از پیکان و سایپا تا پاس و صبا و راهآهن؛
اوج و حضیض تیمهای تهرانی؛ آنهایی که ماندند، آنهایی که رفتند
دو تیم تهرانی سابق پیش از پایان لیگ دسته اول سقوطشان به دسته دو مسجل شده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، فوتبال تهران که از دیرباز مهد افتخار آفرینی و پرورش استعدادهای نخبه کشور بوده است همیشه از نقطع ضعف کمبود مخاطب و قرار گرفتن سایر تیمها زیر سایه سرخابیها رنج برده است که این موضوع در مقاطع مختلف محل بحث و تصمیمات مدیریتی کلان فوتبال قرار گرفته است.
چند سال قبل بود که برای خروج هزینههای بیبازگشت فوتبال تهران در تیمهای کم تماشاگر یا بدون تماشاگر، طرح انتقال آنها به سایر استانها مطرح و در چند مورد اجرایی شد که نتایج منفی آن پس از چند سال به خوبی خودش را نشان داد.
تیمهای ریشهدار تهرانی با عقبهای پرافتخار نام و امتیاز خود را به شهرهایی فاقد زیرساخت فوتبالی بردند که تنها ثمرهاش استقبال هیجانی مردم آن شهر در ابتدا و سرد شدن استقبال آنها در ادامه راه بود و بعد از چند وقت تفاوت چندانی روی سکوی این تیمها با زمانی که در تهران مشغول بودند دیده نمیشد.
انتقال پاس به همدان، صبا به قم، راهآهن به شهر ری، سایپا به البرز و پیکان به قزوین تماماً انتقالهایی شکست خورده بودند که در این میان سایپا و ایرانخودرو به دلیل در خطر افتادن سرمایهگذاریشان در فوتبال خیلی زود این خطر را حس کرده و امتیاز تیم را به تهران برگرداندند ولی سایر تیمهایی که پشتوانه این دو تولیدکننده خودرو را نداشتند در مسیر اشتباه خود باقیمانده و وضعیت امروزشان به خوبی گواه نتیجه سو مدیریتی است که موجب انتقال بدون برنامه امتیاز آنها شد.
پاس تهران با پیشینه پرافتخار خود و یکی از دو تیم ایرانی که سابقه قهرمانی در آسیا را دارد، در حالیکه همیشه جزو مدعیان لیگ برتر و یکی از قدرتهای فوتبال در کنار سرخابیها مطرح بود و زیرساختهای مطمئنی از جمله ورزشگاه اختصاصی هم در اختیار داشت، به همدان منتقل شد و افت محسوس کیفیت این تیم رفته رفته آنها را به دسته یک، دسته دو و سپس دسته سوم فوتبال کشور رساند.
صبا باطری تهران به عنوان تیمی که با سرمایهگذاری بخش خصوصی توانست به لیگ برتر راه پیدا کند، قهرمان جام حذفی (سال 84)، سوپر کاپ ایران (سال 84)، نایب قهرمانی جام حذفی (سال 86) و چند دوره حضور در آسیا را تجربه کرد ولی در یکی از این اقداماتی که در موردش صحبت شد به قم منتقل شده و پس از سقوط به دسته یک، در فصل جاری هم چند هفته زودتر از پایان فصل سقوطش به دسته دوم مسجل شده است و حتی از احتمال سقوط مستقیمش به دسته سوم صحبت میشود.
راهآهن هم یک تیم قدیمی و ریشهدار دیگر تهرانی است که بزرگان زیادی را به فوتبال کشور معرفی کرده است. شاید با توجه به قرار داشتن شهرری در جنوب تهران و مناطق 22 گانه این شهر، انتقال آن فقط یک تغییر نام محسوب شود ولی همین موضوع به ظاهر بیاهمیت هم اثر خودش را روی تیمی که تا 2 فصل قبل در لیگ برار حضور داشت و در حال حاضر باید خودش را آماده حضور در لیگ دسته دو کند، گذاشته است.
در حال حاضر سرنوشت 5 تیم تهرانی لیگ برتر هم در در نوع خود جالب است. سوای نفت تهران که درگیر مشکلات مالکیتی است و به نوعی میتوان گفت به حال خود رها شده است (و البته همچنان از شانس بقا برخوردار است)، 4 تیم دیگر در میان 5 تیم بالای جدول قرار گرفتهاند و تنها ذوبآهن است که جمع تهرانیهای بالای جدول را به هم زده است.
سوای استقلال و پرسپولیس، پیکان و سایپا با برنامهریزی خوب و سرمایهگذاری مناسب و انتخابهای بهجا هم رتبه خوبی در جدول برای خود دست و پا کردهاند و از شانس ویژه برای کسب سهمیه آسیایی برخوردارند و هم شاکله تیمشان نشان از سرمایهگذاری خوب روی بازیکنان جوانی دارد که رفته رفته به سرمایههای این باشگاه و فوتبال ملی تبدیل خواهند شد.
اگر تمام این موارد را اتفاقات فوتبالی ندانیم و ردپای واضح سو مدیریت را در آن نادیده نگیریم، این موضوع میتواند تجربه خوبی باشد برای پرهیز از تصمیمات مشابه اشتباه در آینده.
در سالهای اخیر بحث انتقال نفت تهران به اراک هم به طور جدی مطرح شد ولی با تلاش رسانهها و فشار افکار عمومی منتفی شد تا سرنوشت احتمالی امروز صبا، راهآهن و پاس برای این تیم اتفاق نیافتد.