به بهانه شکستهای متوالی رئال مادرید؛ زنگ خطر، نه بحران
رئال مادرید حالا دو بازی متوالی است که در تمامی رقابتها میبازد و با اینکه برخی شاید به آن بهعنوان رویداد فاجعهآمیز نگاه کنند، واقعیت این است که این اتفاق چندان هم غیرعادی نیست.
به گزارش ایلنا، چنین اتفاقی طی 10 سال اخیر 12 بار در مقاطع متفاوت رخ داده است که آخرین موردش هم در ابتدای سال جاری تحت هدایت همین زینالدین زیدان بود.
ماه ژانویه بود که آنها در لیگ 2 بر یک به سویا باختند و پس از آن در خانه در دور رفت یک چهارم نهایی جام حذفی هم مغلوب ویارئال شدند. پس چنین اتفاقاتی میافتد. حالا اگر باختهای متوالی رئال مادرید به 3 برسد – اتفاقی که با توجه به بازی خانگیاش برابر لاسپالماس در این هفته بعید به نظر میرسد – شرایط ممکن است فرق کند. این اتفاق از فصل 09-2008 زمانی که با هدایت خوانده راموس پنج باخت متوالی در کارنامه کهکشانیها به ثبت رسید دیگر رخ نداده است. چنین رویدادی اما هنوز برای زیدان و مردانش اتفاق نیفتاده. با این وجود نمیشود کتمان کرد که باخت 3 بر یکش در خانه تاتنهام در بازی چهارشنبه دو تیم در لندن، سنگینترین باخت اروپایی این تیم از سال 2013 بود زمانی که در مرحله نیمه نهایی با نتیجه 4 بر یک به بوروسیا دورتموند تحت هدایت یورگن کلوپ باخت. ضمناً این شکست در دنباله باختی بود که شنبه این هفته در خانه خیرونا با ارائه نمایشی وحشتناک متحمل شد و بالطبع به شیوهای که سزاوارش بود مغلوب شد. در این بین چیزی که مزید بر علت شده تا اوضاع کهکشانیها بدتر به نظر برسد، عقب ماندن آنها از بارسلونا در جدول لالیگا با 8 امتیاز فاصله است.
این جایی است که منتقدان زیدان – و بله، من هم یکی از آنها بودم زمانی که سرمربی رئال مادرید شد اما به اشتباهم پی بردم زمانی که او دو فصل پیاپی قهرمان لیگ قهرمانان شد – به ضعفهای بالقوه در شیوههای مربیگری مرد زمخت فرانسوی در کنار زمین اشاره میکردند. اینکه او چگونه میخواهد اوضاع را مدیریت کند زمانی که مانعی بزرگ در مسیر پیشروی تیمش قرار میگیرد؟ زیدان پس از باخت تیمش به تاتنهام گفت: «بحرانی وجود ندارد. از من میپرسید نگرانم؟ نه و من از پیشروی کردن هم نگران نخواهم بود. ما بد بازی نکردیم. برابر تیمی بازی میکردیم که عملکردش از ما بهتر بود و باید این را قبول کنیم. ما موقعیتهای گلزنی داشتیم اما همانطور که در این اواخر هم شاهدش بودهاید، نمیتوانستیم از موقعیتهایمان بهره ببریم.»
تا اینجا همه چیز خوب است. زیدان به نکات درستی اشاره کرد و حق با او بود: رئال مادرید موقعیتهایی داشت که به گل تبدیل نشد. شما زمانی نگران میشوید که تیمتان نتواند موقعیت گلزنی ایجاد کند اما زمانی که تیمتان نمیتواند از موقعیتهایش استفاده کند کمتر نگران میشوید. زیدان ادامه داد: «خوشحال نیستیم. در زندگی گاهی اوقات شما باید چیزهایی را بپذیرید. الان برای ما زمان خوبی نیست اما زمان داریم که اوضاع را تغییر دهیم. شکست سنگینی خوردیم اما لایق شکست بودیم. میدانیم که چطور باید اوضاع را تغییر دهیم و تغییر هم خواهیم داد.»
سوال این است که منظور زیدان از تغییر اوضاع چیست؟ آیا منظور او اضافه شدن مهرهای جدید است؟ آیا سیستم بازیاش تغییر میکند؟ آیا ذهنیت تیم تغییر میکند؟ در فرضیه اول، کریستیانو رونالدو سعی کرد که زیدان را توجیه کند اگرچه از حرفهای او به هر دو شیوه میتوان تعبیر کرد. او گفت: «کسانی مانند پپه، موراتا و خامس سال گذشته ما را قویتر میکردند. این فصل بازیکنان جوانتری داریم ضمن اینکه دنی کارواخال و گرت بیل هم مصدومند. این تیم از تیم فصل گذشته بدتر نیست اما تجربهاش کمتر است و تجربه هم فاکتور بسیار مهمی است.»
