نگاهی به اختلاف تمام نشدنی شهریار و جادوگر؛
علی کریمی - علی دایی/ دو پادشاه در یک اقلیم (گزارش ویژه)
علی کریمی و علی دایی روز جمعه تیمهایشان را به مصاف هم میفرستند.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، علی دایی و علی کریمی به عنوان دو چهره مطرح و دو تن از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران با وجود جایگاه و اعتبار و محبوبیت بالایی که میان فوتبالدوستان دارند، هیچ وقت آبشان باهم در یک جوی نرفته است و اختلاف ریشهای و به ظاهر حل نشدنی این دو نفر، حسرت صلح دو چهره خاص فوتبال ایران را به دل علاقهمندان گذاشته است.
دو بازیکنی که سابقه کسب عنوان مرد سال فوتبال آسیا را دارند و قله فوتبال هر دو نفر بازی در بایرن مونیخ و بستن بازوبند کاپیتانی تیم ملی بوده ولی هیچ وقت رابطه خوبی با یکدیگر نداشتند و تلاشهایی که در طول سالیان اخیر برای برقراری آشتی میان این دو نفر انجام شده همه شکست خورده است.
به بهانه دیدار روز جمعه سایپا و سپیدرود و اولین تقابل این دونفر به عنوان سرمربیان دو تیم به واکاوی مشکل دو پادشاه فوتبال ایران پرداختیم که هیچ وقت در یک اقلیم نگنجیدهاند.
قصه از کجا شروع شد؟
بیش از 20 سال قبل و در سال 1375 درست زمانی که دایی به تازگی به پرسپولیس پیوسته بود و کریمی پیراهن تیم فتح را به تن داشت، دست بر قضا در یکی از بازیهای سالنی در جام رمضان، چشمشان به چشم هم افتاد و برای نخستین بار مقابل هم قرار گرفتند.
رویارویی اول در شرایطی اتفاق افتاد که هیچکدام از این دو اسطوره فوتبال ایران نمیدانستند که چه فردای مشترکی در انتظارشان است و چه داستانهایی برایشان رقم خواهد خورد.
در آن بازی سالنی اما اختلاف و درگیری اول به وجود آمد. علی کریمی به قول فوتبالیها چند بار در طول بازی به دایی «لایی» میاندازد. رسانهها بارها و بارها نوشتهاند آن لاییها و اتفاقات آن مسابقه و جدال لفظی به وجود آمده جرقه و نقطه آغاز دعوایی تاریخی بود که تا به امروز ادامه داشته است، امروزی که بیش از 20 سال از آن میگذرد.
همان سال بود که تنکیک ناب و جادوی ساقهای کریمی چشم پروین را گرفت و به کادرفنی تیمش اعلام کرد کریمی را جذب کنند و در بودن او نیاز به هیچ بازیکن دیگری ندارند، این موضوع به مذاق دایی خوش نیامد و شاید یکی از دلایل کلید خوردن جدایی وی و رفتن به السد قطر، آمدن کریمی بود، پادشاهی رفت و پادشاهی دیگر آمد تا همبازی شدن این دو نفر را در پرسپولیس نبینیم.
تیم ملی، اولین تجربه مشترک
زمان گذشت و سرنوشت این بود که کریمی و دایی در تیم ملی همبازی شوند. در همه آن روزهایی که این دو نفر در اردو و ترکیب تیم ملی در کنار هم حضور داشتند با یک بررسی ساده مشخص میشد که چه کینه و اختلافی بین دو ستاره بیچون و چرای فوتبال ملی ایران وجود دارد. اختلافات و دعواهایی که روز به روز بزرگ و بزرگتر میشد و همه مردم فوتبالدوستان ایران و رسانهها را در نهایت متوجه خود کرد؛ اختلافی که با مصاحبه جنجالی علی کریمی برای همه علنی شد و با واکنش تند علی دایی شکل یک جنگ را به خود گرفت و ماحصل تمام اتفاقات و درگیریهایی شد که در سالهای بعد در تیم ملی به وجود آمد. علی کریمی در یک مصاحبه جنجالی درباره دایی صحبت کرد وگفت که «خدا علی دایی را بغل کرده است». آن مصاحبه زمینهساز سومین درگیری بین او دایی شد. در جام ملتهای 2000، کنفدراسیون فوتبال آسیا علی کریمی را پدیده فوتبال قاره نام داده بود اما او را در بازیهای تیمملی روی نیمکت مینشست.
بعدها در رسانهها نوشتند که نیمکت نشینی او بیارتباط به اختلافاتش با دایی که آن روزها بزرگتر تیم ملی بود، نیست. رسانهها مینوشتند جلال طالبی آنقدر از آقایگلش حرفشنوی دارد که به خواست او کریمی را نیمکت نشین کرده است. در چنین شرایطی زمان میگذشت و کریمی در فوتبال ایران بزرگ و بزرگتر میشد. تا جایی که به محبوبترین ملی پوش و اصلیترین بازیکن تیم ملی تبدیل شد. تا جایی که هیچ مربیای نمیتوانست تحت هیچ شرایط و فشاری از او استفاده نکند. دیگر دوران تازهکاری کریمی در تیم ملی هم تمام شده بود و او برای خودش اسم و رسمی پیدا کرده بود. بماند که در تمام سالهای گذشته هیچوقت ارتباط او با علی دایی خوب نشد. تا جایی که بعدها در یکی از مصاحبههای آتشین خود با رسانهها رسما تاکید کرد که دایی با جوانها و تازهواردهای تیم ملی بدرفتاری میکرد. واقعیت اما این است که انگار هیچوقت قرار نبود ارتباط بین این دو خوب شود. با این حال باز همزمان گذشت و اینبار در جام ملتهای 2004 زمزمههایی درباره دو دستگی در تیم ملی شنیده شد.
دو دستگی در تیم ملی برانکو
نخستین بار در جام ملتهای سال 2004 بود که بحث دودستگی در تیم ملی مطرح شد و ماجرای تیم دایی و تیم کریمی در بین بازیکنان تیم ملی به وجود آمد. این مسائل در حد یک حرف و گمانهزنی باقی ماند و شکل جدی به خودش نگرفت ولی در جام جهانی 2006 بود که به اوج خود رسید و به گفته خیلیها، همین مسائل باعث شده بود تیم آماده و قدرتمند برانکو در آن دوره نتایج قابل قبولی در جام جهانی نگیرد. دایی که در آن مقطع آماج حملات فوتبالدوستان قرار گرفته بود مجبور شد بعد از جام جهانی قید تیم ملی را بزند و سال بعدش هم با پیراهن سایپا از فوتبال خداحافظی کرد ولی چندی بعد در یک مصاحبه تلویزیونی با رضا رشیدپور از این اختلاف و دودستگی در تیم ملی پرده برداری کرد، جمله معروف: «توی چشمهای من نگاه میکردند ولی پاس نمیدادند» به نوعی تایید مسائل مطرح شده از سوی دایی بود و در نهایت سرمربی کنونی سایپا با حسرت اضافه کردن گلزنی در جام جهانی به ویترین افتخاراتش از فوتبال کنار رفت ولی دلخوری اختلافش با علی کریمی هرگز تمام نشد.
بازگشت دایی به عرصه قدرت
علی دایی خیلی زود به تیم ملی برگشت و اینبار در قامت سرمربی قدرت را در دست گرفت. این موضوع میتوانست به معنای خداحافظی زودهنگام علی کریمی از تیم ملی باشد. تیم ملی در آستانه رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2010 قرار داشت و کنار زدن استعداد پختهای مثل کریمی در آن مقطع کفران نعمت بزرگی بود که فوتبالیها را به هراس انداخت و برآن داشت که آستین آشتی دادن بالا بزنند. یکی از اولین تلاشهای دوستان مشترک برای برقراری صلح میان این دونفر بود.
دایی اعلام کرده بود سبک بازی مورد نظر او برای تیم ملی به گونهای است که در آن جایی برای کریمی وجود ندارد و از طرفی علی کریمی قاطعانه از بازی نکردنش برای تیم ملی صحبت میکرد و در این شرایط کار برای اطرافیان سخت شده بود.
تلاش بینتیجه خداداد
خداداد عزیزی در مصاحبهای از اتفاقات آن دوره پرده برداشت و گفت: آن زمان بهزاد غلامپور مربی دروازهبانهای تیم ملی به من زنگ زد و صحبتهایی در این زمینه داشت؛ او میگفت که مربیان تیم ملی خواهان حضور کریمی هستند اما نمیخواهند در صورت دعوت دوباره از این بازیکن، با کنارهگیری مجدد علی کریمی از تیم ملی مواجه شوند. در نهایت بحث به اینجا رسیده بود که من با کریمی صحبت کنم و او را برای حضور دوباره در تیم ملی راضی کنم.
