خبرگزاری کار ایران

روزگار سپیدرود چرا چنین شد؟ بیا موجی جدید بساز (یادداشت روز)

روزگار سپیدرود چرا چنین شد؟ بیا موجی جدید بساز (یادداشت روز)
کد خبر : ۵۲۳۱۵۷

مدیرعامل سپیدرود آن عبارت کلیشه‌ای «مثل کوه پشت مربی ایستاده‌ام» را تکرار می‌کند و سرمربی جز اشاره به بدشانسی جمله دیگری از سبد واژگانش بیرون نمی‌آورد. فکرها در این تیم قفل شده‌ و «کلید» در باشگاه سپیدرود دست هیچ کس نیست.

به گزارش ایلنا، سپیدرود از فردای صعود به لیگ برتر انگار در هر تصمیم و ایده و هر قدم تلاش کرد تا شبیه تیم‌های خلق‌الساعه‌ای باشد که برای سقوط، صعود کرده‌اند. چند دهه حسرت برای نمایش نام زیبای سپیدرود در لیگ برتر انگار یک‌شبه فراموش شد. اصالت و قدمت کمک نکرد تا سپیدرود با وسواس و ریزه‌کاری تیم جدیدش را برای لیگ برتر بسازد و این فقط یک دلیل داشت: از صدر تا ذیل در باشگاه سپیدرود، همه عاریه‌ای بودند، مالکیت و مقام مدیریت و هر سمت دیگری در سپیدرود با هزار بازی و رندی و پنهان‌کاری به دست آمده بود‌. سپیدرود، این نام خاطره‌انگیز و طرفدارانش یک سو بودند و اداره‌کنند‌گان در حوزه مدیریت و فنی یک سوی دیگر. تماشاگران قدم به قدم با سپیدرود پیش آمده بودند و جشن می‌گرفتند، آن سو اما از چیزی که به چنگ آورده بودند قهقهه می‌زدند. این دو حس متضاد در سپیدرود بود.

حیات آنها که سپیدرود را یکباره مال خود دیده بودند، فقط با یک تدبیر رندانه ادامه داشت؛ حیات در بحران، بقا در آشفتگی، حیات در بی‌سامانی. سپیدرود باید سردرگم و بی‌حساب پیش می‌رفت تا سیاق مدیریت و مربیگری فشل و بی‌نظم عوض نشود، تا آب از آب تکان نخورد، تا ناله‌های بی‌پولی و دریافتی‌های نانوشته ادامه داشته باشد. با این الگوی سراسر غلط موفقیتی هم به چنگ آمده بود و آن موفقیت برای سپیدرود آنقدر بزرگ بود که ادامه همان مسیر پر از شائبه، برای دوستداران سپیدرود چه بسا در کوتاه‌مدت سوال‌برانگیز به نظر نرسد اما فوتبال به این رندی‌ها پاسخی روشن می‌دهد و محصول این سیاق تیمداری را در جدول لیگ ثبت می‌کند: ۳ بازی، صفر امتیاز. فوتبال تا این اندازه بی‌پرده پاسخ می‌دهد.

سپیدرود از آسان‌ترین بازی‌های فصل دست ‌خالی بیرون آمده و بازی را به رقیبانی باخته که شاید در پایان فصل شانه‌ به شانه برای سقوط با سپیدرود رقابت کنند. این یک پیام روشن دارد، سپیدرود شاید به جای ۹ امتیاز، ۱۸ امتیاز را از دست داده و شکست‌های ۶ امتیازی را ثبت کرده است‌. دغدغه‌ها اما در سپیدرود چیز دیگری است. در باشگاه سپیدرود فوتبال را برای فوتبال مدیریت و مربیگری نمی‌کنند، بلکه فوتبال بازی می‌کنند برای ادامه حیات در آشفته‌بازاری که به نام سپیدرود بنا کرده‌اند.

بنای این تیم در آشفتگی گذاشته شده و نتیجه‌اش را در ترکیبش می‌بینیم. سپیدرود فقط بازنده سه بازی اول نیست. این تیم پیش از شروع لیگ بازی بزرگتری را باخته است. در نقل و انتقالات بدسلیقگی فنی از سپیدرود تیمی ساخت که با ترکیب جدیدش نمی‌تواند از لیگ یک دوباره صعود کند. تیم‌ها در نقل و انتقالات باید ایده بازی خود را بشناسند و بدانند برای اجرای کدام ایده‌ها خرید می‌کنند. سپیدرود اما در لیگ یک با ایده‌های دم‌دستی و نازل فوتبال بازی می‌کرد و برای تغییر ایده‌ها یک قدم به جلو برنداشت و حتی با خریدهایش راه رفتن خود را هم فراموش کرد. سپیدرود بازیکنانی را در نقل و انتقالات کنار گذاشت و نشان داد که خود نیز دلیل موفقیت فنی نسبی فصل گذشته‌اش را نمی‌شناخت.

سری به خط میانی سپیدرود بزنید. آنجا که باید فکر و اندیشه بازی اجرا شود، هیچ نشانی از اندیشه نیست. سپیدرود سردرگم است و حتی بعد از هر بازی دچار این باور غلط می‌شود که بهتر از حریف بازی کرده اما با بداقبالی بازی را باخته. بزرگترین خطا در همین تلقی نهفته است. سپیدرود نمایش بی‌هدف خود را که مقابل ضعیف‌ترین تیم‌های لیگ برتر نیز به نتیجه نمی‌رسد، برتر می‌داند و نشان می‌دهد که درک این تیم از مفاهیم فوتبال دم‌دستی است.

اما برای این تیم بهترین تصمیم کدام است؟ سپیدرود نشان داده که بعد از سه شکست نیز در واکنش‌هایش از تدبیر تازه، نگاه تازه و باورهای تازه خبری نیست. مدیرعامل آن عبارت دستمالی‌شده «مثل کوه پشت مربی ایستاده‌ام» را تکرار می‌کند و سرمربی جز اشاره به بدشانسی جمله دیگری از سبد واژ‌گانش بیرون نمی‌آورد. فکرها در این تیم قفل شده‌اند و کلید در باشگاه سپیدرود دست هیچ کس نیست. نابلد بودن که در نقل و انتقالات تیم بدسلیقه‌ای را برای سپیدرود ساخت، همراه سپیدرود هفته به هفته پیش می‌رود و تماشاگر را در حسرت تیمی گذاشته است که کاش این شمایل را نداشت، کاش راه دیگری را می‌رفت و موج دیگری را می‌ساخت.

سپیدرود باید دست از این افکار که راه نجات در اخراج یا بقای مربی است بردارد، باید اینکه بدشانسی را عامل شکست‌های پی‌در‌پی می‌داند فراموش کند، باید تصویر دیگری از خود را نشان دهد و ساختن یک تصویر تازه در لیگ برتر هزار فکر می‌خواهد که یک از آن هزار در سپیدرود روی میز مشورت ریخته نشده است.

یادداشت: فرشاد کاس‌نژاد

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز