خبرگزاری کار ایران

نیمکت نشینی من در پیکان از استخر شروع شد

صادقی: قائدی قبول دارد که اشتباه کرده است

صادقی: قائدی قبول دارد که اشتباه کرده است
کد خبر : ۶۲۸۰۳۵

امیرحسین صادقی مدافع پرسابقه فوتبال ایران از مرگ ناصر ملک‌مطیعی ناراحت است و اعتقاد دارد که حق این هنرپیشه بزرگ این نبوده است

به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، امیرحسین صادقی مدافع پرسابقه فوتبال ایران همچنان برای بازگشت به این تیم امیدوار است و انگیزه دارد. با کاپیتان سابق استقلال که با گذشت سه سال از جدایی‌اش هنوز دوست دارد به این تیم بازگردد، درخصوص شرایط این روزهای فوتبال صحبت کردیم. 

 

*‌ از شرایط پیکان خبر داری؟ 

بعد از پایان مسابقات لیگ، دیگر هیچ خبری از این تیم ندارم و فکر می‌کنم پرونده من برای حضور دوباره در این تیم بسته شده است و مسوولان این تیم تا این لحظه هیچ تماسی برای تمدید قرارداد با من نگرفته‌اند و درواقع باید بگویم پیکان پارسال مدافعان خودش را جذب کرد و دیگر نیازی به من نیست. 

 

*‌ پس نیمکت‌نشینی فصل گذشته‌ات بی‌دلیل نبوده است

نیمکت‌نشینی‌های من از یک استخر نرفتن شروع شد. درواقع قبل از بازی مقابل پرسپولیس من به استخر نرفتم و بعد از آن 10 بازی از سوی کادر فنی نیمکت‌نشین شدم. 

 

* خیلی‌ها معتقد بودند ذهن تو در پیکان درگیر استقلال بود و کادر فنی بابت این موضوع دلخور بودند. 

این مسایل بیشتر از سوی کادر فنی برای برهانی مطرح شد که مدام می‌گفتند ذهن آرش درگیر استقلال است. درواقع من نمی‌توانم بگویم به فکر استقلال نبودم. بالاخره 10 سال از جوانی‌ام را در این تیم سپری کرده بودم و خاطرات خوب و بدم را در این تیم گذراندم اما هیچ‌کدام از این مسایل روی تمرین و بازی کردن من اثر نمی‌گذاشت. مقابل بادران در جام حذفی که سه بر یک باختیم، گل تساوی را من زدم اما بعد از بازی نیمکت‌نشینی‌های من شروع شد. 

 

* خیلی‌ها معتقدند جلالی نمی‌تواند با بازیکنان بزرگ کار کند. 

در این خصوص نمی‌توانم اظهارنظر کنم. جلالی مربی خوب و بزرگی است و می‌تواند به جوان‌ها فوتبال را یاد بدهد. شما نگاه کنید در تمام تیم‌هایی که ایشان حضور داشته چند بازیکن جوان به تیم‌ملی تحویل داده است. 

 

* این روزها با مهدی قائدی تمرین می‌کنی. 

شب‌ها برای انجام تمرینات اختصاصی به یک سالن می‌روم. مهدی قائدی هم شب‌ها به آنجا می‌آید و چون مربی‌مان یک نفر است، با یکدیگر تمرین می‌کنیم. خدا را شکر که او این روزها شرایط خوبی پیدا کرده است. 

 

* شب‌ها که با او تمرین می‌کنی توصیه‌ای به او نکرده‌ای؟ 

حدود یک ماه است که با هم تمرین می‌کنیم. خیلی موقع‌ها با یکدیگر صحبت می‌کنیم و اگر نظری از من بخواهد به او می‌دهم. مطمئنم قائدی در آینده‌ای نزدیک فوتبالیست موفقی می‌شود. 

 

* یعنی خودش قبول دارد که فصل گذشته عملکرد خوبی نداشته است؟ 

خودش قبول دارد که اشتباهاتی داشته اما او جوان است و من هم وقتی جوان بودم اشتباه زیاد می‌کردم. اگر در فوتبال اشتباه نکنی می‌شوی علی دایی که تا 40 سالگی توانست تمام عناوین پرافتخار را کسب کند. دلم برای خانواده‌اش می‌سوزد که مدام نگران آینده فوتبالی قائدی هستند. یک فوتبالیست جوان مانند یک CD خام است که هرطور بخواهی می‌توانی آن را پر کنی. 

 

* ماجرای طلبت از استقلال به کجا رسید؟ 

دیگر آنقدر درباره این موضوع صحبت کردم خسته شدم. مسوولان استقلال همش وعده و وعید می‌دهند. حتی نماینده AFC با وکیلم در هتل صحبت کرد. حتی به آقای ملکی گفتم دوست دارم به استقلال بازگردم و حاضرم نصف طلب خودم را ببخشم و این اتفاق بیفتد. شکایتی که به AFC کرده‌ام بی‌جواب مانده و می‌ترسم آخر این شکایت برای استقلال دردسرساز شود. 

 

* این روزها خیلی از بازیکنان قدیمی مانند تو طلبکار هستند. 

در ابتدا یک جمله بگویم؛ حق باشگاه است که به فکر بستن یک تیم خوب و قدرتمند به خاطر هواداران باشد و باز هم این حق را می‌دهم که اولویت دادن مطالبات بازیکنان فعلی باشد اما باید این را هم در نظر بگیریم که ما هم یک زمانی عضو این تیم بوده‌ایم. 

 

* ناصر ملک‌مطیعی هم از میان ما رفت.

بالاخره وقتی از دنیا می‌روی اتفاقات خوبی برایت می‌افتد و مردم روی دست‌شان تو را می‌چرخانند. ما ایرانی‌ها مرده‌پرست هستیم و تا زمانی که یک نفر از بین‌مان می‌رود، همگی خوبی‌های وی را می‌گوییم و انگار نه انگار که وقتی زنده بود او را اذیت می‌کردیم. البته تقصیرکار خود مردم هستند. 

 

* خاطره‌ای از مرحوم ملک‌مطیعی داری؟ 

یکسری آدم‌ها مانند وثوقی، ملک‌مطیعی و فردین همیشه در خانه مردم هستند. آن‌ها همیشه کنار سفره مردم بودند و باعث شاد شدن آن‌ها می‌شدند. من تمام فیلم‌های بهروز وثوقی را حفظ هستم. آن زمانی که هنوز CD نبود و با یک ویدئوی کوچک تماشا می‌کردیم. می‌توانم یک ساعت و نیم تمام دیالوگ‌های فیلم‌های وثوقی را به جای آن‌ها حرف بزنم. ملک‌مطیعی 40 سال خانه‌نشین بود، فقط غصه خورد اما دمش گرم به خاطر مردم چیزی نگفت. او دل خیلی‌ها را خوشحال کرد. امیدوارم قدر کسانی که زنده هستند را بیشتر بدانیم مانند جمشید مشایخی که شنیده‌ام او هم این روزها در بستر بیماری است. فقط یک جمله می‌گویم؛ متاسفم که باید بزرگان را اینگونه یاد کنیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز