خبرگزاری کار ایران

مبارزه با فساد باید بالاخره از یک جا شروع شود

علی کریمی: این همه پاداش می‌گیرد باز هم شوآف می‌کند/ دوست داشتم مثل توتی اسطوره باشگاهم شوم اما نگذاشتند/ وقتی پاسخ نمی‌دهند هر روز باید افشاگری کنم!

علی کریمی: این همه پاداش می‌گیرد باز هم شوآف می‌کند/ دوست داشتم مثل توتی اسطوره باشگاهم شوم اما نگذاشتند/ وقتی پاسخ نمی‌دهند هر روز باید افشاگری کنم!
کد خبر : ۶۰۷۳۶۸

سرمربی سپیدرود بار دیگر انتقادات تندی علیه سرمربی تیم ملی مطرح کرد

به گزارش ایلنا، سال 96 سال پر هیاهویی برای علی کریمی بود و این چهره همیشه ویژه و خاص فوتبال ما با انتقادات تند و صریح خود علیه مقامات فدراسیون، تا مدت‌ها سوژه رسانه‌های ورزشی بود. کریمی که در حال حاضر هدایت سپیدرود را بر عهده دارد، در گفت‌وگویی به تشریح اتفاقات سال 96 پرداخت:

 

* چرا مردم همیشه پشت علی کریمی ایستاده اند؟ برای مردم فرقی نمی‌کند علی کریمی از تاج و کفاشیان ایراد بگیرد، یا طرف حسابش سازمان حفاظت محیط زیست باشد. از نظر مردم علی کریمی همیشه درست می‌گوید؟

درباره حمایت و پشتیبانی مردم چیزی جز شرمندگی ندارم، اما مسائلی که من در برنامه «نود» در مورد آن حرف زدم، جزء مسائل مهم فوتبال است و طبیعتا برای مردم هم مهم است. من فقط این مشکلات را بازتر کردم و در مورد آن‌ها حرف زدم. ببینید، رسانه‌ها هم در مورد این‌ها حرف زده اند، اما وقتی علی کریمی درباره همان مشکلات حرف می‌زند، انگار بازخورد بیشتری در جامعه دارد و طرح مسئله می‌شود.

 

* فرانچسکو توتی یک بار گفته بود بعد از رسیدن پیشنهاد رئال مادرید، مدیران رم به او گفته بودند می‌توانی بین اسطوره بودن در رم و ثروتمند بودن در هر جایی غیر از رم یکی را انتخاب کنی. مدل اعتراض‌ها و مماشات نکردن‌تان جوری است که انگار همیشه به صدای قلب‌تان گوش داده‌اید؛ حتی اگر به ضرر علی کریمی باشد.

این را بار‌ها به رفقای صمیمی‌ام گفته‌ام؛ می‌توانستم جور دیگری زندگی کنم و با آدم هایش کنار بیایم، که همین الان‌ هم فوتبال بازی کنم. ۳۹-۳۸ سالم است و می‌توانستم با شرایط بدنی که دارم فوتبال بازی کنم. شاید باورتان نشود، اما برنامه زندگی ام هنوز مثل دوران آلمان است. ساعت هشت شب می‌خوابم و شش صبح بیدار می‌شوم. به جرأت می‌گویم ۸۵ درصد بازیکنانی که الان در لیگ برتر فوتبال بازی می‌کنند، زودتر از یک و دو شب نمی‌خوابند؛ دیرتر می‌خوابند که زودتر نمی‌خوابند. من ایراد نمی‌توانم ایراد بگیرم، چون هر کسی می‌تواند زندگی ورزشی و شخصی خودش را داشته باشد. همین مثالی که زدید خیلی جالب است و واقعا واژه اسطوره‌گی در ایران معنایی ندارد. اتفاقا مدیران ایرانی آنقدر از بازیکن با تجربه و قدیمی می‌ترسند که سریع طرف را می‌پیچانند. وقتی از شالکه برگشتم، دلم می‌خواست با لباس پرسپولیس خداحافظی کنم اما سال بعد شرایطی جلوی پایم گذاشتند که بروم. شاهدش هم هست، آدم زنده‌اش را می‌آورم که تا ساعت ۱۲ شب نشسته بودم آقای انصاری‌فرد بیاید. بعد هم برچسب زدند که علی کریمی قرارداد ترکمانچای جلوی ما گذاشته. با من این کار را کردند، اما کاشف به عمل می‌آید قرارداد بازیکن خارجی (اشپیتیم آرفی) را در تولیدی یک برند داخلی امضا کرده اند؛ با عزت و احترام آرفی پولش را گرفت؟ نه خیر، شکایت کرد و هنوز هم طلب دارد. آرفی که بازیکن گمنامی بود و با ۲۵ یا ۳۵ هزار دلار آمده بود پیام مشهد، یک دفعه توی آن تولیدی قراردادش شد ۴۵۰ هزار دلار و با او ثبت کردند. مطمئن باشید همه بازیکنان مثل فرانچسکو توتی دوست دارند در تیمی که از آن آمده‌اند بمانند و ادامه بدهند، اما اینجا نمی‌گذارند.

