ورزش و سیاست؛ از احمدینژاد تا پوتین و رییس جمهور محبوب کرواسی
ترکیب ورزش و سیاست؛ آری یا خیر؟ این سوالی است که شاید پاسخ واضح، دقیق و مشخصی نداشته باشد. شاید بسیاری از ما به محض شنیدن چنین گزارهای به سرعت در مقابلش جبهه بگیریم و مخالفش باشیم. با این حال حقیقت آنجاست که این دو پدیده، جزیی جدایی ناپذیرند.
به گزارش ایلنا، در حقیقت این سیاست است که به سختی به تمام زمینهها چسبیده و به دنبال بهرهکشی از آنهاست.در کنار این ماجرای کلی، تاثیر متقابلی که این پدیدهها روی یکدیگر داشتهاند، نمونههای پرشماری در طول تاریخ داشته. از لغو سه دورهای رقابتهای المپیک گرفته تا تحرکهای مختلف سیاسی در رقابتهای مختلف ورزشی گرفته تا استفاده سیاسیون از ورزش برای کسب محبوبیت، همگی نمونههایی برای این اتفاق هستند.
حضور جالب و غیر مترقبه رییس جمهور اندونزی در متن مراسم افتتاحیه بازیهای آسیایی و داستان موتورسیکلت و اشاره به ترافیک معروف و بغرنج این کشور، یک بار دیگر یکی از بخشهای مثبت حضور سیاسیون در ورزش را نشان داد. اگرچه اغلب یک سیاستمدار از حضور در صحنههای ورزشی به دنبال قطرهای محبوبیت بیشتر میگردد اما در این میان ورزش هم به نوعی منتفع میشود؛ یا خودش سود میبرد یا بستری میشود برای کمک به بخشها و زمینههای دیگر. چیزی شبیه به همین ترافیک و صدها هزار موتوری که در جاکارتا و دیگر شهرهای اندونزی بحران عظیمی را خلق کرده و مشکلساز شدهاند.
در این ماجرا ورزش بستری شده برای نشان دادن و شاید کمک به یک بحران اجتماعی که البته در نهایت به سیاست ختم میشود. همین هم هست که رییس جمهور یک کشور به این شکل در متن مراسم افتتاحیه حاضر میشود و با موتورسیکلت وارد ورزشگاه میشود.
دیپلماسی ورزشی
در ایران و در کلام مدیران و ادبیات رسانهها البته دیپلماسی ورزشی، تاثیر سیاست در ورزش معنی میشود. معنایی که البته در فرهنگ لاتین دقیقا عکس آن است اما در هر صورت شاید بتوانیم هردو معنی را برایش در نظر بگیریم.
ترکیب ورزش و سیاست، همواره به معنای حضور سیاسیون نیست و گاهی هم به چیزی تبدیل میشود به نام «دیپلماسی ورزشی». پدیدهای که همانطور که گفتیم، هم به تاثیر ورزش در سیاست اطلاق میشود و هم برعکس آن! در این ماجرا دیگر بحث استفاده و یا سوءاستفاده مطرح نیست و هرکدام از این دو تلاش میکنند تا در بهتر شدن شرایط برای یکدیگر تلاش کنند.
در مقولههایی نظیر مناقشات سیاسی، اختلاف نظرهای به وجود آمده در رشتههای مختلف و دهها مورد دیگر است که پای دیپلماسی ورزشی به میدان باز میشود و به مشکل ایجاد شده کمک میکند.
برای نمونه گاهی میدانی میشود برای نشان دادن انزجار از نژاد پرستی در دهههای شصت و هفتاد میلادی و گاهی هم مثل امروز دو کره را زیر یک پرچم واحد قرار میدهد و امکانی میشود برای اتحاد بیشتر.
حضور سیاسیون ایرانی در ورزش
همان ابتدا گفتیم که برای ما ایرانیها، شنیدن حضور سیاستمداران در ورزش اتفاقی است تماما منفی و امری است مذموم. شنیدن این دو کلمه در کنار هم کافی است تا نتیجه بگیریم قرار است اتفاق بدی بیفتد که قطعا مثل همیشه این ورزش است که ضرر خواهد کرد و سیاست منتفع خواهد شد.
هرچه هم که به حافظه تاریخیمان فشار میآوریم، جز رفتارهای اتو کشیده و عجیب و حضورهای نصف و نیمه در میانه مسابقات کشتی و فوتبال چیز دیگری ندیدهایم. اگر هم سیاستمداری لباس ورزشی پوشیده و سعی در رفتاری شبیه به فضای ورزش داشته، آنقدر مصنوعی و نچسب بوده که از جانب مردم پذیرفته نشده است.
با این حال گاهی هم وقتی سیاسیون میخواهند برای محبوبیت بیشتر و رسیدن به اهداف دیگرشان به ورزش کمک کنند، بدعتهای خوبی گذاشته میشود که در آینده به سود آن خواهد شد. چیزی نظیر بحث پاداشهای مدالآوران ایران در بازیهای آسیایی و المپیک که در زمان دولت نهم گذاشته شد و همچنان بحث های فراوانی درباره درستی و غلط بودن آن وجود دارد.
