با حضور استیلی؛ امیدی که نا امیدمان نمی کند
انتخاب حمید استیلی به عنوان مدیر تیم امید واکنش های متفاوتی را در پی داشته است.گروهی این اتفاق را سورپرایز فدراسیون تاج دانسته و عده ای نیز همچون همیشه با عینک بدبینی به آن نگریسته و با واژه نامتعارف و با فوتبال حرفه ای در تضادِ کنتراتی با این انتخاب رو در رو شده اند.
به گزارش ایلنا، اینکه برخی افراد و رسانه ها نسبت به همه مسائل ریز و درشت همواره در جبهه مقابل قرار بگیرند امر تازه ای نیست اما جای سوال اینجاست که دلیل مخالفت و انتقادشان نسبت به یکی از تصمیمات درست فدراسیون چیست ؟ آیا استیلی با آنهمه سوابق و کارنامه مشخص با نزدیک به نیم قرن سن و سی و چند سال تجربه به زعم منتقدین ،به آن پختگی و درایت لازم برای مدیریت تیم امید نرسیده است؟پاسخ اگر مثبت است دوستان بفرمایند زمان بلوغ فکری و کار آزمودگی لازم برای ورود یک بازیکن قدیمی چه وقت خواهد بود؟ و اینکه اگر گزینه بهتری را سراغ دارند چرا اعلام نمی کنند؟
برای درک بهتر موضوع کافیست به سخنان رییس فدراسیون فوتبال مراجعه کنیم که در خصوص تیم امید و این انتخاب گفت؛" این تیم نیاز به کسی داشت که اهل تعامل باشد ، محبوبیت داشته باشد و بدون هیاهو بتواند به تیم ها رو بزند و از آنها بازیکن بگیرد. برای همین از حمید استیلی خواستیم تا قبول زحمت کند".او همچنین بحث کنتراتی بودن تیم امید را کاملا رد کرده و میگوید" مثل شیر پای هزینه های تیم امید ایستاده ایم." با این حال تجربه ناموفق حبیب کاشانی ، محمد مایلی کهن و محمد خاکپوردر دوره قبلی انتخابی المپیک به انتقادات، ظاهری واقع بینانه میدهد با این تفاوت که استیلی،حبیب کاشانی غیر فوتبالی ،نیست و گزینه سرمربیگری مطرح شده برای تیم امید هم فاصله فنی بسیار زیادی با مایلی و خاکپور دارد.یقینا بین کسی که بواسطه بازی در تیم ملی وگلزنی در مهمترین بازی تاریخ ایران نامی برای خود دست و پا کرده با فردی که مناصب و مسولیتهای اجراییش او را مدیر فوتبالی کرده تفاوت های زیادی هست.اگر انتخاب دوره قبلی کاشانی را به تجهیز و تدارکات تیم از طریق روابط اداری او ربط میدهند بد نیست بدانند که مدیر جدید نه تنها از تمام ظرفیتهای ارتباطی وی بهره مند است که اعتماد و حمایت بزرگان فوتبال را هم همراه دارد.از حشمت مهاجرانی و علی پروین گرفته تا علی دایی و امیر قلعه نوعی که قطعا بازیکنانی در تیم امید خواهند داشت مربیان لیگ برتری با او تعاملی سالم وسازنده خواهند داشت.که می تواند پروسه حضور بازیکنان در کنار تیم امید که در ادوار گذشته و بواسطه عدم همکاری باشگاهها با مشکلاتی همراه بوده است را بهبود بخشد.و از همه مهمتر مساله کیروش و تیم ملی ست که به احتمال فراوان در برخی مقاطع زمانی تداخلی در کار دو تیم ملی و امید پیش خواهد آمد.یقینا کیروش و استیلی بهتر از کیروش و هر فرد دیگری حرف یکدیگر را میفهمند.
او در بخشهای دیگر همچون حل مشکل خروج بازیکنان سرباز از کشور نیزمی تواند بواسطه روابط نزدیک با نیروهای مسلح نگرانی ها را به کمترین حد کاهش دهد.
استیلی در همین مدت کوتاه که از انتصابش میگذرد جلساتی با وزیر ورزش و رییس کمیته ملی المپیک داشته و تضمین های لازم برای حمایت ایشان از تیم امید را گرفته است که مهمترین آن تامین هزینه استخدام یک مربی خارجی توانمند است.شنیده ها حکایت از انجام توافقات لازم با زلاتکو کرانچاردارد که در صورت نهایی شدن می شود به تیم امید از همیشه امیدوارتر بود او در مقایسه با سایر گزینه های مطرح شده برای تیم امید امتیازات فنی و اخلاقی بالاتری داشته و از تجربه بین المللی و داخلی مناسبی نیز برخوردار است. نحوه جدایی او از پرسپولیس و سپاهان و بخشیدن بخش عمده طلبش در حالی که بعضی از داخلی ها مبلغ قرار داد سه ساله شان را تا ریال آخر مطالبه کرده و شکایتشان را تا آخر پی گرفته اند نشان میدهد صرفا برای پول نیست که مربیگری میکند.
گرچه مسائل و مشکلات پیشِ روی تیم امید فراتر از حد تصور است و غیبت طولانی ایران در المپیکها رفته رفته به عادت تبدیل شده است اما در صورت برنامه ریزی منسجم و استفاده مناسب از امکانات سخت افزاری و نرم افزاری می توان این طلسم 44 ساله را برای همیشه شکسته و به دست فراموشی سپرد.
یادداشت: سیدمهدی فاطمی