* واکنش آدم‌هایی که شما را می‌شناختند بعد از مناظره برنامه نود چطور بود؟

واکنش‌ها متفاوت بود. بعضی رسانه‌ها همین الان می‌گویند چرا علی کریمی دیگر در کانالش افشاگری نمی‌کند؟ فکر می‌کنند من بی خیال مبارزه با فساد شده‌ام، اما واقعا این نیست. من در مورد مسائل زیادی افشاگری کرده‌ام، اما آیا آن افشاگری‌ها منجر به پاسخگویی در مسئولان شد؟ وقتی فدراسیون و شخص رئیس پاسخگو نیست پس لازم نیست هر روز افشاگری کنم. ضمن این که مردم ما مشکلات فراوانی از اقتصادی گرفته تا اجتماعی دارند وقتی این اخبار تلخ را بخوانند طبیعتا ناراحت‌تر هم می‌شوند. خود من هم ناراحت می‌شوم وقتی می‌بینم مردم باید اعصاب‌شان خرد شود و نگران باشند.

علی کریمی با بقیه سلبریتی‌ها تفاوت دارد. وقتی از سختی زندگی مردم در اهواز می‌نویسد، برخلاف بیشتر سلبریتی‌ها که همان حرف را با شوآف می‌زنند، یک دغدغه‌ای پشت حرف هایش هست. برخلاف علی دایی و کی‌روش که گویا گفته می‌شود بنا به مصلحت شخصی افشاگری می‌کنند، شما نفعی هم در اعتراض‌های تان ندارید؟

این که من در مورد فوتبال ایران نگران باشم کاملا طبیعی است. بالاخره من دینی به نسل آینده این فوتبال دارم. اتفاقا بعد از برنامه «نود» یکسری از دوستان قدیمی ام با من تماس گرفتند و گفتند اصلا نباید آن حرف‌ها را می‌زدی. اهل ولش کن گفتن نیستم. بالاخره من هر چه دارم از این فوتبال است. از فوتبال به همه جا رسیدم و حالا نمی‌توانم در برابر مشکلات آن بی تفاوت باشم. شرایط این روز‌های تیم‌های پایه را ببینید. اگر شرایطی که امروز در تیم‌های رده پایه حکم فرماست در زمان نوجوانی من هم بود شاید اصلا به جایی نمی‌رسیدم، چون از یک خانواده متوسط بودم و پدرم نمی‌توانست برای بازی کردنم پول بدهد.

این خلاف جهت آب شنا کردن اذیت تان نمی‌کند؟

اتفاقاً اصلاً شنای خوبی ندارم، اما فکر می‌کنم بالاخره مبارزه با فساد باید از یکجا شروع می‌شد. ناراحتی‌ام این است که اگر چند نفر دیگر از پیشکسوتان، فوتبالیست‌های فعلی و مربیان هم به این مسائل ورود می‌کردند شرایط فوتبال ما خیلی بهتر از این می‌شد.

