در گفتگو با سایت «aftonbladet» سوئد
قدوس از رویارویی با رونالدو میگوید: او بت دوران کودکیام بود!
مهاجم لژیونر فوتبال ایران اگرچه فرصت کمی برای خودنمایی در جام جهانی به دست آورد اما نمایش درخشانی از خود به جا گذاشت.
به گزارش ایلنا، سامان قدوس را میتوان یکی از چهرههای موفق تیم ملی خصوصا در جدال برابر مراکش نامید. سایت «aftonbladet» سوئد بعد از حذف تیم ملی سراغ سامان قدوس رفت و با او گفت و گویی ترتیب داد.
قدوس بعد از حذف تیم ملی گفت: «در شرایط کنونی اصلاً ذوقی نداریم و من ناراحت هستم چون ما واقعاً در این گروه سخت نزدیک به صعود بودیم، ما در این بازیها تمام تلاشمان را کردیم اما اینبار این تلاشها کافی نبود. ما از عملکردی که داشتیم راضی بودیم و به نظرم بسیاری از مردم یا هواداران منتظر بودند تا ما موفق شویم اما ما تمام تلاش خودمان را کردیم ولی این اتفاق رخ نداد. ما در این رقابتها به همراه این تیم یک عملکرد تاریخی را از خودمان به جا گذاشتیم و ۴ امتیاز از این گروه سخت به دست آوردیم و حتی در یکقدمی صعود بودیم. تمام ایرانیان در کل جهان را خوشحال کردیم و همه آنها به ما افتخار کردند اما ما به خاطر اینکه صعود نکردیم همچنان عصبانی هستیم اما در چند روز آینده از سوی هواداران احساس افتخار زیادی به ما تزریق خواهد شد.»
سامان در تمام سه بازی ایران فرصت چندانی برای بازی نداشت و تنها ۲۹ دقیقه در میدان بود. او درباره نیمکتنشینیاش گفت: «برخی از امور واقعاً سخت است. شما میخواهید زمان بیشتری را بازی کنید اما از این دقایقی که به من فرصت داده شد تا بازی کنم خوشحالم. در این دقایق کوتاه تمام تلاش خودم را کردم. مقابل مراکش عملکردم موفقیتآمیز بود و در بازی پرتغال نیز باعث شدم گل تساوی را مهیا کنم. این طبیعی است که شما میخواهید زمان بیشتری را بازی کنید و من از این موضوع خوشحال نیستم اما به تلاشی که کردم افتخار میکنم.»
قدوس درباره اینکه در بازی با مراکش به نوعی پایهگذار گل برتری ایران بوده، گفت: «من هیچ فکری نداشتم تا آن را انجام دهم. من چنین کاری را از قبل انجام نداده بودم و فقط میخواستم که با توپ درگیر شوم و در آن زمان من توپ را گرفتم و به جلو حرکت کردم که روی من خطا کردند.»
هافبک شوتزن اوسترسوند ادامه داد: «من خاطرات زیادی از این جام جهانی دارم اما پیروزی مقابل مراکش بهترین آن است چون ما برای نخستین بار موفق شدیم به پیروزی برسیم و در این پیروزی من شریک بودم. من نمیخواستم آن روز به پایان برسد.» شماره 14 تیم ملی ایران درباره رونالدو و تقابل با او هم گفت: «او بازیکنی است که از کودکی برای من به منزله بُت بود و این باعث افتخارم است که مقابل او بازی کردم و این سفر کوتاه برای من تجربه خوبی بود تا بتوانم ستارههایی که میلیونها یورو از این راه کسب میکنند و تقریباً هر روز در فینال لیگ قهرمانان اروپا حضور دارند را ببینم.» قدوس در جواب این سوال که تقابل با کدام ستاره برایت جذابتر بود گفت: «بدون شک رونالدو چون از زمان کودکی برای من یک اسطوره بود و بعد از رونالدو تمام بازیکنان اسپانیا مثل اینیستا، ایسکو و سیلوا و ... در حالت کلی رو در رو شدن از نزدیک با آنها یک امر شگفتانگیز برایم بود.»
ارزیایی سامان از بازی رونالدو مقابل ایران هم جالب است: «رونالدو در ابتدا با کمی خشم بازی را آغاز کرد ولی کمکم عملکرد خودش را بهتر کرد. اینکه مقابل او بازی کردم آرزوی من بود و این محقق شد.»
قدوس میگوید صحبتی با ستارههای تیمهای دیگر نداشته: «من از قبل برنامه داشتم تا پیراهن تمام آنها را بگیرم و از آنان درخواست کنم تا پیراهنشان را به من بدهند. من با هیچ کدام از آنها صحبت نکردم و شما فقط میخواهید که از آن لحظه لذت ببرید.»
هافبک تیم ملی درباره پیامهایی که از سوئد دریافت کرده هم گفت: «هواداران از سوئد و ایران به من لطف داشتند، من از سوی هواداران هر دو کشور پیامهایی داشتم، آنها بازیهای من را دنبال میکردند و به خاطر این دوست داشتم که بیشتر بازی کنم و من واقعاً این هواداران را دوست دارم.»
ستاره اوسترسوند درباره جامجهانی حرفهای جالب دیگری هم دارد: «این یک سفر غیرقابل وصف بود، تجربهای که هرگز فراموش نمیکنم. سه بازی خیلی خوب را پشت سر گذاشتیم و هر بازی که انجام میدادیم انگار در داخل کشور خودمان بودیم که تعداد خیلی زیادی از هواداران در مکان مناسب ما را حمایت میکردند. بدترین چیز در تمرینها این بود که بین شما و هواداران دیواری بود و شما تنها صدای هواداران را میشنیدید که هر روز برای شما فریاد میزدند و آواز میخواندند. این یک احساس شگفتانگیز بود.»
هافبک تیم ملی که تاکید میکند با اوسترسوند قرارداد دارد و منتظر اتفاقات آینده است درباره برنامهاش بعد از جامجهانی هم گفت: «به اوسترسوند خواهم رفت تا با کیندربرگ رییس باشگاه صحبت کنم، در شرایط کنونی تیم اوسترسوند در کشور دانمارک اردو زده است به همین خاطر میخواهم با کیندربرگ صحبت کنم تا کمی زمان بگیرم و استراحت کنم.»