ماجرای رکوردی که سوژه روز فوتسال ماست،
شمسایی حق دارد یا کمیته فوتسال؟
این روزها همه انتظار دعوت دوباره از شمسایی برای حفظ رکوردش را دارند.
شمسایی که بیشتر موهایش سفید شده و در لیگ برتر مربیگری هم میکند، با ژست کسی که حقش ضایع شده مقابل دوربین میپرسد که چرا به تیم ملی دعوت نمیشود تا از رکوردش دفاع کند.
شمسایی با 392 گل زده رکورددار گلزنی در تیمهای ملی فوتسال است، ولی فالکائو، ستاره برزیلی تنها 4 گل تا رسیدن به این رکورد فاصله دارد. شمسایی که از تیم ملی خداحافظی کرده، معتقد است که برای بازیهای دوستانه باید دعوت شود تا بتواند از این رکورد دفاع کند و اجازه ندهد فالکائو به رکوردش برسد.
شمسایی 42 ساله 4 سال است که در تیم ملی حضور ندارد و فدراسیون تصمیم به جوانگرایی گرفته. رقیب شمسایی، فالکائو هم 40 ساله است و ظاهرا تنها برای بازیهای کماهمیت یا دوستانه به تیم ملی دعوت میشود. درخواست شمسایی از فدراسیون فوتبال این است که دوباره به تیم ملی دعوت شود تا حرکت شانه به شانه این دو گلزن ادامه پیدا کند.
فدراسیون ظاهرا چراغ سبز نشان داده تا شمسایی دوباره به تیم ملی دعوت شود و در بازی با تیمهای به قول خودش ضعیفتر بتواند رکوردش را ارتقا دهد. سوال این است که رقابت این دو تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟
اگر فالکائو و فدراسیون برزیل بخواهند پنج سال دیگر به همین روند ادامه دهند و او به تناوب بازی کند، شمسایی هم باید همچنان به تیم ملی دعوت شود؟
آیا میتوان برنامههای تیم ملی را که در حال جوانگرایی است و باید تقویم منظمی داشته باشد، بر اساس رکورد شمسایی تغییر داد و جابهجا کرد؟
شمسایی دستاوردهای زیادی برای تیم ملی داشته و نامش را بهعنوان یکی از بازیکنان بزرگ فوتسال جهان ثبت کرده. رکورد بهترین گلزن جهان ارزشمند است، ولی از دست دادن این رکورد هم چیزی از ارزش این بازیکن کم نمیکند.
میگویند رکوردها برای شکستن هستند و اگر فالکائو هم این رکورد را نشکند، ممکن است در آینده بازیکن دیگری بتواند آن را جابهجا کند. بازگشت شمسایی به تیم ملی و ترتیب دادن بازیهای تدارکاتی آسان تنها برای اینکه او بتواند رکوردش را ارتقا دهد، تصمیمی نیست که در شأن یک مجموعه بابرنامه و هدفمند باشد و تیم ملی فوتسال را گروگان شمسایی میکند. این تصمیم میتواند دقیقا مصداق بازیکنسالاری باشد و تنها بیبرنامه و بیهدف بودن فدراسیون در فوتسال را به تصویر میکشد.