فاتحهى منصوریان براى نیمکت استقلال
5 بازی و 3 باخت. این کارنامه رقت بار تیمی است که در تابستان پرماجرا، پرهیاهوترین و ولخرجترین تیم بود.
به گزارش ایلنا، تیم منصوریان تا توانست بریز و بپاش کرد و هر آنچه ستاره بود را تور زد تا بلکه برای لیگ هفدهم بتواند تمامی ناکامیها، ناامیدیها و فرصت سوزیهای فصل قبل را از اذهان پاک کند، بنا به ادعای سرمربیاش فوتبال مالکانه و تهاجمی را پیاده کند و هم گل بزند و هم هوادارانش را از تماشای یک فوتبال زیبا سیراب کند اما آنچه تا هفته پنجم رخ داده، فاصله چند صد کیلومتری با این رویاهای شیرین دارد. استقلال امروز یک تیم ورشکسته است که هیچ نقطه روشن و امیدوارکنندهای ندارد و برخلاف ادعاهای سرمربیاش هیچ آیندهای را نمیتوان حداقل در این لحظه برای این تیم متصور بود.
منصوریان اصرار فراوانی دارد که با جملات عوامفریبانه و واژههای پرطمطراق و البته نمایشهای بی مزه افکار عمومی را همراه خود کند و به همه وعده یک استقلال رویایی را بدهد اما واقعیت در استقلال به اندازهای تلخ و نومیدکننده است که با این حربههای دستمالی شده نمیتوان آن را مستتر کرد. تیم پرستاره علیمنصور به واژههای جعلی و عاریتیاش بیشتر شباهت دارد؛ دورنمایی زیبا و چهره بزک شده که البته چشمنوازی، صلابت و قدرتش تنها روی کاغذ اعتبار دارد و درون مستطیل سبز هیچ خبری از آنها نیست.
اعداد و ارقام همه حقیقت را درباره استقلال فریاد میزنند؛ 5 بازی، 3 شکست که دو تای آن در تهران و پیش چشم تماشاگران خودی رخ داده، 4 گل خورده و تنها یک گل زده. این آمار بازتابنده همه واقعیت این فصل استقلال است. تیمی که در 5 هفته تنها و تنها یک بار موفق به گشودن دروازه حریفان شده و همین آمار رقت بار، دستمایه پستهای هجوآمیز و شوخیهای دمدستی در شبکههای اجتماعی شده. تیمی که مربیاش مدعی بود دو باخت با دو پنالتی در چهار هفته نخست لیگ، تنها حاصل شانس و تصادف است اما برد دوگله پدیده در تهران و موقعیتهای صد درصدی و عبور چند باره مهاجمان این تیم از دفاع از هم پاشیده آبیها نیشخند تلخی به ادعای علیمنصور بود و ادعاهای او را یکسره پا در هوا نشان داد.
استقلال در خلق موقعیتهای گل ناتوان و منفعل است و در طول بازی به تعداد انگشتان یک دست هم موقعیت روی دروازه حریف نمیسازد و طعنه آمیز اینکه تنها گل این تیم در این فصل نیز نه بر روی یک برنامه تاکتیکی بلکه روی یک ضربه راه دور به دست آمده؛ آنچه که یکی دیگر از ادعاهای متعدد سرمربی استقلال را پوچ و واهی نشان میدهد.
فوتبال مالکانه کلیدواژه منصوریان در فصل جاری بوده اما در مستطیل سبز آنچه رویت میشود، تماشای هافبکهای تماشاگر استقلال در برابر حریفان است! هافبکهایی با اسمهای بزرگ و تواناییهای کوچک، با ادعاهای فراوان و عملکرد ناچیز، پیرمردهایی با صدای بلند و نفسهای به شماره افتاده.
این مجموعه از هم گسیخته، بی برنامه و ورشکسته با لفاظی و نمایشهای بیمایه منصوریان در برابر دوربینها یک ترکیب به غایت عجیب است؛ ترکیبی برای باختن و ناکام شدن. مردی که عضلههای زبانش و البته بدنش بیشتر از سلولهای خاکستریاش کار میکنند و بیشتر از کار کردن، به حرف زدن و نمایش دادن علاقه دارد و همین مشکلات استقلال را دوچندان کرده.
ناقوس پایان از مدتها قبل به صدا درآمده؛ مدتها قبلتر از آنکه منصوریان با یک نمایش متفرعنانه روی چمن آزادی فاتحه بخواند. فاتحه این تیم خیلی پیشتر خوانده شده آقای منصوریان.
یادداشت: سعید آقایی