خبرگزاری کار ایران

زیدان؛ ستاره‌ای درو ن زمین، ستاره‌ای کنار زمین

زیدان؛ ستاره‌ای درو ن زمین، ستاره‌ای کنار زمین
کد خبر : ۵۷۳۲۵۶

خورخه والدانو معمولا با دقت حرف می‌زند. او در جوانی عاشق کارهای خورخه لوییس بورخس بوده است. والدانو به‌عنوان بازیکن جام جهانی 1986 را فتح کرد و پس از بازنشستگی هم مربی رئال مادرید شد.

به گزارش ایلنا، او در سال 2007 در روزنامه مارکا نوشت که رافائل بنیتس و ژوزه مورینیو دارند دوران جدیدی را در فوتبال رقم می‌زنند. او اعتقاد داشت که آنها به کار تیمی علاقه دارند، نه فوتبال انفرادی. چلسی و لیورپول در آن هنگام با مورینیو و بنیتس به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان رسیده بودند. والدانو نوشت: «در این ورزشگاه پرشور و دیوانه، یک تکه آشغال را از یک چوب آویزان کنید و مردم خواهند گفت این اثری هنری است اما نیست، بلکه آشغال است!» او اعتقاد داشت بنیتس به تاریخ لیورپول خیانت کرده است.

نه بنیتس و نه مورینیو فوتبالیست‌های موفقی نبودند. مورینیو از بیست و دو سالگی به مربیگری روی آورد و بنیتس هم در بیست و چندسالگی فوتبال در دسته‌های پایین اسپانیا را کنار گذاشت و مربی شد. والدانو درباره آنها نوشت: «آنهایی که استعداد فوتبال بازی کردن نداشته‌اند، استعداد بازیکنان را باور ندارند و باور نمی‌کنند که بازیکنان می‌توانند با کارهای بداهه باعث پیروزی تیم شوند. به زبان ساده، بنیتس و مورینیو دقیقا همان مربیانی هستند که بنیتس و مورینیو در دوران بازی لازم داشتند تا از آنها بازیکنان خوبی بسازند.»

 این دو مربی نمی‌توانستند به‌صورت انفرادی خوب بازی کنند اما در یک سیستم سختگیرانه، می‌توانستند به‌عنوان بخشی از تیم موفق باشند. آنها در دوران بازی تنها می‌توانستند درخشش دیگر بازیکنان با توپ را تماشا کنند. آنها نمی‌توانستند بازیکنانی برجسته باشند. به این ترتیب محدودیت‌های خود به‌عنوان بازیکن را به تیم‌هایشان و بازیکن‌هایشان منتقل کردند و تیمی ساختند که خودشان نیاز داشتند و هرگز نداشتند.

اما آسان می‌توان مثال نقض برای حرف والدانو پیدا کرد. آرسن ونگر هم دوران بازی موفقی نداشته اما تیم‌های تکنیکی و هنرمندانه‌ای ساخته است. مربیان جوان آلمانی، از جمله یولیان ناگلسمان هم همین هستند.

در هر حال فعلا حرف والدانو را می‌پذیریم و با فرضیه او پیش می‌رویم.

بنیتس و مورینیو فوتبالیست‌های معروفی نبودند اما زین‌الدین زیدان یکی از چهره‌های برتر نسل خود بود. او ظریف، غریزی و باتکنیک بازی می‌کرد و نمایش‌هایش هنرمندانه بود. او فاتح جام جهانی، جام ملت‌های اروپا و لیگ قهرمانان شد و چندین بار هم لیگ‌های مختلف را فتح کرد. شاید سیستم سختگیرانه به بنیتس و مورینیو کمک می‌کرد بازیکنان خوبی شوند اما زیدان نمی‌توانست تحت چنین سیستمی رشد کند.

اگر حرف والدانو صحیح باشد، زیدان تیمی می‌ساخت که به توانایی‌های بازیکنانش متکی بود. در این صورت او البته به بازیکنانش آسان نمی‌گرفت و آزادی کامل نمی‌داد اما آزادی آنها را هم به‌شدت محدود نمی‌کرد.

در واقع، نظریه والدانو برای زیدان تا حدی جواب می‌دهد. ویژگی‌های بارزی در تیم فعلی رئال مادرید وجود دارد که اگر زیدان خودش در آن بازی می‌کرد، از آنها لذت می‌برد. ایسکو نقش آزاد پشت سر کریستیانو رونالدو دارد و کریم بنزما به او اجازه می‌دهد فضا داشته باشد. زیدان از حضور در چنین پستی خوشحال می‌شد.

زیدان در سال 2003 پرسید: «وقتی موتور خودرو بنتلی شما دارد خراب می‌شود، چرا باید آن را با طلا رنگ کنید؟» در آن هنگام فلورنتینو پرس تصمیم گرفته بود کلود ماکه‌له‌له را بفروشد و دیوید بکام را جای او بخرد. نتیجه هم مشخص بود و رئال به بحران رسید. کارایی ماکه‌له‌له و هوش او در جای‌گیری‌هایش به زیدان اجازه می‌داد ماجراجویانه‌تر بازی کند. ماکه‌له‌له به چلسی رفت و در آن تیم هم درخشش بسیاری داشت. حالا، زیدان به‌عنوان مربی اعتقاد فراوانی به کاسمیرو دارد که نقشی شبیه به آن فرانسوی کوتاه‌قامت ایفا می‌کند. زیدان می‌داند که اگر کاسمیرو در دوران فوتبال او بازی می‌کرد، مکمل خوبی برایش می‌شد.

اما ریسک آشکار برای زیدان این است که بازیکنانی که به ‌خوبی او باشند زیاد نیستند. در تیم فعلی رئال مادرید، شاید رونالدو از نظر استعداد فوتبال در سطح او باشد اما زیدان حتی اگر عامدانه تیمی ساخته باشد که خودش در آن می‌توانسته بدرخشد او در هر حال تیمی را مربیگری می‌کند که در هر 14 مسابقه زیر نظر او یک جام گرفته است.

منبع: سایت ESPN / مت مک‌جین

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز