تابستان لعنتی برای منچستر و ژوزه مورینیو
در آخرین شب از 17 شب حضور منچستریونایتد در آمریکا، چشم هواداران روشن شد و برد 2 بر یک مقابل رئال مادرید در میامی باعث شد هوای تیم بعد از ابرهای طولانی و سیاه کمی صاف و درخشان شود.بد شروع شد و در طول این دو هفته بدتر هم شد.
به گزارش ایلنا، ابتدا، الکسیس سانچس به دلیل مشکل ویزا نتوانست تیم را در سفر به لسآنجلس همراهی کند، خبر خوبی نبود بخصوص با توجه به آنکه ساعاتی قبل از انتشارش، سایت رسمی باشگاه مقالهای منتشر کرد درباره اینکه ستاره شیلیایی برای نخستین بار از سال 2013 در تابستان فارغ بوده و میتواند برای تیم مفید واقع شود. از کنترل ژوزه مورینیو خارج بود.
آنچه تحت کنترل او بود قرار گرفتنش مقابل دوربینها و نخستین کنفرانس خبری بود. با 10 خبرنگار انگلیسی که تیم را در این سفر همراهی کرده بودند دست داد، اتفاقی نادر که نشانه پیشرفت مربی یونایتد تلقی شد.
بعد او شروع به حرف زدن کرد.
سخت. نگران. بد. واقعا بد. کلمات او درباره سفری که هنوز آغاز نشده بود.
نوبت به پل پوگبا رسید که در بازگشت از سفر فوقالعاده به روسیه و قهرمانی جام جهانی امیدهای زیادی به او وجود داشت. برخورد سرد و انتقادآمیز مورینیو ابروها را بالا برد. میگفت باید حواسش را جمع فوتبال کند و از حاشیه بپرهیزد.
ابهام درباره آینده آنتونیو مارسیال یک مشکل دیگر به وجود آورد. او میخواهد این تابستان از اولدترافورد برود و مورینیو مشکلی با این خواسته ندارد اما اد وودوارد، نایب رییس اجرایی عجلهای نداشت برای فروش بازیکن 22 ساله که دو سال دیگر قرارداد داشت و میتوانست یکی از بهترینهای جهان شود. نظرات متفاوت رابطه این دو نفر را بدتر از قبل کرد.
مورینیو قبل از اتمام مهلت دو بازیکن میخواهد، یک مدافع میانی و یک بال راست اما وودوارد در تابستان داغی که جام جهانی برگزار شده و فرصت نقل و انتقالات کوتاهتر است، کار مشکلی دارد. با بالاگرفتن تنش، دیدار بین وودوارد و روزنامهنگارهای منچستری که قرار بود شب قبل از بازی با رئال برگزار شود، لغو شد. برای سومین بار در طول 20 سال گذشته هم مصاحبه تابستانی داغ با مربی یونایتد برگزار نشد. دلیل رسمی وودوارد مشغله زیاد بود و مورینیو ادعا کرد به دلیل حمایت نشدن از سوی رسانهها حاضر به این مصاحبه نشده.
نارضایتی مورینیو در میشیگان به اوج رسید بعد از باخت 4 بر یک به لیورپول. آنتونیو والنسیا کاپیتان تیم با مصدومیت ساق پا از تعطیلات برگشت و مورینیو او را به باد انتقاد گرفت که «تعطیلیاش زیاد بوده» بعد هم از مارسیال ایراد گرفت که چرا بعد از تولد پسرش به آمریکا برنگشته.
او در یک اظهارنظر دیگر ابراز تعجب کرد از اینکه هواداران آمریکایی برای تماشای تیم نصفه و نیمه او پول بلیت میدهند و از اریک بیلی انتقاد کرد که فرمانده خوبی نیست. لحظات عجیب دیگری هم بود مثل اینکه ابتدا به کریس اسمالینگ گفت پنالتی تعیینکننده برابر میلان را بزند بعد او را برگرداند، ژوئل پریرا دروازهبان به جای او رفت و پنالتی را خراب کرد.
همزمان، فهرست مصدومان مورینیو هر روز بلندتر میشد. نمانیا ماتیچ در فیلادلفیا تحت عمل جراحی قرار گرفت و بعد به خانه رفت. برخی از نزدیکان باشگاه گفتند او با درد بازی کرده تا اینکه کادر پزشکی متقاعد شدند مشکل او با گذشت زمان حل نمیشود. یک روز قبل از بازی با رئال فقط بازیکنان بزرگسال، خوان ماتا، فرد، لوک شاو، ماتئو دارمیان و سانچس توانستند تمرین کنند.
دارمیان که علنا به جدایی ابراز تمایل کرده مجبور شد در سه بازی آخر در ترکیب اصلی قرار گیرد. مورینیو میخواهد او برود اما قبل از آن تیمش تقویت شود و این در اختیار وودوارد است. گفته میشود مورینیو از حمایت کامل هیات مدیره برخوردار است اما تضمینی وجود ندارد که در روزهای اندک باقیمانده تا پایان مهلت نقل و انتقالات وودوارد سر کیسه را شل کند.
مورینیو حداقل بعد از بازی میامی لحنش را عوض کرد و در پی پیروزی برابر رئال مادرید از بازیکنان جوان تیمش تعریف کرد و برگزارکنندگان تورنمنت را به خاطر امکانات عالیشان ستود اما وقتی از او سوال شد تیمش مشکل دارد -کلماتی که خودش به کار برده بود- پاسخ داد: «هیچ چیز تغییر نکرده.»
در مصاحبهای در انتهای تور، آندر اررا گفت پنجمین تابستانش در این باشگاه، «عجیبترین» بوده و به نظر میرسد جمعبندی منصفانهای بود.
نکات مثبتی هم بود، از جمله فرم سانچس و آندریاس پریرا اما تا جمعه و بازی با لسترسیتی در فصل جدید لیگ برتر مشخص نیست که مورینیو حق داشته یا نه. برخی میگویند این شکایتها و انتقادها نمای کار بوده تا به هر چه میخواسته برسد از وودوارد و از بازیکنانش. عدهای دیگر میگویند اینها همه منجر به سقوط فصل سوم مورینیو میشود که بسیاری قبل از شروع پیشبینی کرده بودند.
هر چه باشد تردیدی نیست که مورینیو و تیمش تابستان سختی را پشت سر گذاشتند، سوال اینجاست که آیا به همین اندازه فصل سختی در انتظار آنها است یا اینکه با شروع رقابتهای رسمی همه اینها مثل یک کابوس تمام میشود؟
راب داوسن