بعضی وقت‌ها تصویر شما در تلویزیون خیلی ما را نگران می‌کند؛ این حجم از عصبانیت و استرسی که دارید تحمل می‌کنید.

در تمرینات بایرن مونیخ بالاک و الیورکان یک جوری یقه همدیگر را می‌گرفتند که می‌گفتیم الان همدیگر  همدیگر را می‌کشند، اما فردا دوباره با هم اوکی شده بودند. سر همین جریان پرت کردن لوگوی برنامه نود هم یک وقت‌هایی می‌گویند خون به مغزت نمی‌رسد، ۱۰ دقیقه بعدش خودم هم پشیمان بودم.

سر همین مناظره برنامه نود برای من کلی اس ام اس آمد علی آقا، عصبانی نشو، علی آقا خودت را کنترل کن همه فکر می‌کردند برای دعوا می‌روم. بابا، من عصبی نیستم.

علی کریمی در دوران فوتبال به تنبل بودن معروف بود؛ الان که سرمربی شده با تنبلی ذاتی بازیکنان چه کار می‌کند؟

تنبلی صفتی بود که همیشه من خودم به آن معروف بودم. حتی وقتی به تیم بایرن مونیخ رفتم خیلی از رسانه‌های خودمان نوشتند کریمی بازیکن تنبلی است و نمی‌تواند زیر دست مربی سختگیری مثل ماگات کار کند، اما دیدید که تا آخر قراردادم ماندم. در مورد تنبلی هم بله، شاید بعضی بازیکنان در تمرینات خیلی تلاش نکنند و تنبل باشند، اما گاهی همین بازیکن تنبل در زمین بهترین عملکردش را به نمایش می‌گذارد با بازیکن تنبل مشکل ندارم اگر در زمین خودش را ثابت کند.

چیز‌هایی درباره علی کریمی هست که دوست ندارد درباره‌اش حرف بزند؛ کار‌هایی که شاید خیلی از سلبریتی‌ها شیفته نمایش دادنش رو به دوربین رسانه‌ها هستند، اما علی کریمی سعی در پنهان کردنش دارد. خاطره‌ای درباره شما نقل می‌کنند، برانکو یک بار تمام خبرنگاران حاضر در هتل را به اتاقش که کار غیر عرفی بود، برد. بعد‌ها فاش شد شما آن روز با مادری که برای جهیزیه دخترش آمده بود ملاقات داشتید و خبرنگاران را پیچاندید که چیزی نفهمند یا کسی از وعده‌های سالانه تان با بچه‌های روستایی که وضعیت مالی خوبی ندارند و بهشان سر می‌زنید و بساط گل کوچیک هم را می‌اندازید چیزی نمی‌داند، اطلاع رسانی این کار‌ها واقعا بد نیست.

به نظرم این کار‌ها گفتنی نیست، چون انسان‌های خیرتر از من خیلی زیادند منتها من چون معروف‌ترم رسانه‌ای می‌شود. اتفاقا یک بار در یک بازارچه خیریه محک بودیم، قرار بود برای خرید تجهیزات پزشکی برای بچه‌ها پول جمع شود. اسم یک خانم مدام تکرار می‌شد و مدام هم مبلغی که کمک می‌کرد بیشتر می‌شد. این در حالی بود که اصلا نه آن خانم آنجا بود و نه کسی ایشان را می‌شناخت. به نظرم کار‌های من در برابر این افراد واقعاً ناچیز است و دوست ندارم درباره شان حرفی پیش بیاید، لطفا درباره این چیز‌ها نپرسید.

جمله معروفی از بلاژوویچ وجود دارد که گفته بود اگر می‌خواهید علی کریمی خوب بازی کند باید عصبانی‌اش کنید.