عزیزی گفت: در این زمینه مفصل با علی کریمی صحبت کردم؛ او واقعا تصمیمش را گرفته بود و با توجه به مشکلاتی که بین او و دایی وجود داشت، نمیخواست به تیم ملی برگردد، از او خواهش کردم در تصمیمش تجدیدنظر کند و او نیز لطف داشت و در نهایت پذیرفت تا دوباره برای تیم ملی کشورش بازی کند. همچنین قرار شد جلسهای بین من، کریمی، دایی و غلامپور برای رفع سوتفاهمات برگزار شود اما چون غلامپور در جریان صحبتهای من با کریمی بود و نظرات جدید این بازیکن را به دایی انتقال داد و حتی کریمی برای تیم ملی اعلام حضور کرد، دیگر نیازی به برگزاری جلسه بین همدیگر ندیدیم.
وی ادامه داد: اما وقتی لیست تیم ملی از سوی علی دایی اعلام شد، نمیدانم چه اتفاقی افتاد و یک دفعه چه شد که علی دایی تمام توافقات را به هم زد. باور کنید مربیان تیم ملی خود راضی به حضور کریمی در تیم ملی بودند اما نمیدانم چرا در نهایت چنین تصمیمی گرفته شد. در این قضیه تنها من شرمنده کریمی شدم.
اوضاع در ادامه برای دایی در تیم ملی به خوبی پیش نرفت و شکست مقابل عربستان او را در بدترین وضعیف ممکن قرار داد. در نشست خبری بعد از بازی بود که دایی به اصرار خبرنگاران ماجرای دعوت نشدن کریمی را از نگاه خود رسانهای کرد، دایی در صحبتهای خود گفت که کریمی بعد از بازی با کرواسی هرگز عملکرد مثبتی در تیم ملی نداشته است. این صحبتها آتش خشم کریمی را شعلهور کرد و او را به پاسخگویی واداشت. کریمی در صحبتهایی با حمله به دایی اعلام کرد که او اگرچه گلهای زیادی برای تیم ملی زده است، هیچوقت نتوانسته بازیکنی را دریبل بزند و به نوعی نقش هافبکهای تیم ملی را در رسیدن او به رکورد گلهای ملی پررنگتر کرد. این موضوع با کنار رفتن دایی از تیم ملی مدتی خاموش ماند تا زمانی که دایی هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفت و اینبار صحبت از بازگشت کریمی به این تیم شد.
بوی رفاقت به مشام میرسید
علی کریمی در استیل آذین با علی پروین به اختلاف خورده بود و از این تیم جدا شد و از طرفی دایی که در پرسپولیس تحت فشار قرار گرفته بود، نیاز به وزنهای مثل کریمی در تیمش داشت و نیازی که این دو به نفر به هم داشتند تا حدودی آنها را به هم نزدیک کرد.
علی دایی در صحبتهایی ابراز امیدواری کرد که کریمی به پرسپولیس برگردد و بازوبند کاپیتانی این تیم را تحویل بگیرد و مطرح شدن این موضوع از سوی دایی با آغوش باز کریمی روبرو شد. کریمی در یکی از معدود مصاحبههای مسالمتآمیز خود در مورد دایی گفت:
حرفهای علی دایی بوی رفاقت میدهد. حیف شد که سالهای زیادی به کدورت و دلخوری گذشت. من باید رو در رو با دایی صحبت کنم چون باور دارم او حقیقتا مصلحت مرا بیش از هر چیز مد نظر دارد. بیتردید در ایران جز پرسپولیس پیراهن دیگری بر تن نخواهم کرد و چنانچه به تیمی در خارج از کشور بروم حتما" با دایی مشورت میکنم.
کریمی در ادامه افزود: چنانچه به او دست همکاری و دوستی بدهم تا آخرش پایدار خواهم ماند و در نقش یک بازیکن بیش از همیشه به مربی مثل دایی احترام گذاشته و مطیع انضباط تیمی خواهم بود. آرزوی اکثر فوتبالیستها ایرانی حضور در یکی از دو تیم پرسپولیس و استقلال است. روی همین اصل اگر با دقت و دور اندیشی عمل شود این دو تیم بار دیگر میتوانند دو قطب اصلی و جذاب فوتبال باشگاههای کشور گردند.
شاید اگر آن نشست برقرار میشد و کریمی زیرنظر دایی به پرسپولیس برمیگشت، مسیر رابطه این دو نفر در ادامه شکل دیگری به خود میگرفت ولی پیشنهاد غیرمنتظره از شالکه آلمان مسیر کریمی را تغییر داد و این همکاری شکل نگرفت تا کدورتهای قدیمی و کهنه بیشتر در ذهن بماند تا صلح نه چندان پایدار.
ماجرای اوکراینیها
اختلافات کهنه دایی و کریمی مدتی به سکوت و آتش زیرخاکستر تبدیل شد و چند فصلی بدون هیچ صحبتی از سوی این دو نفر علیه یکدیگر همراه بود تا جایی که انتقاد دایی از طاهری و برانکو دوباره این دو را رو در روی یکدیگر قرار داد. دایی بابت جذب دو بازیکن اوکراینی، پلییانسکی و پریموف از طاهری و برانکو انتقاد کرد و همین موضوع کریمی را به پاسخگویی واداشت.
کریمی در پستی در کانال خود خطاب به دایی نوشت: «یه سریا جوری میگن اوکراینیها رو یه سریا آوردن که انگار سپانوویچ رو یه سریا دیگه آورده که در مجموع 2 تا بازی نکرد!!!»
این صحبت کریمی باعث شد دایی که آن زمان هدایت نفت را بر عهده داشت در نشست خبری به پاسخگویی وادار کند. دایی اعلام کرد که به صحبتهای کریمی علیه خودش عادت کرده و موضوع جدیدی برای او نیست و پس از آن اعلام کرد فوتبالیها باید هوای یکدیگر را در مقابل غیرفوتبالیهایی که معلوم نیست چطور وارد فوتبال شدهاند، داشته باشد.
کریمی بازهم در مقابل این صحبتها سکوت نکرد و در پاسخ در کانال خود نوشت که غیر فوتبالیهایی داریم که کارهایی کردند که فوتبالیها نکردند و در این میان صفایی فراهانی و علیاکبر طاهری را مثال زد. کریمی در بخشی دیگر از صحبتهای خود به دایی گفت که تیم قهرمان شده و دیگر دستت به نیمکت آن نخواهد رسید و در پایان هم سرمربی وقت نفت تهران را به مناظره تلویزیونی دعوت کرد.
حمایت در مقابل اهانت
چندی بعد از این اختلافات بود که کاریکاتوریست عربستانی با اشاره به پیروزی پرگل الهلال مقابل پرسپولیس، طرحی توهین آمیز از بیرانوند و دایی کشید که به نوعی پاسخ صحبتهای چند روز قبل دایی در مورد آن بازی بود. این کاریکاتور با حمایت قاطع فوتبالدوستان ایرانی از علی دایی مواجه شد و علی کریمی هم با وجود قرار داشتن در اوج اختلافات از او حمایت کرد.
دعوا با فدراسیون و سکوت بعضیها
کریمی چندی است که رگبار حملات خودش را به سمت فدراسیون فوتبال گرفته است هر روز سند تازهای علیه مقامات فدراسیون در کانال خود منتشر میکند. این موضوع تا جایی کش پیدا کرد که کریمی در برنامه نود با محمدرضا ساکت مناظرهای برگزار کرد و توضیحاتی که در ذهنش مطرح بود را از دبیرکل فدراسیون فوتبال مطالبه کرد.
در مدت شعلهور شدن انتقادات تند کریمی علیه فدراسیون، او از فوتبالیها انتظار حمایت داشت و در این میان عادل فردوسیپور و علی دایی دو نفری بودند که بیش از دیگران بابت سکوتشان در این مورد از سوی کریمی مورد انتقاد قرار گرفتند. عادل فردوسیپور با در اختیار دادن تریبون برنامه نود به کریمی تا حدودی خودش را از زیر این انتقادات کنار زد ولی دایی ترجیح داد وارد این دعوا نشود و به همین دلیل کریمی گفت: «عدهای سکوت کردهاند تا همچنان بتوانند در این فوتبال بمانند و کار کنند ولی من به زودی برای همیشه از فوتبال میروم» انتقاد تندی که مشخص بود اشاره به علی دایی دارد.
در انتظار رویارویی بزرگ
علی دایی سرمربی سایپاست و علی کریمی سرمربی سپیدرود، نخستین تقابل دو نفر به عنوان سرمربیان دو تیم و این سوژه بزرگی برای فوتبال و فوتبالدوستان است. نبرد این دو اسطوره فوتبال ایران مثل همیشه و در هر قامتی جذاب و دیدنی است و علامت سوالهایی که همه منتظر جواب آن هستند. نشست خبری قبل و بعد از بازی دو سرمربی و همچنین اینکه پیش از شروع بازی سمت هم خواهند رفت یا نه،
خبرهایی شنیده میشود که عدهای از دوستان مشترک در تدارک آشتی این دو نفر هستند و بدون شک اگر اینبار چنین اتفاقی رخ دهد برای همه فوتبالدوستان خبر خوشی خواهد بود. به امید آن روز...