پرسشهای بیجواب ، اگر و اماهای بی اساس
جدایی رامین و طارمی و ترکیبهای عجیب؛ برانکو لجباز است؟ (گزارش ویژه)
بعضی پرسشها از اساس بیجواب است؛ اول فصل میگفتند گادوین منشا از طارمی و علیپور بهتر است اما برانکو به او بازی نمیدهد.
به گزارش ایلنا، بعد که منشا وارد ترکیب شد، موضوع تغییر کرد و بحث پاس ندادن به او شکل گرفت که اگر به منشا پاس بدهند، فلان میشود و بهمان. حالا که این بازیکن ثابت شده، نه مثل طارمی درخشیده و آقای گل شده، نه عملکرد رویایی داشته. حالا فکر کنید طارمی هنوز از پرسپولیس نرفته و پس از محرومیت در ترکیب اصلی قرار میگرفت؛ الان باید برانکو به همه جواب پس میداد که منشا بهتر از طارمی نیست و دلیل نیمکت نشینی او فنی است.
این روزها بازی نکردن مسلمان به دغدغه هواداران تبدیل شده و آنها خیال میکنند که اگر مسلمان در شهرآورد بازی میکرد، پرسپولیس برنده بازی بود. این اگر و اماها همواره وجود داشته و هیچکس پاسخ روشنی برای آن پیدا نکرده که اگر این میشد و اگر آن نمیشد، نتیجه چیز دیگری بود. بازی کردن یا نیمکت نشینی ربیعخواه هم در همین راستا قرار دارد.
*
یک مثال از مصطفی دنیزلی بیاوریم؛ او که تازه سرمربی پرسپولیس شده بود، در پاسخ به این سوال که چرا تیم شما کم ستاره دارد، جواب جالبی به ما داد: «یک تیم خوب 16 بازیکن میخواهد. در غیر این صورت اداره تیم برایم مشکل میشود و بازیکن آماده نیمکتنشین همیشه معترض است و فضای تیم را به هم میریزد.» حالا پرسپولیس با مشکلی مواجه شده که مصطفی دنیزلی دربارهاش توضیح درست و قانع کنندهای به ما داده بود. در برخی پستها تیم برانکو پرستاره است و اداره کردن این همه ستاره کار را برای پروفسور سخت کرده. شما تصور کنید این تیم طارمی و رامین رضاییان را هم در اختیار داشت. چه غوغایی میشد هر هفته. بعد از هر بازی خبرنگاران سراغ سرمربی میرفتند که چرا فلانی بازی نکرد و چرا بهمانی نیمکت نشین بود. هنوز یادمان نرفته که نیمکت نشینی رامین چه تبعاتی برای پرسپولیس داشت و از اردوی این تیم قبل از بازی خبر میرسید که سر میز ناهار وقتی ترکیب تیم مشخص میشد، رامین چه واکنشهای تندی که نشان نمیداد و قهر و بقیه مسائل که به اخراج او انجامید.
پرسپولیس قهرمان بلامنازع لیگ ایران با چالشهایی مواجه است که برای خیلیها از جمله برانکو عجیب است. سرمربی پرسپولیس توانسته با ترکیب دلخواهش 5 هفته مانده به پایان قهرمان لیگ شود. اینکه شهرآورد را باخته و این بازی برای هواداران از اهمیت بالایی برخوردار است، جای خودش را دارد و هواداران میتوانند به نمایش تیمشان در این بازی اعتراض کنند اما زیر سوال بردن تصمیمات سرمربی تیمی که قهرمان لیگ شده حیرتانگیز است. برانکو در بازی با الوصل ربیعخواه را بیرون گذاشت و به خواسته هواداران تن داد اما اینکه هواداران بخواهند هر هفته ترکیب تیم براساس نظر و سلیقه آنها تغییر کند منطقی نیست و یک مربی نمیتواند با فریادهای ورزشگاه تعویض کند و ترکیب بچیند.
*
برانکو مربی لجبازی است و در اینکه لجبازی او باعث شد تا پرسپولیس بازنده شهرآورد باشد شکی نیست؛ شاید اگر سرمربی پرسپولیس در همان نیمه نخست تعویض میکرد و یکی از بازیکنانی که روند ضعیفی داشت را بیرون میکشید، شرایط بهگونه دیگری رقم میخورد اما الزاما با حضور مسلمان، صادق محرمی و احمد نوراللهی باز هم نمیشود با قاطعیت گفت که پرسپولیس شهرآورد را نمیباخت. این خودش مصداق همان حرفی است که در ابتدای بحث به آن اشاره کردیم. پاسخ درستی برای این سوال وجود ندارد که اگر پرسپولیس با ترکیب دیگری بازی میکرد، شهرآورد را نمیباخت؛ چه بسا اگر این بازیکنان در ترکیب بودند، الان اعتراض میشد که چرا بشار بازی نکرد، چرا ماهینی نبود، چرا ربیعخواه بعد از یک فصل حضور ثابت از ترکیب بیرون رفت.
باخت به السد و استقلال ریشههای فنی دارد و تردیدی نیست که تصمیمات اشتباه برانکو در این دو شکست بیتاثیر نبوده اما نمیشود با قاطعیت اعلام کرد که باختن در این بازیها دلیلش فقط این بود: «بازی ندادن به مسلمان، منشا، نعمتی، نوراللهی، محرمی!»
اگر اینها در ترکیب قرار میگرفتند، طبیعتا بازیکنان دیگری باید از ترکیب بیرون میرفتند که باز هم هواداران به بازی نکردن آنها معترض میشدند. برانکو باید دست از لجبازیهایش بردارد اما این به معنای تغییر در تمام تصمیمات او نیست و یک مربی حرفهای نمیتواند بر مبنای درخواست تماشاگران ترکیب بچیند. پرسپولیسیها اگر به فکر ادامه موفقیتهای تیمشان هستند، این را باید بدانند که منشأ این تحول کسی جز برانکو نبوده و پرسپولیس با همین مسلمان و علیپور و سید جلال و خیلیهای دیگر ناکام مطلق لیگ بود. پس اگر قرار است از یک نفر حمایت شود و نامش در ورزشگاه بلند فریاد زده شود، آن اسم کسی نیست جز: «برانکو ایوانکوویچ!»
گزارش: علی عباسی