حق با رونالدو است. تجربه مهم است اگرچه تیمی که به تاتنهام باخت هم کم تجربه نبود و به استثنای اشرف حکیمی در سمت راست خط دفاعی کلی بازیکن باتجربه داشت. از میان بازیکنانی که تابستان امسال از رئال مادرید جدا شدند، شاید تنها پپه میتوانست در ترکیب فعلی رئال مادرید باشد که البته وقتی بررسی کنید، متوجه میشوید که همان مدافع پرتغالی هم فصل گذشته تنها 13 بار در ترکیب اصلی رئال به میدان رفت و از مرحله یک چهارم نهایی به بعد حتی یک دقیقه هم در لیگ قهرمانان اروپا بازی نکرد. جای بیل را هم ایسکو در پایان فصل گذشته پر کرد و به این ترتیب غیبت بیل هم چندان محسوس نبود. در مورد کارواخال اما نبودش قطعاً محسوس بود.
زمانی که بحث سیستم بازی به میان بیاید، سخت میتوان ایرادی در کار زیدان پیدا کرد. بخشی از مشکلات رئال مادرید به DNA این تیم برمیگردد بخصوص در دوران مدیریت فلورنتینو پرس. برخی باشگاهها شیوهها و ارنجهای بسیار متمایزی دارند و مربیانی که فلسفه خاص خودشان را دارند اما رئال مادرید جزو آنها نیست. این تیم بدون شک از زمان بنیتو فلورو در ابتدای دهه 90 تاکتیسینی انقلابگر نداشته است. در عوض این تیم مربیان فراوانی داشته که سیستم مربیگری آنها شبیه هم بوده است و هر کدام از آنها تلاش کردهاند این سبک مشابه را به بهترین شکل ممکن پیاده کنند: از ژوزه مورینیو گرفته تا کارلو آنچلوتی و ویسنته دلبوسکه. تحول کمتر، ابتکار عمل کمتر و بالعکس تمرکز بیشتر روی مدیریت انفرادی بازیکنان و آزاد گذاشتن بازیکن برای اینکه استعدادش را بروز دهد. البته این را هم نباید فراموش کرد که ذهن و توانایی یک بازیکن بزرگ در زمین بازی میتواند به مراتب غیرقابل پیشبینیتر و (در یک سوم دفاعی حریف) کارسازتر از آن چیزی باشد که یک مربی در کنار زمین رؤیایش را در سر میپروراند. در دوران مربیگری زیدان، ما اغلب اوقات سیستم 3-34 را با حضور بیل دیدهایم و مانند چهارشنبه هفته گذشته یک لوزی که در آن ایسکو به سمت دروازه حریف میرود. این یک مشکل جدی نیست و راستش سخت میتوان تصور کرد که این تیم بتواند با آرایش چندان متفاوتتری به میدان برود مگر آنکه تغییر و تحولی اساسی در ترکیب اصلیاش صورت بگیرد. البته یک بار دیگر باید گفت که به جز پیدا کردن فضا برای مارکو آسنسیو (اما به قیمت کنار گذاشتن چه کسی؟) گزینههایی که وجود دارد محدود هستند. تردیدی نیست که اینها بهترین بازیکنانی هستند که در حال حاضر در اختیار زیدان گذاشته شدهاند و این راهی است که باید بروند.
پس میرسیم به تنها دلیل باقی مانده ممکن: به جز اینکه تاتنهام و خیرونا خوب بازی میکردند، باید قبول کرد که باختهای رئال مقابل این دو تیم روانی هم بود و اگر رئال مادرید قرار است تغییر کند، این همان جایی است که این تغییر باید صورت بگیرد و پیشرفتی حاصل شود حداقل تا زمانی که بیل، کارواخال، کیلور ناباس، متئو کواچیچ و رافائل واران برگردند و این هم مدتی طول خواهد کشید. اینجا همان جایی است که باید پا پس کشید و قبول کرد که زیدان از همه ما برای شناسایی مشکل تیمش شایستهتر است و باید به او اجازه انجام این کار را داد.
هدایت رئال مادرید با خیلی از باشگاهها فرق دارد. آنچلوتی سرمربی سابق این تیم معتقد بود برنابئو جایی است که اگر 5 بر صفر از حریفت جلو باشی و در دقیقه 88 یک پاس اشتباه بدهی تو را هو میکنند و حرفش واقعاً درست است. با توجه به منابعی که باشگاه در اختیار دارد، هیچ بهانهای از آن پذیرفتنی نیست و نمیتوان از زیر بار شکست و ناکامیها شانه خالی کرد. زیدان هم این را میداند و میداند که هرچه زودتر باید مشکل تیمش را برطرف کند یا اگر هم مشکلی در کار نیست و این فقط یک تغییر اتفاقی است، هیچ کاری نکند جز اینکه وانمود کند که دارد کاری انجام میدهد. به هر حال هر کاری که او انجام دهد، آن کار باید در کوتاهترین زمان ممکن انجام شود چون رئال مادرید باشگاهی است که صبر در آن معنا و مفهوم پررنگی ندارد.
منبع: سایت ESPN/ گابریله مارکوتی