به مناسبت دهمین سال خداحافظی علی دایی
10 سکانس از شماره 10 افسانه ای ایران/ شهریارا تو بمان
ده سال از خداحافظی علی دایی گذشت...
به گزارش ایلنا، ده سال گذشت. به سرعت برق و باد یک دهه از آن کنفرانس مطبوعاتی تلخ علی دایی می گذرد. کنفرانسی که بعد از قهرمانی سایپا در لیگ برتر با شهریار برگزار شد و او جلوی چشم خبرنگاران اظهار داشت: این آخرین بازی علی دایی در فوتبال بود. مطمئن باشید که دایی دوباره در زمین فوتبال بازی نخواهد کرد. خدا را شکر که در بازی آخر توانستم هم گل بزنم و هم تیمم را قهرمان کنم. از همه مردم و دلسوزان فوتبال متشکرم.
دو دهه قبل شاید خیلی ها در اقصی نقاط دنیا ایران را به خوبی نمی شناختند اما نام علی دایی بود که آنها را با کشوری به نام ایران آشنا می کرد. اصلا چرا راه دور برویم. همین مادرهاو مادر بزرگ های خودمان.همینهایی که اصلا رابطه ای با فوتبال برقرار نمی کردند و از آن فراری بودند و اعتقاد داشتند 22 نفر بی دلیل دنبال یک توپ می دوند اما اگر می گفتی یک فوتبالیست نام ببر؛ جملگی می گفتند علی دایی. فرانتس بکن باوئر، لوتار ماتئوس، جان فرانکو زولا، پائولو مالدینی، اوتمار هیتسفیلد، ماریو باسلر و ... که هر کدام تاریخی برای خودشان دارند در وصف شماره 10 تاریخی ایران تعریف و تمجیدهای زیادی کرده اند.
در ادامه به مناسبت دهمین سالگرد خداحافظی شماره 10؛ ده سایه روشن او در بازی های ملی را خیلی سریع مرور می کنیم.
1-اولین گل ملی:
25 ژوئن 1993 بود که جوان اردبیلی پا به تیم ملی گذاشت و در جریان برد پرگل در برابر چین تایپه، اولین گل ملی اش را زد. گلی که افتتاحیه 108 گل دیگرش بود. دایی در مقدماتی جام جهانی 94 خوش درخشید و این مسابقه مقدمه اش بود.
2-سوپر هت تریک مقابل کره:
بازی با کره در رقابت های جام ملت های 96 از یاد هیچ کس نمی رود.دیداری که به تاریخی ترین برد ایران برابر چشم بادامی ها منجر شد. علی دایی در این مسابقه هر کاری که دلش خواست را انجام داد. زدن 4 گل در یک نیمه اشک سرمربی کره و بازیکنان و هواداران این تیم را درآورد.
3-بازی با طحال پاره و بیهوشی و بیمارستان و...
توضیحات علی دایی در این رابطه: تلخترین اتفاق زندگی ورزشیام بود در بازیهای آسیایی هیروشیما مقابل بحرین قرار گرفتیم که دروازهبان بحرین با لگد به کلیه و طحال من کوبید و به دلیل اینکه تعویضهای تیم ملی انجام شده بود من 20 دقیقه را با آن وضعیت بازی کردم و آن 20 دقیقه برایم به اندازه 200 سال طول کشید پس از آن به رختکن رفتم و بیهوش شدم و بعد مرا به بیمارستان منتقل کردند.
در خانه ما هیچ کس از من خبر نداشت و از یکی از افرادی که در تیم حضور داشت درخواست کردم با گوشی موبایلش تماسی برقرار کنم که او دو بار گرفت و به من گفت که تلفن اشغال است و بعد رفت و مهندس عابدینی گوشی تلفنش را به من داد و من با خانوادهام صحبت کردم. مادرم برای آنکه اتفاقی برای من نیفتد یک هفته روضه گرفته بود.