دو کره زیر یک پرچم
کمتر کسی شاید باشد که از ماجرای منازعه و کشمکش در شبه جزیره کره چیزی نشنیده باشد. مشکلی قدیمی که زمان طولانی در نوسان است و گاهی بهتر و گاهی وخیمتر میشود. با این حال هر زمان که مشکلات (که البته بخشی از آن همیشه پا برجاست) کمی کمتر میشود، رویدادهای ورزشی بهترین مکانی است که این دو کشور اختلافها را کنار میگذارند و در برخی رشتهها تحت یک پرچم و نام واحد شرکت میکنند.
آخرین دوره مشکلات سیاسی دو کره هم در سال اخیر میلادی به نوعی حل و فصل شد که اتفاقا در رویدادهای ورزشی هم نمود خاصی داشت. در المپیک زمستانی پیونگ چانگ بود که رییس جمهور کره جنوبی و خواهر رهبر کره شمالی به نشانه اتحاد و از بین رفتن مشکلات اساسی، دست در دست یکدیگر در جایگاه ویژه نشستند. اتفاقی که در نوع خود بی سابقه بود و نشان داد که اوضاع دو کره وارد فاز دیگری شده است.در بازیهای آسیایی جاکارتا هم این دو کشور در سه رشته تحت یک پرچم واحد و با نام کره شرکت میکنند؛ رویینگ سبک وزن بانوان، دراگون بت و بسکتبال پنج نفره و پرچمشان از یک خط آبی تشکیل شده که نماد شبه جزیره کره است و پس زمینهای سفید که در تمام دنیا نماد صلح است. صلحی که این روزها بیش از همیشه در این منطقه حکمفرما شده و حالا نمود خارجیاش را در ورزش هم به وضح میبینیم.
رییس جمهور جالب کرواسی!
در جریان جام جهانی روسیه و مخصوصا بازی فینال، حرکات و رفتار رییس جمهور کرواسی به شکل برجستهای در رسانههای دنیا بازتاب داشت.
رسانههای ایران هم از این قاعده مستثنی نبودند و به نوعی با رد شدن از یک خط قرمز نانوشته، تصاویر این رییس جمهور زن در حاشیه بازی و مراسم اهدای مدال را بازنشر دادند. کیتاروویچ رییس جمهوری است که نه فقط در جام جهانی بلکه در زمینههای دیگر هم خیلی تلاش میکند متفاوتتر از سایت سیاسیون عمل کند. کمتر اتو کشیده، رسمی و جدی به نظر برسد و اعمال و رفتاری انجام دهد که او را هرچه بیشتر به مردم عادی شبیه کند و چه میدانی بهتر از ورزش برای رسیدن به این هدف! ورزش مقولهای است که هواداری با آن عجین شده و پر است از کنشهای آنی و به دور از رفتارهای دیپلماتیک. برای همین هم کیتاروویچ توانست بهترین استفاده را از درخشش تیمش در روسیه ببرد و با بالا و پایین پریدن، در آغوش کشیدن تک تک بازیکنان در مراسم فینال و ایستادن زیر باران سیلآسای روسیه، نشان دهد که از جنس مردم است و یکی مانند آنهاست.
در اینکه هوش بسیار و نکتهسنجی این زن سیاستمدار باعث بروز این حرکات میشود و تلاش اغراق شدهای برای جلب محبوبیت است، شکی نیست اما به هر ترتیب او در کارش موفق است و همه دیدند که در جریان رویداد مهمی مانند جام جهانی بیش از تمام افراد شناخته شده و برجسته دیده شد.
توپ فوتبال در کنفرانس خبری پوتین
ولادیمیر پوتین نقطه مقابل کیتاروویچ است. در مراسم اهدای جام و مدال جام جهانی که در کشورش برگزار شده، تنها نفری است که در بالای سرش چتر گرفتهاند اما باقی مدیران فیفا و روسای جمهور خیس میشوند. پوتین را هیچگاه در حال بالا و پایین پریدن ندیدیم و رفتار غیر دیپلماتیکی از خودش نشان نداد. با این حال در بازیهای کشورش حضور داشت و نشان داد که اهمیت بسیار بالای رویدادی نظیر جام جهانی را درک میکند و با تمام خصوصیات خاص اخلاقیاش که کوچکترین شباهتی با فوتبال و مقتضیاتش ندارد، میخواهد از این رویداد مهم استفادهاش را چه در مقیاس داخلی و چه خارجی ببرد.
در آخر هم پس از جام جهانی، در کنفرانس خبری که تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده بود، توپ فوتبال را به سمت رونالد ترامپ انداخت و در اظهارنظری پر ابهام که برداشتهای بسیاری را در پی داشت، گفت که از این پس توپ در زمین آمریکا خواهد بود!
گزارش: محسن آجرلو