پیام صادقیان؛ سه سال و نیم پس از آن روز کذایی
پیام صادقیان در آخرین حضورش در ترکیب عثمانلی بار دیگر حسرت بزرگی برای فوتبالدوستان ایرانی شکل داد.
به گزارش ایلنا، گزارشگر تلویزیونی مسابقه عثمانلی با آنتالیا اسپور در جریان بازی هر بار با حرکات انفرادی موفق پیام مواجه شد با شور و هیجان فراوان نام وی را فریاد زد و «پایام»خواند) ولی اگر «پایام» میخواهد همان صادقیان کم حاشیه 5، 6 سال پیش شود و از دوران پر تنش چهار سال اخیرش فاصله بگیرد و از این پس یک استعداد بزرگ هدر رفته تلقی نشود، باید بسیار فراتر از اینها برود. چیزی که تا این لحظه نوید انجام آن را آنقدرها هم نداده و سرمربی عثمانلی را هم که عرفان بوز نام دارد به این باور نرسانده که سهم و حق وی بسیار بیش از چیزی است که تا به حال شامل حالش شده است.
پیام صادقیان از همان روز کذایی که در زمان تعویض در یکی از مسابقات پرسپولیس در لیگ چهاردهم روی دست حمید درخشان سرمربی وقت قرمزها کوبید، پرونده خود را در کل فوتبال ایران بست.
او البته در ایران ماند و سر از نفت و ماشینسازی درآورد و به دفعات ادعای حیات دوباره و دوری از حاشیهها کرد و گهگاهی گوشههایی از هنر خود را بروز داد اما پیام با بیسیاستیهای کلانش در دوره پوشیدن پیراهن قرمز عملا یک قصه تمام شده بود.
جستوجوی چاره کار در خارج
در نهایت او و اطرافیانش حکم دادند که وی عطای اداره کار در فوتبال ایران را به لقای آن ببخشد و راه بازگشت به هرم فوتبال را از مسیری دیگر طی کند. نسخه تجویزی آنها سر در آوردن او از یک لیگ خارجی و مطرح کردن خود در میدانهای سایر کشورها بود اما ماهها بعد از انتقال او به لیگ ترکیه نیز به رغم پیشرفتش در برخی زمینهها و ارائه شدن بعضی بازیهای چشمگیر توسط او در صحنه فوتبال این کشور، صادقیان اصلا در همان جایگاه درخشانی نایستاده است که بعد از ارتقای تدریجی از تیم ملی نوجوانان به جوانان و سپس باشگاه پرسپولیس به آن رسیده بود. در آن زمانها وی یک تکه استعداد پر فروغ بود که اگر الماسوار تراش میخورد بازیکن فیکس تیم ملی و شریک قهرمانیهای پرسپولیس میشد و چنانچه قدر خود را میدانست از بالاترین سکوها صعود میکرد اما امروز بعد از 5 بار تغییر باشگاه دادن در پی جداییاش از پرسپولیس و حتی در دل لیگ ترکیه، او همانی نیست که چهار پنج سال پیش بود و چیزی در حد محسن مسلمان و کاوه رضایی نشان میداد.
بیلانی نه چندان امیدبخش
بیلان پیام در فصل جاری لیگ ترکیه چندان امیدبخش نیست. او در تیم عثمانلی این کشور طی 7 مسابقه بیشتر از 173 دقیقه به بازی گرفته نشده و فقط یک بار فیکس بوده که پریشب مقابل تیم آنتالیا اسپور بود. او البته در بخشهایی از این مسابقه عالی کار کرد و با نفوذها و حرکات پا به توپ انفرادیاش بارها دفاع حریف را آزرد و میتوانست در صورت دقت در زدن ضربات آخر یکی دو بار گلزنی کند و حتی به لطف سرعت و تکنیک بالایش یک پنالتی هم از مدافع آنتالیا گرفت (که یارش آن را هدر داد) اما حتی این بازی خوب نیز حاصل مهمی برای پیام در لیگ ترکیه نداشت و امیدهای او در عثمانلی را بارور نشده باقی گذاشت.
در معرض سقوط
از همه بدتر جایگاه نازل عثمانلی در لیگ ترکیه است. به طوری که این تیم در پایان هفته بیست و سوم فقط 20 امتیاز ذخیره کرده و در رده ماقبل آخر جدول قرار دارد و با اینکه فاصلهاش با یکی دو تیم بالا دستی از یکی دو امتیاز فراتر نمیرود و 11 هفته باقیمانده از مسابقات هر راه و امکانی را پیش روی پیام و یارانش باز گذاشته اما کابوس سقوط به دستهای پایینتر نیز از این جمع جدا و رها نیست و چنین چیزی به احتمال قوی پرونده پیام را در این باشگاه و شاید کل لیگ ترکیه خواهد بست.
فریاد برای «پایام»!
پرونده صادقیان در جام حذفی ترکیه قدری روشنتر بوده است و وی در 2 بازی عثمانلی 144 دقیقه در میدان حاضر بوده و دو پاس گل هم داده اما این مهاجم آزاد 25 ساله به توفیقهای بیشتری نیاز دارد تا کوچ او را به ترکیه همچون استقرار «همتیمی» پیشین وی (کاوه رضایی) در لیگ بلژیک موفق جلوه بدهد. گزارشگر تلویزیونی مسابقه یکشنبه شب عثمانلی با آنتالیا اسپور در جریان بازی هر بار با حرکات انفرادی موفق پیام مواجه شد با شور و هیجان فراوان نام وی را فریاد زد (و او را به اشتباه «پایام»! خواند) ولی اگر «پایام» میخواهد همان صادقیان کم حاشیه 5، 6 سال پیش شود و از دوران پر تنش چهار سال اخیرش فاصله بگیرد و از این پس یک استعداد بزرگ هدر رفته تلقی نشود، باید بسیار فراتر از اینها برود؛ چیزی که تا این لحظه نوید انجام آن را آنقدرها هم نداده و سرمربی عثمانلی را هم که عرفان بوز نام دارد به این باور نرسانده که سهم و حق وی بسیار بیش از چیزی است که تا به حال شامل حالش شده است.
یادداشت: وصال روحانی