جنگ جهانی در سال منتهی به جام جهانی
4 نفر به یک نفر/ شورش ایران و کرواسی علیه کارلوس کیروش؟
حضور همزمان کرانچار، برانکو، کریمی و قلعه نویی در سال جام جهانی می تواند برای کی روش اعلان خطر باشد.
به گزارش ایلنا، حدود 20 روز از صعود شیرین تیم ملی ایران به جام جهانی۲۰۱۸ می گذرد. صعودی که بی شک با خط خوش در تاریخ فوتبال این کشور ثبت شد و تا همیشه حلاوتش از یادها نخواهد رفت. دلایل شیرینی این موفقیت بزرگ، هم روشن است و هم اظهر من الشمس.
قسمت اول/ زندگی شیرین است
دبل کردن در کوالیفای شدن به مهم ترین فستیوال جهانی برای نخستین بار؛ تثبیت شدن صعود به عنوان صدرنشین گروه برای دومین بار متوالی؛قطعی شدن صعود دو هفته پیش از پایان مرحله مقدماتی, بازهم برای اولین مرتبه؛۸ بازی، بدون باخت و بدون گل خورده و ثبت بهترین آمار بین تمام تیمهای جهان از این حیث و...
همه موارد بالا و یک جین دلیل دیگر باعث می شود که حالا حالاها خوشحال باشیم و علی الحساب به بی برنامگی ها و باگهای فراوان فوتبال کشورمان بی اعتنا باشیم. حواسمان به ارقام نجومی که این جیب به آن جیب می شود نباشد؛دلالهای بازار نقل و انتقالات را نادیده بگیریم وقص علی هذا. از طرفی حالا نمایش خیره کننده تیمیکدست و با شخصیت کی روش خواه ناخواه رویای صعود به دور دوم جام جهانی را در ذهن ها می پروراند؛ حتی خود کی روش محافظه کار هم در تور مصاحبه های خارجی اش صعود به دور دوم را کلید واژه قرار داده است. بی تردید نائل شدن به این مهم بی بدیل نیازمندیک برنامه مدون است.در جام جهانی دیگر با قطر و چین و ازبکستان و کره و سوریه سر و کار نداریم و اینطور نیست که در ۸ بازیفقط یک شوت به سمت دروازه مان زده شود. از همین رو بایدپلنی ویژه برای اینیکسال ترتیب بدهیم. یک سالی که روز به روز از آن کاسته می شود.
کارلوس کی روش همان شب پیروزی مقابل ازبکستان گفت که امشب را شادی می کنیم و از فردا برای صعود به دور دوم جام جهانی باید تلاش کنیم و عرق بریزیم و برنامه داشته باشیم. مرد پرتغالی مصمم تر از همیشه پلن آماده سازی را رسانه ای کرد. برنامه ای پر و پیمان که ۷ مرحله داشت. با این توضیح که یک فاز آن، تنها سه روز است و دو فاز آخر بک تو بک خواهد بود و بین آن فاصله ای وجود ندارد.برنامه ای۱۰۰ روزه که ناخوداگاه لیگ هفدهم را تحت تاثیر خود قرار می دهد و دست بر قضا، نکته نگران کننده همینجا است.
قسمت دوم/ زندگی به یک باره تلخ می شود
هنوز آنقدر فراموش کار نشده ایم که درگیری های قلعه نویی – کی روش و برانکو – کی روش را به خاطر اردوهای گاه و بیگاه تیم ملیدر فصلی که گذشت فراموش کنیم. دومی آنقدر حاد شد که کی روش یکی از اردوهای خود را به یک اردوی عبث تبدیل کرد و بازیکنان پرسپولیس را برگرداند و از اردو بیرون کرد و دستیاران ایرانی خود را نیز اخراج کرد تا نشان دهد این اعتراض چقدر برایش گران تمام شده است. او با این کار زهر چشم کافی را هم گرفت و چشم همه را ترساند.مرد پرتغالی تا مدتها از برانکو کینه به دل گرفته بود و در مصاحبه های داخلی و خارجی بر او می تاخت و حتی تا آستانه جدایی(برای ان امین بار) پیش رفت. گرچه این جنگ بین سرمربی اسبق و کنونی تیم ملی سرانجام ضرری به هیچ کدام وارد نکرد و هر دو به هدف ههای خود رسیدند. پرسپولیس فاتح لیگ شد و به جمع ۸ تیم برتر آسیا رفت و تیم ملی هم با قدرت راهی جام جهانی شد.