یک خوبی کوچک می تواند آدم را مدیون خود کند. مهندس عابدینی خیلی برایم زحمت کشید. و در نهایت من با لباس چیمنو از ژاپن به ایران بازگشتم و به دلیل اینکه هزینه بیمارستان زیاد بود با این وضعیت به کشور برگشتم.
4-حماسه ملبورن و پاس تاریخی:
در بازی برابر استرالیا گل نزد اما پاس طلایی اش به خداداد عزیزی کم از گل نداشت. پاسی که غزال تیزپا را به راه انداخت و یک ملت را به هوا برد و استادیم ملبورن را در سکوتی مرگبار فرو برد.
5-پشت سر گذاشتن پوشکاش
در بازی برابر لبنان در مقدماتی جام ملت های 2004 بود که موفق شد با زدن یک گل رکورد پوشکاش افسانه ای، مهاجم دهه 50 و60 میلادی جهان را بشکند. شهریار بعد از این گل بازهم توانست نزدیک به 20 گل دیگر بزند.
6-شکست الدعایه و عربستان در حضور 120 هزار نفر
دوم شهریور ماه سال 1380 بود. ورزشگاه آزادی به واقع 120 هزار نفر در دل خود جای داده بود. ایران و رقیب نفرت انگیز به مصاف هم رفتند. با تمام ستاره ها. شاهکار خیره کننده علی دایی با دو گل خاطره انگیز به محمد الدعایه و پیروزی تیم بلاژ با همان دو گل.
7-ضربه سر باورنکردنی به کویت
هر چقدر این گل را پلی و ریپلی کنید بازهم نمی توانید دلیل قانع کننده و منطقی برای این گل ونحوه به ثمر رسیدنش پیدا کنید. نمی شود تصور کرد یک بازیکن چگونه می تواند تا این حد سر خود را در این شرایط عجیب و غذیب و نا متعادل پایین بیاورد و چنین ضربه سری بزند. این گل علی دایی مقدمه کسب رتبه سوم این رقابت ها بود.
8-درخشش خیره کننده مقابل بحرین و سومی با برانکو
16 مرداد 83 و جدال ایران و بحرین در رده بندی جام ملت های 2004. ملی پوشان با نتیجه 4-2 به پیروزی رسیدند و به کم ترین حق خود در این جام رسیدند. دایی با زدن دو گل به یاد ماندنی از دلایل اصلی برد ما به حساب می آمد.
9-آخرین گل ملی به کاستاریکا:
دیداری دوستانه در دهم اسفندماه 84. دایی زننده یکی از سه گل ایران بود. گلی که پایان بخش گل های بی پایان اسطوره برای تیم ملی بود. گلی که همانقدر که خوشحال کرد، سگرمه ها را هم در هم تنید.
10-این شما و این افتخارات اسطوره:
زننده بیشترین گل ملی در تاریخ با 109 گل. تنها بازیکنی که تعداد گل های ملی اش سه رقمی است. زننده بیشترین گل در مقدماتی جام جهانی با 35 گل. زدن 14 گل در 4 دوره جام ملت ها، بیشتر از هر بازیکنی. قرار گرفتن به عنوان تنها آسیایی در جمع 100 بازیکن برتر تاریخ از نگاه سایت بریتانیایی. اولین ایرانی که قهرمان بوندسلیگا شد و اولین آسیایی که به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید. اولین بازیکن مربی قهرمان لیگ برتر و ....
نخواستیم در این نوشته، اشاره ای به روزهای تلخ اسطوره داشته باشیم. روزهایی که یا خودش مرتکب اشتباهاتی شد یا مورد هجمه بی رحمانه قرار گرفت. هر چه که بود او قهرمان یک ملت است و باید به وجودش افتخار کرد. توصیف اسطوره سخت است. به قول باسلر به او بگوییم گوهر گرانبها یا الگوی جوانان جهان به قول ماتئوس یا اعجوبه فوتبال از نظر اوتمار هیتسفیلد یا بهترین سرزن دنیا از نظر بکن باوئر یا....
به هر حال شاید بهترین لقب برای اسطوره بی چون و چرای فوتبال ایران شهریار است.