می‌تواند درست باشد، به خود من که چیزی نگفته بود اما کمی که آتشی می‌شدم معمولاً بهتر بازی می‌کردم. یک بازیکن همیشه به خاطر عصبانیت بهتر بازی نمی‌کند. هر بازیکنی دوست دارد بهترین بازی اش را داشته باشد که طبیعتاً همیشه امکان پذیر نیست. همین الان ببینید ۱۰ سال است عنوان بهترین بازیکن دنیا بین مسی و رونالدو جابجا می‌شود که این اصلا برای فوتبال دنیا خوب نیست چون هیچ نفر سومی وجود ندارد اما حتی مسی و رونالدو هم همیشه در اوج آمادگی قرار ندارند. خودم عاشق مارادونا هستم اما حتی مارادونا هم همیشه روز خوبش نبود. بعد‌ها بازی‌های جام ۸۶ و ۹۰ را دیدم، اما ۹۴ به عشق مارادونا پای تلویزیون میخکوب بودم.

حسرت همه رشتی‌ها وقتی درباره علی کریمی حرف می‌زنند، یک چیز است: «کاش زودتر به رشت آمده بود.» سپیدرود با علی کریمی خروشان‌تر، جذاب‌تر و دوست داشتنی‌تر شده، تیمی که برای ماندن در سطح اول فوتبال ایران باید پنج فینال دیگر را پشت سر بگذارد.

من بعد از ماجرای نفت تهران پیشنهاد‌هایی داشتم اما کار خارج از تهران برایم سخت بود و همه را رد می‌کردم، اما سپیدرود که پیشنهاد داد دیگر فرق می‌کرد. این تیم شهر پدری من است، پدر و مادرم بیشتر اوقات همین جا زندگی می‌کنند، خود من هم هر چند هفته یک بار به اینجا می‌آمدم در انتخاب سپیدرود شک نکردم. در مورد شرایط تیم من و بازیکنان همه تلاش‌مان را می‌کنیم اما امیدوارم مسئولان تا دیر نشده به داد تیم برسند. شاید باور نکنید گاهی مردم در هتل از ما گرمکن یادگاری می‌خواستند اما ما تا هفته پیش حتی گرمکن هم نداشتیم. خیلی‌ها تصور می‌کنند امکانات و شرایط فوتبال ما در سطح رئال و بایرن است. ما تمام تلاش خودمان را می‌کنیم اما تیم سپیدرود تنها نماینده استان‌های شمالی است و باید بیشتر به آن کمک شود. تیم ما برای زمین چمن هنوز مشکل دارد، زمین خانگی ما چمن مصنوعی است البته تا وقتی در خانه بازی می‌کنیم ایرادی ندارد اما بازی‌های بیرون از خانه روی چمن طبیعی است و ما آچمز می‌شویم. تصور کنید در شهری که از روی تیرآهن هم چمن سبز سبز می‌شود، ما روی زمین چمن مصنوعی بازی می‌کنیم. آقایان زمین سردار جنگل را چمن مصنوعی کرده‌اند که مثلا کارشان راحت‌تر شود اما حتی شرایط چمن مصنوعی هم خوب نیست و نگهداری آن هم شرایط خاصی دارد. بعد از هر بازی باید با جارو‌های مخصوصی گرانول‌های روی زمین جمع آوری شود اما حتی دستگاه جاروی چمن مصنوعی هم نداریم، توپ هر جای زمین می‌خورد گرانول‌ها بلند می‌شوند. تمام دلخوشی ما هواداران وفادار سپیدرود هستند. این هفته در مشهد ما ۳۰۰ هوادار داشتیم و واقعا تنها با دلگرمی و دلخوشی آن‌ها بازی می‌کنیم همه تلاش مان را می‌کنیم تا مردم استان گیلان در آخر فصل خوشحال باشند. همه تلاش مان را می‌کنیم، اما همه چیز دست ما نیست.