کمی به عقب تر برگردیم. شاید برخی ها از یادشان رفته باشد. پیش از جام جهانی۲۰۱۴. کی روش برنامه آماده سازی عجیب و غریب و طولانی مدتی را تقدیم فدراسیون وقت کرد. در آن زمان برانکو نبود اما هموطنش، کرانچار در سپاهان فعالیتداشت. طلایی پوشان اصفهانی درگیر لیگ قهرمانان بودند و کی روش نفراتی چون رحمان احمدی و احسان حاج صفی و ... را برای اردوی دو ماهه خود پیش از آغاز رقابت ها می خواست. کرانچار، تصمیم کی روش را جنون آور و بچه گانه خطاب کرد و مرد پرتغالی هم مطابق انتظار کم نیاورد وبا استفاده از قدرت لایزالش در فدراسیون, برنده این جنگ پرالتهاب شد.
حالا در سال جام جهانی شرایط اضطراری تر هست. هم کی روش هست , هم کرانچار و هم برانکو. قلعه نویی و علی کریمی را هم به این لیست اضافه کنید. برانکو با پرسپولیس باید در لیگ قهرمانان این فصل و هم فصل بعد مبارزه کند. علی کریمی تازه نفس هم با تیم نصفه و نیمه اش یکی از نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان فصل آتی است و آتشش از همه تندتر است. کرانچار و قلعه نویی می بایست اعتبار خدشه دار دو شده دو تیم اصفهانیرا بازگردانند و فشار زیادی روی دوش شان سنگینی می کند. برنامه کی روش وقت گیر است و مانند لیگ شانزدهم وقفه های زیادی را به وجود می آورد و برخی از آنها در برنامه زمان بندی شده فیفا برای تیمهای ملی هم نیست. پس یعنی باید منتظر اعتراضات دوباره باشگاه ها باشیم. اعتراضاتی که رنگ و بوی جدی تری به خود می گیرد و اینیک زنگ خطر بزرگ برای تیم ملی, باشگاه های ما و فدراسیون فوتبال خواهد بود.
قسمت پایانی: زندگی را دوباره شیرینش کنید!
نقش فدراسیون فوتبال در این بین بسیار مهم و حائز اهمیت است. این بار نباید بگذاریم این خراش تازه التیام پیدا کرده در بدترین زمان ممکن سرباز کند و عفونتش کل پیکره فوتبالمان را از هم بپاشد. باید از همین حالا به فکر راه درمان بود. لازم است پادزهر را از همین حالا که وقت هست تهیه کنیم. چگونه؟ با مشورت گرفتن از باشگاه ها. با برگزاری جلساتی بین سرمربی تیم ملی و مربیان باشگاه ها که هیچ وقت عملی نشد. با ایجاد تعامل. با نشستن دور یک میز و خوردن یک ناهار یا صبحانه اداری در کنار هم. با خرج کردن کمی اقتدار. این بار دیگر سیستم من بمیرم تو بمیری و کدخدامنشی جواب نمی دهد؛ چرا که آتش زیر این خاکستر مثل قبلی ها نیست و زبانه اش در صورت فوران خیلی ها را می سوزاند و اول از همه دودش در چشم خودمان می رود. حالا بهترین زمان برای مهدی تاج است تا خودی نشان دهد و اثبات کند پیرو سیستم خنده درمانی نفر قبلی نیست. او باید به همه بگوید کت تن کیست.