یک نفر نشانی درست را به مهدی طارمی بدهد
وقتی مهدی طارمی به قطر رفت همه چیز مرتب و دقیق بود، جز اختلال چند روزهای که مهدی طارمی در امضای قرارداد با الغرافه پدید آورد.
به گزارش ایلنا، یک مراسم باشکوه معارفه در انتظارش بود و البته درآمدی قابل توجه برای پرسپولیس نیز مهیا شده بود. طارمی اما در قطر نیز تا مرز بر هم زدن قرارداد پیش رفت و تا بازگشت به تهران فاصلهای نداشت. مشاورههای غلط او را به این تصمیم رسانده بود که پای قرارداد با الغرافه را امضا نکند اما در تهران کسی منتظر او نبود. برانکو ایوانکوویچ دیگر طارمی را از ذهنش بیرون کرده بود و باشگاه پرسپولیس نیز با بازگشت طارمی، به شدت متضرر میشد. طارمی اگر به تهران برمیگشت، درآمد پانصد هزار دلاری پرسپولیس به باد میرفت و طارمی هم تا پایان فصل از پرسپولیس دستمزد میگرفت و به کارشان هم نمیآمد.
طارمی اما بیتوجه به این ماجراها، به بهانه چند پیشنهاد از اروپا چیزی نمانده بود الغرافه را از خریدش پشیمان کند. پیشنهادی از اروپا نبود یا اگر بود دریافت ۵۰۰ هزار دلار برای صدور رضایتنامه و البته قراردادی با رقم متوسط برای طارمی امکان نداشت. بهترین انتخاب برای طارمی لیگ قطر بود که امکان جداییاش از پرسپولیس را از نظر مالی فراهم میکرد.
طارمی اما از نخستین روزهای حضورش در قطر با مشاورههای غلط مواجه شد. همان مشاورههایی که طارمی را در قرارداد با ریزهاسپور به محرومیت و جربمه رساندند، در قطر نیز طارمی را تنها نگذاشتند. از دوست فلان بازیکن در قطر تا دوست بساز و بفروش، همه با حرفهای بیحساب و ایدهپردازی غیرحرفهای. بازیکنان حرفهای همیشه با چالش مشاورههای غلط مواجهاند، از سوی کسانی که نه فقط حرفهای بودنشان زیر سوال است، بلکه در دوستیشان هم باید شک کرد.
حسادتها نیز برای بازیکنان میتواند دردسرساز باشد. شکل قرارداد طارمی با الغرافه، مراسم مرتب و منظم معارفه و شرایطی که طارمی در باشگاه دارد، برای بازیکنان دیگر میتواند منجر به حسادت شود، حسادتهایی که شکل دوستیشان را تغییر میدهد. از این منظر به این نکته باید اشاره کرد: طارمی برای آنکه در لیگ قطر بدرخشد و برای بازی در جام جهانی فرصت به دست آورد، به زندگی منظم در قطر نیاز دارد. این زندگی آیا توسط دوستانی که میخواستند قرارداد او با الغرافه را به هم بزنند، فراهم خواهد شد؟ فقط میتوان نوشت که بعید است.
نکته مهمتر اما مدیریت طارمی بر وضعیت خودش است. طارمی دیگر بازیکن تازهکار و کمتحربه نیست. او با پرسپولیس روزهای بزرگی را تجربه کرده، آقای گل شده و جام برده و درخشیده. طارمی باید نشان بدهد که حرفهای بودن را آموخته و از روند دو فصل اخیر، از دغلکاریها و فریبدادنها دست برداشته است. طارمی میتواند چهره عوض کند، تجربه کند و یاد بگیرد که مسیر بهتری برای فوتبالش انتخاب کند اما هنوز نشانههایی از تغییر مسیر در او ندیدهایم. او در آخرین مصاحبههایش همچنان گرههای کورتری بر پروندهاش میزند و نمایی از بازیکن حرفهای با تصمیمات شفاف ندارد.
مهدی طارمی بازیکن فنی فوقالعادهای است که هنوز از تصمیمات بزرگ و حرفهای در فوتبالش بهره نبرده، بلکه تا امروز مهارتهایش او را به موفقیت رسانده است. بعد از این اما او باید با تصمیمات حرفهای مسیرش را ادامه دهد. آیا او به شماره ۹ ماندگار در فوتبال ایران تبدیل میشود؟