 

ورود کی روش به مناظره شما و فدراسیون فوتبال ثابت کرد کی روش دیگر آن آدم غیرقابل نقد چند سال پیش نیست و مردم از علی کریمی حمایت کردند.

اصلا این که پای کی‌روش به ماجرا باز شد برای من جالب بود. قبل از این که به برنامه نود بروم یکی از دوستانم که اتفاقا از طرفداران سرسخت کی‌روش بود، به من گفت: مبادا در حرف‌هایت پای کی‌روش را وسط بکشی، بعد که بحث پیامک کی‌روش پیش آمد دوستم دوباره پیغام داد که به کی‌روش کاری نداشته باش اما دقیقا نیم ساعت بعد از برنامه همان دوستم زنگ زد و گفت: کارت عالی بود، مردم طرف تو هستند.

 

اگر تیم ملی را روی دو کفه ترازو بگذاریم، یک طرف آن نتایجی است که کارلوس کی روش با تیم ملی گرفته و طرف دیگر هزینه‌هایی که کارلوس کی روش به فوتبال ایران تحمیل کرد. به نظر شما کفه نتایج نسبت به هزینه‌ها می‌ارزد؟

کاش می‌شد این سوال را به صورت نظرسنجی از مردم پرسید، اما بحث شخصی من این است در این دوره صعودمان به جام جهانی همه می‌گویند خیلی راحت صعود کردیم که خب بله خیلی راحت بود، حالا اگر گروه ما با آن یکی گروه عوض می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟ ببینید، از کره، چین، ازبکستان عبور کردیم. تیم ازبکستان همان تیم همیشگی‌اش بود و نسلش عوض نشده بود و بازیکنان همه سن بالا بودند. بازیکنان ازبک به خاطر شرایط و سبک زندگی خارج از عرف‌شان یک سال روی فرم هستند و سال بعد همان بازیکنی که خوب بوده نابود می‌شود. یا کره که نسلش در حال عوض شدن است. هر چیزی را که باعث خوشحالی مردم می‌شود باید به فال نیک گرفت. اما از بُعد دیگر اگر به قضیه نگاه کنیم هزینه‌هایی که الان انجام می‌شود در آینده چه نفعی به فوتبال ما می‌رساند؟ در این هفت سالی که از حضورش در ایران می‌گذرد، فکر می‌کنم حدود ۸۰-۷۰ میلیارد تومان برای او هزینه کرده‌ایم اما در آینده چه چیزی نصیب فوتبال ما می‌شود؟ شما این فرض را بگیرید که کارلوس کی‌روش بعد از جام جهانی بگوید من دیگر نمی‌آیم و تمام می‌شود و می‌رود. مگر این همه پیشنهاد ندارد؟ بعد از کی‌روش چه برنامه‌ای داریم؟ از کنار این مربی چه استفاده‌ای کرده‌ایم؟ این درست که تیم ملی دو بار پشت سر هم به جام‌جهانی رفته ولی نسل فوتبال ما هنوز همان نسل قبلی است در حالی که بقیه گروه‌های آسیایی نسل خود را تغییر داده‌اند. هنوز هم بازیکنانی نظیر سید جلال حسینی، خسرو حیدری، امید ابراهیمی، اشکان دژاگه، احسان حاج‌صفی و امثالهم در تیم ملی به عنوان اصلی‌ترین بازیکنان حضور دارند. آن جوان‌گرایی مورد نظر هنوز در تیم ملی اتفاق نیفتاده است. بازیکنان جوانی مثل سعید عزت‌اللهی هم که رفتارهایش نشان از تجربه کمش دارد و امیدوارم این خامی را کنار بگذارد، یا حتی سردار آزمون تنها خروجی‌های این ۸۰ میلیارد تومان هستند.

