وقتی لاروخا به خوبیمان اعتراف کرد!
برایتان پا جفت میکنیم و کلاه از سر برمیداریم
فریادهای فردوسیپور از سرمستی صعود به 2006 را یادمان نرفته است: «حقمون بود، حقمون بود!» این تیم هم حق ماست. تیمی که نه با تمسخر ضعیف میشود و نه مصدومیت آن را از کار میاندازد.
به گزارش ایلنا، اگر با دودوتا، چهارتایی که تنها به آمار پایبند است، برد مراکش را از دایره لیاقت تیم ملی خارج کنیم، بدون شک امتیاز گرفتن از غولی به نام اسپانیا گمشده ما در 2018 خواهد بود. اتفاقی که برای دومین بار حافظه تقویممان را سیاه کرد؛ تراژدی باز هم در دومین بازی تکرار شد!
شاید حقمان نباشد تا به فاصله چهارسال، هربار منتظر بالا پریدن باشیم، یک اتفاق همه چیز را خراب کند. یک ضربه، یک اتفاق، یک دری که به دیواری بخورد و آهی که از نهادمان بلند شود. شاید حقمان نباشد تا پرستاره ترین تیم تاریخمان را به جام نبریم، اما با تیمترینِ آن ها ستارههای اسپانیا را بیچاره کنیم. حفظتوپ لاروخا در پنج دقیقه آخر بازی سنگینترین اعتراف تاریخ اسپانیا به خوب بودن ماست، به خوب بودن تیمی که مهم نیست با کدام لاینآپ به میدان میرود. همه سربازهای کیروش، مستطیل را میدان دوئل گلادیاتورها میدانند.
پس شاید حق ما این نباشد که سانتیمتری جا بمانیم، چند سانت آن طرفتر از آفساید، چندسانت بیرون چارچوب یا چندسانت مانده به توپی که برایش نه فقط طارمی، که همهمان شیرجه زدیم تا تور را پاره کنیم و بدوییم به سمت پرچمهایی که در کازان میرقصند؛ تا بشکند هرچه رکورد و طلسم و ترسی که هرروز در جانمان جوانه میزند.
فریادهای فردوسیپور از سرمستی صعود به 2006 را یادمان نرفته است: «حقمون بود، حقمون بود!» این تیم هم حق ماست. تیمی که نه با تمسخر ضعیف میشود و نه مصدومیت آن را از کار میاندازد. تیمی که برای تکل زدن، ولو رد استوک مراکش بر دندههایش بماند، هیچ ترمزی نمیشناسد. تیمی که تخته گاز از مرگ و هرچه به آن منتهی است فرار می کند. تیمی که زندگی را یاد گرفته و زنده است؛ نشان به نشان تمام لاییهایی که زدیم! این تیم حق ماست که وجودش را لب خط می گذارد تا مبادا دروازهای بریزد، دلی بشکند یا قلبی به درد آید. قلبی که هنوز هم میزند؛ با یک ضربان هشتاد میلیون نفری.
حالا ماییم و تیمی که طاق توقع را با آسمان صیقل زده است. تیمی که خواستن را داشت و توانستن را صرف کرد. تیمی که میخواهد انتقام اسپانیای 2018، آرژانتین 2014 و پرتغال 2006 را باهم بگیرد و فلنگ را ببندد برای بودن در جمع 16تا؛ تیمی که دوستش داریم و قرار است دوباره برایش بالا بپریم و سرمستانه در خیابان بدوییم؛ این بار بدون این که هیچ کمک داوری، پابرهنه آن وسط بیاید!
محمدشفیع اعجازی