچه در بازی استقلال - السد شاهدش بودیم اما چیزی جز این بود.
درست است که هواداران، با حضور باشکوهشان ورزشگاه آزادی را به افتخار تیم محبوبشان پر کردند. درست است که استقلال بازی با السد را باخت، سنگین و سخت هم باخت و هواداران از این شکست برآشفته بودند. سوال اما این است که وقتی بدن بازیکنان کم آورده بود و نمیتوانستند همپای بازیکنان قوی السد در زمین بدوند، وقتی زانوی شفر خم شد و ترجیح داد باقی بازی را از روی نیمکت تماشا کند، وقتی گرد ناامیدی پاشیده شد به تیم، هوادار دقیقاً کجا بود؟ مشغول سردادن فریاد بیغیرت؟ یا درصدد ترک ورزشگاه آزادی؟ هواداری که میخواهد دقیقه 70، در شرایطی که تیمش 3 بر یک بازی را باخته، ورزشگاه را ترک کند، بهتر نیست اصلاً به ورزشگاه نیاید؟ بهتر نیست جای دیگری را برای خالی کردن خشم خود انتخاب کند؟
همه شاهد بودند وقتی هواداران در ابتدای بازی، یکصدا استقلال را تشویق میکردند و آزادی را به جهنمی واقعی برای السد تبدیل کرده بودند، دروازهبان این تیم دچار چه اشتباه ابتدایی شد و گل خورد. با این تفاسیر همین هواداران با ادامه این فشار حتی بعد از گلهایی که السد به ثمر رساند، نمیتوانستند در به گل رسیدن استقلال سهیم شوند؟ به جای این کار اما با شعارهایی که علیه بازیکنان سر دادند، همان فشاری که در ابتدای بازی بر سر السد فرو ریخته بودند، به سمت بازیکنان خودی روانه کردند.
بعد از آواری که از سوی هواداران به داخل زمین فرو ریخت، استقلال به کلی فلج شد. تمام شد و شکست. درست همان زمانی که میتوانست به مدد یار دوازدهمش از جا بلند شود، بجنگد و نتیجه را تغییر دهد. هواداران عصبانی و رنجیدهخاطری که عنان از کف داده بودند و گلایههایشان را همانجا در ورزشگاه بر سر تیم فرود میآوردند، کاش به این نکته هم توجه میکردند که در مقابل بازیکنانی چون ژاوی که پاسهایش را در کسری از ثانیه از بین سه بازیکن استقلال عبور میدهد و سالم به دست همتیمیاش میرساند، شفر و بازیکنانش چه برگ برندهای جز هواداران برای رو کردن داشتند؟ ما مقصریم. نه برای شکست که شاید اگر هیچ هواداری در زمین نبود، باز هم استقلال با این توان فنی میباخت. مقصریم به خاطر اینکه نتوانستیم تغییری ایجاد کنیم در روند بازی. نتوانستیم دست تیم محبوبمان را بگیریم و از جا بلندش کنیم و نقش یک هوادار را تمام و کمال ایفا کنیم.