اگر به هر دلیلی کی روش نخواهد قراردادش را تمدید کند چه کسی جایگزین او خواهد بود؟ آیا باز هم می‌خواهند مربی خارجی با همین هزینه‌ها و مبالغ استخدام کنند، در حالی که در این هشت سال می‌شد تعدادی مربی حتی برای تیم‌های پایه تحت نظر ایشان پرورش داد تا برای این فوتبال مفید باشند؟ هر مربی خارجی دیگری که شروع به کار کند، حداقل سه، چهار سال وقت و هزینه لازم دارد تا به علم کی روش نسبت به فوتبال ایران برسد.

همین طور است. من قبل تر‌ها هم گفته‌ام که امکانات حال حاضر تیم ملی اصلا قابل مقایسه با دوران ما نیست. البته این اتفاق خیلی خوبی به حساب می‌آید. پرواز‌های حال حاضر تیم ملی Business Class است و این در حالی است که ما فقط یک بار آن هم در جام جهانی ۲۰۰۶ با هزینه فیفا این پرواز را تجربه کردیم. در آن زمان و با آن امکانات کارلوس کی‌روش هم قادر نبود بیشتر از سه چهار ماه دوام بیاورد. کی‌روش در همه بیانیه‌ها و مصاحبه هایش ادعای حرفه‌ای بودن دارد و این که مجبور است با یکسری افراد غیر حرفه‌ای سروکله بزند و پشت پرده به خاطر این غیر حرفه‌ای بودن ایرانی‌ها پول بیشتری هم می‌گیرد، اما خب کجای دنیا پول اجاره کمپ تیم ملی را به سرمربی می‌دهند و او را مسئول قرارداد می‌کنند؟ یا فرزندخوانده سرمربی بدون هیچ رزومه‌ای وارد کادر فنی می‌شود؟ در زمان جام جهانی برزیل یکی از معضلات ایشان لباس آل اشپورت بود و بعد از این که صد هزار دلار از این برند گرفت مشکل حل شد. البته الان مردم بهتر ایشان را شناخته‌اند و آگاهی بهتری نسبت به فعالیت‌های ایشان دارند. من جواب شما را اینگونه می‌دهم که اگر کسی برای اولین بار وارد کشوری می‌شود و قرارداد می‌بندد بعد‌ها می‌تواند ادعای ناآگاهی و غیرحرفه‌ای بودن طرف مقابل را داشته باشد اما اگر کسی بعد از چهار سال قرارداد و هنگام تمدید آن این ادعا را داشته باشد داستان متفاوت می‌شود. اکیپ فدراسیون همان نفرات قبلی بودند و فقط جای آن‌ها با هم عوض شده بود. به هر حال شما که از سختی‌ها و شرایط فدراسیون اطلاع کامل داشتید، چرا برای بار دوم با آن‌ها قرارداد بستید؟ شما وقتی با علم به سختی‌ها و شرایط قرارداد می‌بندید دیگر حق گله و شکایتی باقی نمی‌ماند. بلاژوویچ وقتی وارد فوتبال ایران شد رزومه رتبه سوم جام جهانی را همراه خود داشت و شرایطش به مراتب نسبت به کارلوس کی روش بهتر بود، ولی خب آن زمان امکانات به حدی کم بود که مارک لباس‌های ما شکاری بود. کی روش لباس آدیداس می‌پوشد و باز هم ایراد می‌گیرد.

