به بهانهی فهم سیاسی علیرضا منصوریان و سیاسینویسهای ورشکسته
استقلال در یک دیدار ورزشی نتوانست از حریف خود امتیاز کسب کند و با شکست از این رقابتها حذف شد تا سیاسینویسهای ورزشکسته موضوع عجیبی را به میان بیاورند؛ حق استقلال و علیرضا منصوریان شکست بود چرا که از روحانی حمایت کردند!
به گزارش ایلنا، علیرضا منصوریان نتوانست از سرمایه یک گلهی خود در بازی رفت مراقبت کند و با شکست دور از انتظار و پرگل دیدار برابر العین را به پایان رساند. روی صحبتم با سه گروه است:
۱- سیاسینویس های ورشکسته
۲- فوتبالی های بیغیرت چه قرمز و چه آبی
۳- منصوریان، کادر فنی، مدیران باشگاه و مهدی رحمتی
۱- اگر در کارزار انتخاباتی، مربی پر افتخارترین تیم ایران، حد درک و فهم سیاسی اش در حد درک و فهم شما بود و در کمپین های عیناً کپی برداری شدهی شما از کمپینهای آمریکایی شرکت میکرد و انتخاباش با توجه به وضع موجود کشور، گزینه ای جز روحانی بود، امروز چه میگفتید؟ اگر استقلال صعود کرده بود چه میگفتید؟ همانا که فهم فوتبالی شما در حد همان فهم سیاسیتان است.
ما افتخار میکنیم که مربی تیم پر طرفدار استقلال، با کمترین تخصص در زمینه سیاست، فهم دقیق تری از شما نسبت به نیاز ها و مخاطره های کنونی کشور و خواست اکثریت مردم دارد.
مسبب بخشی ازین شکست دوستان سیاسی و به ظاهر عشق فوتبالی شما هستند که دست از سر فوتبال و پول و قدرت و شهرت همراه آن برنمیدارند.
شکست خود را در انتخابات بپذیرید و اگر توانش را دارید، به جز استفاده از امکانات دولتی برای فریاد زدن و قدرت نمایی، بنشینید و آرام بگیرید و فکر کنید، فکر کنید که چرا مردم شما و منشتان را نمیخواهند؟ حتی فوتبالی هایی که درک تخصصی از سیاست ندارند و جز توپ و مستطیل سبز را نمیشناسند، شمارا نمیخواهند. کمی به چرایی اش بیاندیشید.
۲- استقلالی با ریشه و واقعی هیچگاه از باخت ۵ بر یک پرسپولیس مقابل الغرافهقطر شاد نشد و بر طبل پیروزی نکوبید. فقط سکوت کرد و حتی ناراحت شد، از تحقیر فوتبال ایران در آسیا و غصه خورد از غم رفقای پرسپولیسیاش.
باخت شش بر یک استقلال مقابل العین امارات، قطعاًباعث شادی پرسپولیسیهای واقعی نشده. تحقیر فوتبال ایران نه آبی را شاد میکند و نه قرمز را. باخت حتی تیم رقیب مقابل یک تیم عربی با چنین نتیجهای شادی کردن ندارد.
اگر کمترین شناختی از فوتبال داشته باشی میفهمی که نه باخت ۵ یک پرسپولیس نه باخت ۶ یک استقلال در آسیا جایی برای شادی و کل کل و کری خوانی ندارد.
کری خوانی و رقابت ما جای خود را دارد و برادریمان هم همینطور. چه زیباست وقتی در یک خانه دوبرادر یکی آبی است و یکی قرمز و کل کل و کری خوانی به جای خود و برادری به جای خود.
آنکه تیم مقابل و هوادارش را دشمن خونی خود میداند و لب به توهین میگشاید، نه آبی است و نه قرمز، یک انسان بی فرهنگ تربیت نایافته است که باید به روانشناس مراجعه کرده و بیماری لذت بردن از فحاشی را با وی درمیان گذارد.
۳- علی منصور خراب کردی! استقلالی ها و فوتبال ایران از تو ناراحت اند و صد البته که این یک موضوع درون خانوادگی است. باهم بحث فنی داریم و نه شخصی و نقد به وقتش زیر پا گذاشتن و از یاد بردن خاطرات خوش نیست.
تیمی که از دقیقه دو بازی از هم پاشیده، قطعاً مقصر اصلی آن مربی تیم است. با ببخشید گفتن چیزی حل نمیشود. استقلال جای اینگونه اشتباهات و طلب بخشش لفظی نیست.
به تعصب و قلب میلیون ها هوادار یک تنه ضربه زدی. به اعتماد به نفس بازیکن های جوان تیم با چیدن چنین ترکیب منسوخ و متوهمانه ای ضربه زدی. ترکیب ۷-۲-۱ ! حق تیم استقلال نبود که تو و کادر فنی ات با اتخاذ چنین تصمیم از پیش باختهای این نتیجه را رقم بزنید. از محبوبیت خود سو استفاده نکن. اگر هنوز علم و تجربه کافی برای تصمیم گیری در شرایط حساس را نداری بپذیر و برو و کسب علم و تجربه کن و برگرد. استقلال و پرسپولیس محل کسب تجربه مربی نیست. اگر ماندی بدان که این آخرین باری است که هواداران چنین اشتباه جبران ناپذیری را تاب میآورند.
مدیران باشگاه، حداقل و حداقل وظیفهتان عذرخواهی از هواداران است؛ انجام دادید؟
یادداشت: علیرضا مظفر