عصر فرصتطلبی، دورویی و پولهای بیحساب و کتاب
به فوتبال 2018 خوش آمدید؛ عصر دو رویی و فرصت طلبی (گزارش ویژه)
به عصر فرصت طلبی در فوتبال خوش آمدید. همچنین عصر پولهای هنگفت و عصر چند چیز دیگر!
به گزارش ایلنا، دوشنبه، منچستریونایتد و آرسنال بازیکنانی را جابهجا کردند که دیگر فایده چندانی نداشتند. یکی به خاطر فراز و نشیب زیادش از ترکیب اصلی دور افتاده بود (البته هنوز هم زیاد بازی میکرد و در میانه فصل در رقابتهای مختلف در 22 مسابقه به میدان رفته اما نه آنطور که همه انتظار داشتند) و دیگری به این دلیل که قراردادش رو به اتمام بود و از تمدید آن با شرایطی که منطقی به نظر میرسید، طفره رفت در حالی که در زمین و بیرون آن کج خلق بود. بنابراین هر دو را جابهجا کردند؛ از آن انتقالاتی که همیشه در رسانههای زرد پیشنهاد میشود اما به ندرت عملی میشود. حالا الکسیس سانچس برای منچستریونایتد بازی میکند و هنریک مخیتاریان راهی آرسنال شده. آنچه همه را قلقلک میدهد و باعث میشود فکر کنند به شعورشان توهین شده این است که وانمود میکنند این اتفاق پایان یک برنامهریزی بزرگ بوده و تمام حرکات و تصمیمات قبلی مقدمهای بوده تا به این نتیجه برسند.
اگر منچسترسیتی بعد از یک سال تلاش برای جذب سانچس ناگهان کنار نمیکشید، باز هم این پیوند آسمانی صورت میگرفت؟ سانچس رفتن به سیتی را ترجیح نمیداد یا مخیتاریان بعد از انتقال گرانقیمت یک سال و نیم قبلش به منچستریونایتد دوست نداشت اوضاع کمی بهتر شود و بماند؟
سانچس به سایت یونایتد گفت: «همیشه گفتهام آرزوی من بازی برای منچستریونایتد بوده. این را برای این نمیگویم که الان در منچستریونایتد هستم و به آرزویم رسیدهام.»
واقعا سوال برای شما پیش نمیآید که اگر اتفاقی که همه انتظارش را داشتند، رخ میداد و به منچسترسیتی میرفت، به سایت منچسترسیتی چه میگفت؟ هر کس به هر جایی میرود همیشه آرزویش همین بوده!
سانچس با افزایش قابل توجهی در دستمزد مواجه شده، مخیتاریان هم احتمالا در قراردادش عدد بزرگتری میبیند یا حداقل یکی دو سال بیشتر. اصلا فکر نکنید به اینکه هر دو 29 ساله هستند و خودشان هم میدانند بعد از دوران اوج در سراشیبی نزول قرار گرفتهاند.
به عصر دورویی در فوتبال خوش آمدید. در دورانی که کلمات کمتر اهمیت دارند، بازیکنان فوتبال بعد از یک انتقال لب به سخنرانی میگشایند. همان حرفهایی را میزنند که همه انتظارش را دارند و همه را راضی میکنند. هواداران جدید فکر میکنند واقعا میخواسته به تیمشان بیاید، هواداران قدیمی هم دیگر اهمیتی ندارند چون یک بازیکن خوب دیگر خریدهاند. روابط عمومی باشگاه هم خوشحال است تا وقتی هیچ مشکلی پیش نیامده. آیا واقعا مخیتاریان در این 18 ماه تاریک در درونش به رفتن به تیم رقیب، منچستریونایتد فکر میکرده؟ شاید. آیا سانچس واقعا در پنت هاوس خود در لندن نفس عمیق میکشید و آرزو میکرد کاش یونایتد به سراغش بیاید تا مجبور نشود برای سیتی بازی کند؟ ممکن است. اما احتمالا نه.
مشکلی نیست اما نباید آنها را مقصر دانست چون ما در دورانی زندگی میکنیم که تیمهای فوتبال پولهای غیرقابل شمارشی را به پای بازیکنان میریزند. به این پنجره نقل و انتقالات زمستانی نگاهی کنید. بارسلونا، فیلیپ کوتینیو را با 147 میلیون دلار از لیورپول خرید؛ دومین بازیکن گرانقیمت تاریخ هرچند بارسلونا جایی برای او در ترکیب اصلیاش ندارد. شاید در آینده جانشین آندرس اینیستا شود اما این فصل نمیتواند در لیگ قهرمانان بازی کند و در لالیگا هم که بارسلونا 11 امتیاز از اتلتیکومادرید رده دومی و 19 امتیاز از رئال مادرید رده چهارمی پیش است، چه احتیاجی به او دارد؟
لیورپول 97 میلیون دلار از این پول را بابت ویرجیل فان دایک به ساوتهمپتون داد البته قبل از اینکه از بارسا پولی بگیرد. آیا او واقعا از مدافعان کنونی لیورپول بهتر است؟ باید باشد اما فان دایک بیشتر نیمه دوم فصل قبل را به خاطر مصدومیت از دست داده و بعد از آنکه لیورپول در تابستان در جذب فان دایک ناکام بود، چند ماه ابتدایی این فصل را در وضعیت جسمانی گذراند که به شدت از فرم خارجش کرده. لیورپول حالا او را به گرانترین مدافع تاریخ تبدیل کرده؛ یک ریسک بزرگ.
این فهرست را ادامه دهید. نفر بعدی، دیگو کاستا که با 81 میلیون دلار از چلسی به اتلتیکومادرید آمد در حالی که در تابستان 2014 با 43 میلیون دلار برعکس همین راه را رفته بود؛ 188 درصد افزایش برای یک بازیکن 29 ساله که زیاد مصدوم میشود و دردسرساز است. این فصل یک دقیقه هم برای چلسی بازی نکرده چون آنتونیو کونته در تصمیمی غیرموجه اعلام کرد نیازی به او ندارد.
کاستا چه کار کرد که خشم کونته را برانگیخت؟ یک سال قبل امیدوار بود به چین برود تا پول کلانی به جیب بزند که مربی ایتالیایی این انتقال را خراب کرد. او در فصل قهرمانی چلسی 20 گل زد و در طول سه سال 59 گل به ثمر رساند. وقتی کاستا به دنبال فرصت بهتری برای کسب درآمد بیشتر میگشت، باشگاه سر راهش ایستاد اما بعد کاری کرد که هجدهمین بازیکن گرانقیمت تاریخ شود.
آیا میتوانید بازیکنان را سرزنش کنید به خاطر گفتن آنچه همه را راضی میکند؟
نامش را عصر فرصتطلبی یا دورویی یا هر چیز دیگر که میخواهید، بگذارید. یا فقط بگویید به فوتبال 2018 خوش آمدید.
نویسنده: لیندر شارلیکنز/ مترجم: سیدعلی بلندنظر