هیچ وقت مشکلاتی را که باعث جدایی تان از کادر فنی تیم ملی و کی روش شد باز نکردید؟

من همان موقعی که چهار ماه با کی‌روش کار کردم آرزویم این بود که رابطه من و او در حد همان مربی و بازیکن باقی می‌ماند. متاسفانه آدم‌هایی که شیفته کارلوس شده‌اند فقط شیک پوشی و صحبت‌های قشنگ و چشم‌های آبی را می‌بینند و تنها معیارشان برای قضاوت آدمی است که در تلویزیون دیده‌اند. آدمی که خوب یاد گرفته جلوی دوربین فیلم بازی کند و مقبول به نظر برسد در صورتی که شخصیت ایشان طور دیگری است. نمی‌فهمم چرا آدمی که تمام پاداش‌ها را دارد، باید شوآف کند. من نمی‌دانم که چه لزومی دارد ایشان برود یونان و بازی بازیکنی را ببیند که تا به حال ۶۰ بازی ملی انجام داده و کاملاً شناخته شده است؟ دیدن بازی یک بازیکن باتجربه تیم ملی چه هدفی می‌تواند داشته باشد؟ شما ۳۵ روز قبل از جام جهانی تیم را به اردو در کشوری می‌برید که هیچ تیمی این کار را نمی‌کند. تمامی تیم‌ها نهایتاً دو هفته قبل از شروع مسابقات به محل کمپ خود می‌روند. شما شاید از مسائل دیگر اطلاع داشته باشید ولی در این گونه مسائل من هم چیز‌هایی بلدم و می‌دانم که این‌ها همه هزینه است. هزینه بلیت، هتل و امثالهم در صورتی که حقوق تیم ملی فوتبال ساحلی ۱۰ ماه می‌شود که عقب افتاده است.

حدس می‌زنید سخت‌ترین حریف ما در جام جهانی چه تیمی است؟

به نظر من سخت‌ترین بازی ما مقابل مراکش خواهد بود. تیمی مثل اسپانیا ممکن است ما را دست کم بگیرد و این به نفع ماست. دیدید که در جام جهانی ۲۰۱۴ این اتفاق در بازی مقابل آرژانتین افتاد و آن‌ها آنقدر ما را دست کم گرفتند که با نبوغ مسی به سختی پیروز شدند. این شرایط ممکن است در بازی مقابل اسپانیا و پرتغال هم رخ دهد. کما این که خود ما بار‌ها تیم‌های ضعیف‌تر از خودمان را دست کم گرفتیم و باختیم. تیم‌هایی نظیر اردن و حتی همین سوریه جنگ‌زده که در بازی آخر مقدماتی در تهران ما را دچار دردسر کرد. به نظرم حضور در این گروه یک تجربه ناب برای فوتبال ماست چون چند ماه بعد از جام جهانی، جام ملت‌های آسیا در امارات برگزار می‌شود. حداقل به عنوان تیمی که در رده بندی فیفا در آسیا اول است باید به فینال جام ملت‌های آسیا برسیم. البته اگر تیم ملی دست به یک کار بزرگ بزند و به مرحله بعد صعود کند قطعا من و همه ایران خوشحال خواهیم شد. امیدوارم هر نتیجه‌ای رقم می‌خورد دست کم از دیدن بازی‌های تیم ملی ایران در جام جهانی لذت ببریم و به آن افتخار کنیم.

به عنوان سوال آخر حتما انتقادات زیادی به رفتار‌های کارلوس کی‌روش وارد است، اما علی کریمی با سال‌ها حضور در آلمان، وجهه فنی سرمربی تیم ملی را چطور می‌بیند؟

خیلی‌ها فکر می‌کنند من با کی‌روش پدرکشتگی دارم، در حالی که اگر ۳۰ سال بعد از من بپرسند بهترین مربی که با او کار کردم چه کسی بوده قطعا خواهم گفت: کارلوس کی‌روش. اتفاقاً من برخلاف خیلی‌ها کسر شأنم نیست و خیلی رک می‌گویم در همان چهار ماهی که در تیم ملی دستیار کی‌روش بودم خیلی از نکات فنی را از او یاد گرفتم. حتی بعضی از مدل‌های برخوردش را بازیکنان را خودم در سپیدرود انجام می‌دهم. کارلوس از نظر فنی فوق العاده است اما بحث من خلأ فوتبال ایران بعد از جدایی اوست و این همه هزینه بی‌فایده‌ای که کرده‌ایم. کاش در قرارداد کی‌روش بندی می‌گنجاندیم که ماهی دو ساعت با سرمربیان لیگ برتری جلسه فنی بگذارد. یک بانک توانست این کار را بکند، فدراسیون فوتبال نتوانست.

 

محمد امیرپور / هفته نامه همشهری جوان

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز