از ۷ تا ۷، از تیام تا تیام؛
گره خوردن سرنوشت اشک و لبخند استقلالیها به یک نام
تیام اگرچه به تازگی درخشش در ترکیب استقلال را رقم زده ولی نامی خاطرهانگیز برای هواداران استقلال است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، درخشش مامه بابا تیام در ترکیب استقلال اتفاقی بود که شاید کمتر کسی انتظارش را داشت. شکل جذب بازیکن خارجی استقلال و زمان آن به گونهای بود که بیشتر به اکثر خریدهای خارجی شکست خورده فوتبال میماند تا جذب یکی از زهردارترین مهاجمان خارجی لیگ برتر. با این وجود تیام آمد و خیلی سریع خودش را در تیم جا انداخت و تبدیل به ستاره و کلیدیترین مهره این تیم برای باز کردن دروازه حریفان شد.
روز گذشته شاهد زدن 2 گل از سوی تیام به العین بودیم. یکی از بهترین تیمهای غرب آسیا و سختترین حریفانی که ممکن بود استقلال تا رسیدن به مرحله نیمه نهایی با آن برخورد کند و البته تیمی که گل زن به آن آسان نیست و در نهایت تیمی که آبیها خاطره خوشی از آن ندارند و یکی از سختترین شکستهای تاریخشان را مقابلش تجربه کردند.
اینها گزارههایی برای اثبات کیفیت تیام است و ارزش کاری که روز گذشته انجام داد، ارزشی که با هیچ تصمیمی از سوی داور مسابقه هم نمیتوان آن را زیر سوال برد و ارزشی که پیشتر در بازی با پرسپولیس، الهلال و فولاد خوزستان هم دیده بودیم. تیام استقلال این روزها مایه خوشبختی این تیم و خوشحالی هوادارانش است ولی شاید نام او تیفوسیهای آبی را یاد ماجرای متاثرکنندهای هم بیاندازد.
تیام مجیدی نامی آشنا برای هواداران استقلال است، دختر کاپیتان سابق و اسطوره آبیها که در لیگ یازدهم کلیدیترین مهره این تیم بود.
در فصلی که مظلومی قهرمانی نیم فصل را به دست آورده، همه چیز به فرهاد مجیدی بستگی داشت. این فصل نه اصفهانیها قدرت چند سال اخیر را داشته و نه پرسپولیس، تیم قدرتمندی بود. بهترین فرصت برای استقلال به دست آمده بود تا با این تیم پرستاره قهرمان شود ولی اتفاقات برخلاف انتظار پیش رفت.
فرهاد مجیدی بعد از بازی با صنعت نفت آبادان ماجرای سفر به امارات را به فتحالله زاده گفت. او گفت که دخترش در طول فصل که فرهاد در ایران مشغول بازی است، در دبی برای پدر بهانه میگیرد و کم کم دارد کار برای هر دو نفر سخت میشود. البته در پایان این مذاکرات، دو طرف قرار گذاشتند که موضوع رسانهای نشود.
صحبتهای مظلومی در رسانهها نشان از آن دارد که سرمربی استقلال از اینکه کاپیتان تیمش در چنین فصل حساسی قصد جدایی دارد، به شدت نگران شده است. او قبل و بعد از بازی با نفت تهران به رسانهها گفت که فرهاد میخواهد برود. برخی معتقدند که مظلومی این بحثها را به رسانهها کشاند تا فرهاد در منگنه فشار رسانهها و هواداران از تصمیمش منصرف شود. البته او تا حدودی هم موفق شد.
بعد از بازی استقلال و نفت تهران، هواداران به در خانه مجیدی رفتند تا با تجمع مقابل خانه کاپیتان استقلال، او را از تصمیمش منصرف کنند. یکی از هواداران میگفت ما فقط آمدهایم تا فرهاد را احساسی کنیم.
با این حال فرهاد چمدانش را بست و راهی فرودگام امام شد. جدایی او همانطور که پیش بینی میشد هم از نظر روحی و هم از نظر فنی آبیها را دچار شوکی کرد که تا پایان فصل از آن بلند نشدند. استقلال نه تنه صدر جدول را از دست داد، که حتی در پایان فصل و در کورس میلیمیتری سپاهان، تراکتورسازی و نفت تهران جایی نداشت در گیر و دار گرفتن سهیمه بود.
رفتن مجیدی اثرش را روی استقلال گذاشت و هرچند بعد از مدتی دلایل مختلفی برای جدایی او عنوان شد، هیچکدام هرگز به اثبات نرسید تا قویترین دلیلی که در ذهن استقلالیها ثبت شده باشد همان تیام مجیدی باشد، دختری که بیقرار پدرش بود و رفع این بیقراری، بیقراری میلیونها هوادار را رقم زد.
مجیدی فصل بعد قصد بازگشت داشت ولی حضور قلعهنویی روی نیمکت باعث شد بازگشتش یک نیم فصل طول بکشد، مجیدی برگشت و جام لیگ دوازدهم را بالای سر برد و تا چند قدمی قهرمانی آسیا هم رفت ولی در رسیدن به آن ناکام بود. مجیدی چندی بعد تصمیم به آویختن کفشها گرفت و بعد از او اگر نگوییم خوشی دیگر به اردوگاه آبی برنگشت، حداقل شماره 7 این تیم را تا مدتها به بایگانی برد و تلاش برای احیای این پیراهن دو قربانی از استقلال گرفت، بختیار رحمانی و حسن بیتسعید. دیگر همه داشتند به این نتیجه میرسیدند که این شماره نفرین شده است تا اینکه مشخص شد کلید آن دوباره به دست تیام باز میشود. تیامی دیگر از کشوری دیگر
نامی که روزی اشک استقلالیها را در آورد امروز لبخند روی لب آنها جاری کرده است.