شطرنج پیچیده آقای خاص؛
تفکر تاکتیکی خاص، دلیل پیروزی مورینیو مقابل کونته
تعویضهایی که در آن پای آنتونی مارسیال در میان باشد میتوانند جنجالی باشند. ژوزه مورینیو این را بهتر از هر کسی میداند.
به گزارش ایلنا، در ماه اکتبر برابر تاتنهام، زمانی که این مهاجم فرانسوی به میدان رفت، هو شد اما همان بازیکن گل پیروزیبخش تیم را زد و اینگونه بود که مورینیو پیامی معنادار به هواداران داد. 4 ماه جلوتر میآییم، به بازی هفته جاری شیاطین سرخ برابر چلسی، جایی که مورینیو باید درباره مارسیال تصمیمگیری میکرد و در دقیقه 64 درخشانترین مهره از 4 بازیکن خط حمله منیونایتد میدان را ترک کرد. با وجود بازی خوبش، مورینیو ترجیح داد که او را از میدان بیرون بکشد و به جایش جسی لینگارد را در ترکیب قرار دهد و این نقطه عطف بازی شد.
ابتدا الکسیس سانچس به منطقهای که مارسیال در آن قرار گرفته بود منتقل شد؛ او به جناح چپ رفت و با سانترهایش مسوول تغذیه روملو لوکاکو در نوک خط حمله شد که یکی از آنها داشت با ضربه آکروباتیک مهاجم بلژیکی به گلی زیبا تبدیل میشد. دقایقی بعد، لینگارد که جای سانچس را در سمت راست گرفت، وارد محوطه جریمه چلسی شد تا با ضربه سر گل پیروزی بخش تیمش را با سانتر لوکاکو به ثمر برساند. تفکرات مورینیو بهعنوان یک مربی برنده که در نخستین دوره مربیگریاش در چلسی به همه اثبات شد، در نیمه دوم بازی خانگی شیاطین سرخ برابر آبیپوشان لندن دوباره به چشم آمد. بازیکن تعویضی یونایتد، گل پیروزی بخش تیمی که مورینیو با تعویضهایش آن را دوباره متعادل کرد به ثمر رساند و اینگونه بود که بازگشت شیاطین سرخ به بازی کامل شد.
چلسی و مواجهه با این تیم چیزی است که ظرفیت تبدیل کردن مورینیو از یک مربی منطقی به یک مربی احساسی را دارد بخصوص که او نگران است آنتونیو کونته بتواند دستش را بخواند و سیستمهای تاکتیکیاش را خنثی کند. بهعنوان مثال اگر 10 ماه به گذشته برگردیم، به بازی میرسیم که مورینیو از یک خط سه دفاعی سه نفره استفاده کرد و آندر هررا را مسوول کنترل ادن آزار قرار داد. این بار آرایش غیرمنتظرهای انتخاب کرد که برای حریف غافلگیرکننده بود. مورینیو سال 2004 لیگ قهرمانان را با استفاده از یک سیستم لوزی در قلب تیمش (پورتو) فتح کرد و 14 سال بعد او یک مربع را در همان نقطه از میدان قرار داد. او بعد از مسابقهای که در آن یونایتد تقریباً با سیستم 2-2-2-4 بازی کرد، گفت: «بازیکنان در مربع خط میانی کمی طول کشید تا روش زمانبندی مناسب برای پرس حریف را پیدا کنند.» جهت حرکات بازیکنان منیونایتد مثل خطوط تراموا بود که در آن هافبکها در مرکز میدان مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند. هدف مورینیو شلوغ کردن میانه میدان برای ممانعت از بازیسازی هافبکهای چلسی بود. اوقاتی در بازی بود که نمانیا ماتیچ، ویلیان را تعقیب میکرد و اسکات مکتومینای هم به دنبال ادن آزار بود. لحظاتی هم بودند که به نظر میرسید سانچس مسوول کنترل نفر به نفر انگولو کانته است؛ یک بازیکن خوش تکنیک مأمور تعقیب یک بازیکن کارگر شد. این آرایش تاکتیکی نشان دهنده ماهیت محتاطانه شیوه مربیگری مورینیو بود؛ استراتژیهایی که با در نظر گرفتن سبک بازی حریف طراحی میشود و هدف آن بیشتر تخریب بازی حریف است تا مسلط شدن بر آن تیم یا ارائه بازیهای چشمنواز و زیبا. به هر حال، مشکل در پیادهسازی تئوری مورینیو در زمین بازی بود و طراح آن سعی داشت این موضوع را طوری جلوه دهد که سخت شدن پیادهسازی این برنامه به دلیل عوامل انسانی بوده است. او گفت: «ما مربیان در استفاده از کاغذ و قلم بهترین هستیم وقتی میخواهیم برنامه و مدل بازیمان را تعریف کنیم. همه ما بهترین و مدلمان هم بهترین است. در زمین بازی اما اوضاع کمی فرق میکند.» چیزی که در زمین بازی به نظر میرسید این بود که چلسی به خاطر گرایش مارسیال به بازی در بال چپ کمی تحت فشار قرار گرفته بود، اگرچه باریک بودن عرض بازی یونایتد و معدود بودن بازیهای ترکیبی این تیم، منجر به ثبت گل تساوی لوکاکو بعد از به ثمر رسیدن گل نخست بازی توسط ویلیان برای چلسی بود. مورینیو گفت: «نقش ماتیچ و مکتومینای برای کنترل آزار و ویلیان بسیار مهم بود.» با این حال مهاجمان داخلی چلسی با یک کار ترکیبی زمینه گلی که توسط بازیکن برزیلی زده شد را در یک ضد حمله فراهم آوردند. همتایان آزار و ویلیان در یونایتد، سانچس و پل پوگبا بودند، کسانی که شاید تصور میشد سوپراستارهای بازی باشند اما آنها کارشان را ناامید کننده آغاز کردند. پوگبا در یکی دو ضد حمله از پست خودش خارج شد در حالی که سانچس هم به هر چیزی شباهت داشت جز آن بازیکن تخریبگری که در فینال فصل گذشته جام اتحادیه برای آرسنال مقابل چلسی بازی میکرد.
مورینیو ادامه داد: «کمی طول کشید تا بازیکنان ما با سیستم بازیمان هماهنگ شوند اما از آن مقطع به بعد آنها واقعاً هوشمندانه بازی کردند و من از این بابت بسیار راضیام. هرچه از روند بازی میگذشت آنها تغییرات بازی را بهتر درک میکردند.» با همه اینها بدون شک مهمترین اتفاق بازی ورود لینگارد به میدان بود، کسی که تنها دو دقیقه پس از خروج آزار از میدان گلزنی کرد. شاید یونایتد بازی را به دلیل تاکتیکهای مورینیو برای سمت چپ میدان برد، شاید هم به دلیل تصمیمات کونته. به هر حال هر کدام از آنها که بوده باشد، این پیروزی به اعتبار مورینیو اضافه کرد و این امتیاز ویژهای است که برندهها میگیرند.
منبع: ESPN / ریچارد جولی