پرونده ای از تغییرات در قوانین فوتبال
اقدامات ترسناک نابودگر گوی بردار و 4+1/ ورود عاشقان فوتبال ممنوع!
فوتبال با قوانین اینفانتینو و کمیته IFAB به طور کلی شکل کنونی خود را از دست می دهد و شاید به رشته دیگری تبدیل شود.
به گزارش ایلنا، از دو قرن قبل از میلاد مسیح علاقه به توپ گرد وبازی شبیه به فوتبال در بین مردم به وجود آمد. زمانی که اسامی گوناگونی چون کماری و کالچو فیورنتینی و ... داشت و بین طبقه ای خاص بازی می شد تا اینکه کم کم پیشرفته تر و دانشگاهی شد وسرانجام در اواسط قرن نوزدهم توسط انگلیس ها، فوتبال به شکل فوتبال کنونی در آمد. با این حال سال به سال قوانینی که انجمن فوتبال ترتیب داده بود با تغییر روبرو شد و همه این تغییرات در جهت زیباتر شدن و کامل تر شدن این رشته مهیج و عالم شمول بود.
از دهه هشتاد میلادی قرن بیستم به بعد این تغییرات دیگر سرعت خود را از دست داد. مردم با قوانین موجود اخت پیدا کردند و هر چه می گذشت ایجاد کوچکترین تغییرات هم هجمه های زیادی را در پی داشت. در دوران سپ بلاتر اوج تغییرات حول قانون گل طلایی و گل نقره ای بود که در نهایت بازهم همه چیز به وضع قبلی بازگشت و چندان روی تغییر دادن شکل فوتبال وجود نداشت.
7 اسفند 1394 بود که جیانی اینفانتینو با کلی اهداف بزرگ و وعده ایجاد تغییرات بنیادین در قوانین فوتبال ریاست فیفا را بر عهده گرفت. همه از رسوایی های مالی بلاتر و هم قطارانش به سطوح آمده بودند و مرد بی موی سوئیسی را فرشته نجات می دانستند. مهمترین اقدام جیانی تا بدین جا عمل به مهمترین وعده اش یعنی 48 تیمی کردن جام جهانی بود. اینفانتیو در همین مدت زمان کوتاه تغییرات زیادی را به وجود آورده ودر نظر دارد ایجاد کند که هر کدام با واکنش های فراوانی روبرو شده است. آخرین اقدامی که امروز رسانه ای شد و خیلی ها را به معنای واقعی ترساند، تغییر زمان بازی از دو زمان 45 دقیقه ای به دو تایم 30 دقیقه ای است. این تصمیم توسط اینفانتینو و کمیته IFAB گرفته شده است. در ادامه نگاهی به تمامی اهداف این کمیته می پردازیم. اهدافی که می تواند اتفاقات غیر منتظره و عجیبی را برای فوتبالی که به قول بیل شنکلی فراتر از مرگ و زندگی است به بار بیاورد. تغییراتی که ممکن است باعث شود فوتبال را با رشته دیگری اشتباه بگیریم.
کمیتهIFAB چیست؟
همواره بریتانیایی ها در تاریخ سهم ویژهتری از فوتبال را برای خودشان می خواستند و همواره دوست داشتند خودشان حرف اول و آخر را بزنند. در زمان ژول ریمه بود که آنها این اختیار را پیدا نکردند و تا سال 1950 در هیچ کدام از جامهای جهانی حضور پیدا نکردند چرا که فیفا را به رسمیت نمی شناختند. پس از فوت ژول ریمه آنها نفوذ کردند و تدریجا قدرت را از آن خود کردند. حالا هم جالب است بدانید کمیته پنج نفره IFAB متشکل از 4 بریتانیایی از کشورهای انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و یک نماینده از فیفا هست. این کمیته قرار است در ظاهر به عنوان کمیته ای مستقل در جهت بهبود و توسعه این بازی برای هواداران و بازیکنان و مسئولین قوانینی را تبیین کند و هیچ کس هم نمی تواند در کارشان دخالت کند.
48 تیمی شدن جام جهانی:
ایده ای عجیب که اینفانتینو طرحش را داده بود و عملی شد. امثال مارادونا و مورینیو هم از آن حمایت کردند. فیفا با این طرح می خواهد به همه گیر شدن رقابت برای حضور در جام جهانیکمک کند و از طرفی درآمدزایی بیشتری هم داشته باشد. شاید رسیدن به جام جهانی با این طرح برای خیلی از کشورها دیگر آرزو نباشد اما آیابهافت فاحش کیفیت رقابت ها توجه شده است؟ به اینکه دیگر بازی ها خصوصا در مراحل ابتدایی جذابیتی نخواهد داشت؟ به اینکه قرار است در دل این طرح قوانینی چون وقت اضافه و پنالتی و ... هم تغییر کند؟
حذف آفساید:
فان باستن مدیرکل توسعه فیفا در حمایت از این طرح گفت: با این کار فوتبال جذاب می شود و مردم هم رضایت بیشتری خواهند داشت. درست است که بازی ها پرگل تر می شود اما به چه قیمتی؟ تکلیف سیستمهای کاتناچیو، دفاع های روی برنامه و فوتبال سیستماتیک چه می شود؟حذف آفساید یعنی هندبالی شدن فوتبال. یعنی بازگشت به جام جهانی 1930. یعنی برگشت به فوتبال اولیه. فوتبالی که دفاع در آن دیگر نقش کلیدی ندارد.
برگزاری بازی در دو نیمه 30 دقیقه ای و 8 نفره شدن تیمها:
بله. این هم یکی دیگر از طرح های IFAB هست. طرحی که می خواهد فوتبال را به دو زمان 30 دقیقه ای مفید تبدیل کند و زمان بازی با هر بار بیرون رفتن توپ از حرکت بایستد. همچنین قرار است نفرات به 8 نفر کاهش پیدا کنند ومتعاقب آن ابعاد زمین هم کوچکتر شود. فکر کردن به این تغییرات خطرناک است اما جالب است بدانید تا مرحله اجرایی شدن فاصله چندانی ندارند.
قانون تعویض چهارم:
شاید از معدود قوانین قابل تامل همین باشد. تعویض چهارم. اتفاقی که قرار است به صورت ازمایشی در جام کنفدراسیون ها اعمال شود و اگر دیداری به وقت اضافه کشیده شد هر تیم بتواند یک تعویض اضافه داشته باشد. این تغییر با آرای موافق زیادی همراه بوده است و امثال زین الدین زیدان از آن حمایت کرده اند.
ویدیو چک:
در جام جهانی جوانان تبعات این طرح را ما ایرانی هاچشیدیم. فیفا برای رعایت عدالت این طرح را وارد کرده و از والیبال تقلید کرده است اما بعضی هم بر این عقیده اند که جذابیت و منحصر به فرد بودن فوتبال به خاطر همین اشتباهات سهوی است که رخ می دهد. شاید در حد همان تکنولوژی خط دروازه بتوان راضی شد اما به قول پلاتینی ورود تکنولوژی با حجم وسیع به فوتبال روح را از این رشته همه گیر خواهد گرفت و شکل ماشینی به آن می دهد. فقط تصور کنید این قانون بخواهد در فوتبال ایران عملی شود. حتی تصور کردنش هم فاجعه است و باید خودمان را برای دیدن 90 دقیقه ویدیو چک آماده کنیم.
دریبل در ضربات ایستگاهی و قوانین عجیب پنالتی:
طبق این قانون اگر ضربه ایستگاهی به دست آمد بازیکن پشت توپ می تواند به جای زدن ضربه یک ضرب، توپ را بردارد با آن پا به توپ شود ودریبل بزند. درباره پنالتی هم قوانین عجیب تری در راه است. اول اینکه اگر در جریان بازی پنالتی رخ داد دیگر برگشتی در کار نیست و یا پنالتی گل می شود یا گل نمی شود.
همچنین قرار است به جای ضربات پنالتی در آخر بازی برای تعیین تیم برنده هر بازیکن از فاصله 25 متری به سمت دروازه بیاید و در کمتر از 8 ثانیه به سمت دروازه ضربه بزند. گلر هم حق خروج از محوطه جریمه را ندارد. این کار برای برنده شدن تیم شایسته تر انجام می شود و هر تیم 5 بار می تواند این کار را انجام دهد و به نوعی 5 شانس دارد.
تغییر در قانون اخراج و خطا:
در این طرح هر بازیکن اگر 5 خطا انجام دهد از زمین اخراج خواهد شد. از طرفی خود قانون اخراج هم ممکن است با تغییراتی مواجه شود. یعنی اگر هر بازیکن 5 خطا انجام دهد از زمین بیرون می رود مثل بسکتبال. البته بازهم ممکن است تغییراتی در راه باشد. مثلا اینکه دیگر بازیکن از زمین به صورت دائم اخراج نمی شود و 10 دقیقه بعد دوباره به زمین برگردد. مانند هندبال و چند رته توپی دیگر که اخراج بازیکنان در آن موقتی است.
این حجم از تغییرات بنیادین به معنای واقعی شاید فوتبال را از حالت کنونی اش خارج کند. شاید دیگر این رشته جذاب، جذاب نباشد. دیگر نتواند بیننده های میلیاردی خود را حفظ کند و این یعنی مرگ یک عشق دیرین بین مردم جهان. مرگ رشته ای که جنگ ها به راه انداخته و جنگ ها پایان داده است. رشته ای که یک ورزش صرف نیست. یک صنعت است و هر چیزی که بخواید در آن پیدا می کنید. از عشق و نفرت تا اشک و لبخند. از درام و تراژدی تا طنز و سیاست. این حرف شاید احساسی باشد اما ممکن است خیلی ها در ذهن خود این را بگویند که ای کاش بلاتر می ماند و اختلاس های مالی اش را انجام می داد اما دست به فوتبال نمی زد و اینفانتینو هم قرعه های لیگ قهرمانان را از داخل گلدان ها در می آورد.