اگر برانکو و شفر نبودند؛ اگر درخشان و منصوریان بودند
پرسپولیس و استقلال تهران به ترتیب قهرمان لیگ و جام حذفی فوتبال ایران در لیگ هفدهم شدند تا پس از چندین سال هردو تیم پرطرفدار پایتخت دریک فصل به جام برسند. اما مساله عجیب حضوربرخی ازکسانی روی سکوی قهرمانی درکنار مربیان و بازیکنان و گرفتن عکسهای رنگارنگ بود که ادعای مدیریت پرسپولیس و استقلال را دارند.
به گزارش ایلنا، تردیدی نیست که فوتبال یک ورزش گروهی است و نمیتوان و نباید پیروزیها و قهرمانیها را فقط به نام یک یا چند نفر نوشت. همان گونه که شکستها و ناکامیها را نمیتوان معطوف به تصمیمات و اقدامات معدودی افراد در یک مجموعه ورزشی دانست. اما پرسش بزرگ این است که آیا به صرف قهرمان شدن یک تیم باید بر همه ضعفها و اشکالات مدیریتیاش سرپوش گذاشت؟ آیا کسانی که تیمهایی با بدهی چندده میلیاردتومانی را تحویل گرفتهاند و به رغم حمایت فراوان رسانههای مکتوب و شبکههای اجتماعی و پشتیبانی هوادارانشان در سراسرایران نه فقط ریالی از آن بدهی انبوه کم نکردهاند که حتی چند صد میلیون و یا چند میلیارد تومان بر میزان بدهی قبلی افزودهاند، میتوانند خود را مدیری موفق بنامند و درکسب مقام قهرمانی برای خویش سهمی قایل شوند؟
مربیان و بازیکنان طلبکار داخلی به رغم اینکه چندین سال است از کمیته موسوم به انضباطی و در عمل فاقد اختیار و تشریفاتی فدراسیون فوتبال ایران حکمی مبنی بر تایید طلبشان را دراختیاردارند، به جایی نمیرسند چرا که ارادهای درفدراسیون فوتبال برای اجرای احکامی که توسط کمیتههای زیرمجموعه همین فدراسیون صادرگردیده مشاهده نمیشود. اما مربیان و بازیکنان خارجی طلبکار شاغل در فوتبال ایران با شکایت و توسل به فیفا همواره ارقام مندرج در قراردادشان به اضافه غرامت دیرکرد را از پرسپولیس و استقلال تهران و البته سایر تیمهای بدهکارفوتبال ایران میگیرند و گاه با رای فیفا پنجره نقل و انتقالات تابستانی و یا زمستانی را نیز به روی آنان میبندند و عجیب اینکه برخی مدعیان مدیریت در بعضی تیمها به صرف قهرمان شدن به لطف مربیان خارجی و تلاش بازیکنان و حمایتهای تماشاگران در تمام شهرهای ایران تلاش میکنند که بر همه ضعفها و ناتوانیهایشان در اداره تیمهای پرطرف دار و باسابقه سرپوش بگذارند و با بالارفتن از سکو و عکس گرفتن با جام قهرمانی نقش بسیار مهمی برای خود در این موفقیت قایل شوند.
امروزه با قهرمان شدن پرسپولیس و استقلال تهران در مسابقههای لیگ و جام حذفی تردیدی نیست که کبک بعضیها در فوتبال ایران خروس میخواند. اما اگر برانکو و شفر نبودند و شاید درخشان و منصوریان به جای آنان روی نیمکت دو تیم قرمز و آبی مینشستند اکنون همین افراد باید در مورد دلایل و عوامل افزایش بدهیهای این دو تیم و چرایی و چگونگی زیادترشدن تعداد مربیان و بازیکنان خارجی که به فیفا شکایت کردهاند و خیلی بیشتر از مبلغ قراردادشان نه البته از جیب برخی مدعیان مدیریت در فوتبال که از بیت المال مردم ایران گرفتهاند باید پاسخگوی افکارعمومی و بخصوص طرفداران باسابقهترین تیمهای کشور میشدند.
رسانهها هم اکنون نیز نباید بحث و طرح پرسش درباره دلایل افزایش بدهکاریها و تعداد طلبکارها را فقط به خاطر کسب مقام قهرمانی رها کنند. زیرا بعید نیست که دو هفته دیگر یا دو ماه دیگر بازیکنان خارجی دیگری با رای فیفا واجد دریافت مبالغی هنگفت از تیمهای قهرمان اما از کف پا تا بالای سر بدهکار در فوتبال ایران شوند.
سهراب صداقت