پرسپولیسیها و استقلالیها؛ کاش حق رای نداشتید
با گذشت دو روز از انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب دکتر حسن روحانی بار دیگر به عنوان رییس جمهور ایران، به اتفاقات تلخ ورزشی این دوره خواهیم پرداخت.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، از همان لحظات ابتدایی رایگیری مشخص بود که مشارکت امسال مردم در انتخابات بسیار بالاست و هنوز بیش از چند ساعتی از روز نگذشته بود که ایستادن در صفهای طویل تبدیل به یکی از دغدغهها و معضلاتی شد که ممکن بود مانع از رای دادن مردم بشود. به همین دلیل از میانههای روز کانالهای حمایتی کاندیداهای مختلف مکررا از مردم تقاضا میکردند که رنج چهار ساعت در صف ایستادن را به جان بخرند تا چهار سال آسودگی بیشتری داشته باشند.
ازدحام مردم در حوزههای رایگیری (بالاخص در ساعات پایانی شب که با غروب خورشید، دمای هوا هم کاهش یافته بود) باعث شد که رایدهندگان در دقایق پایانی شب دهان به دهان از یکدیگر بخواهند که با شرکت نکردن در انتخابات شوراها وقت کمتری تلف کنند و سریعتر از حوزهها خارج شوند تا تعداد بیشتری از مردم بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند.
ساعات پایانی انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری پرالتهاب و لبریز از استرس سپری شدند و 14 ساعت بعد وقتی آمار نهایی این رایگیری اعلام شد، فهمیدیم که تعداد آرای باطله بیشتر از رایهایی است که به سبد دو تن از نامزدها واریز شده است. گذشته از درصد بسیار اندکی از این آرا که براثر اشتباهات نادر فردی، نظیر اشتباه یا ناخوانا نوشته شدن نام کاندیدا یا متغایر بودن نام و کد انتخاباتی فرد مورد نظر، باطل شدهاند، تکلیف مردمی که با شور و شوق تا پشت دربهای حوزهها آمدند تا در سرنوشت کشورشان سهیم باشند و بیثمر بازگشتند با آنهایی که وقت منتظران را تلف کردند تا شوخی بیمزهای را رقم زنند، چیست؟
از یک میلیون و صد و نود هزار نفری که رای باطله به صندوق انداختهاند، بخشی مرتکب اشتباه شدهاند، برخی با دلایل سیاسی چنین میکنند و از ایجاد تعلل و وقتکشی در روند کار، نیات پلید سیاسی دارند و تعداد -متاسفانه- زیادی هم عرصه را با فرصتی برای انجام کاری متفاوت و ایجاد شوخی اینستاگرامی اشتباه میگیرند تا در چشم باشند و حاصل رایهای فراوانی میشود که به نام «همسر جانم»، «هرچی برانکو بگه»، «کریم باقری»، «فرهاد مجیدی»، «محمود احمدینژاد» و... به صندوق ریخته شدهاند. واقعا آنهایی که مفهوم انتخابات را درک نمیکنند و فرصتی به این حساسی برایشان فقط تریبونی برای عرض اندام و متفاوت عمل کردن و ابراز ارادت است، چرا رنج حضور در صفهای طولانی را به جان میخرند؟ آیا هیج راه دیگری برای این ابراز ارادت وجود ندارد؟ مهمتر آنکه چنین افرادی چگونه میتوانند آنقدر به این کار لبریز از بیمسوولیتیشان افتخار کنند که با جلوی دوربین گرفتن و اینستاگرامی کردن برگههای رای خودشان، تضییع وقت مردمی که در صف ماندهاند را جار بزنند؟
اجازه بدهید یادآوری کنیم که تعداد آرای باطله این دوره از انتخابات بیشتر از مجموع آرای دو تن از چهار کاندیدای آن بود و این یعنی تعداد زیادی رای که شاید اگر تعداد آرای رییسی بیشتر بود و این مسابقه یکجانبه تبدیل به رقابتی شانه به شانه میشد، میتوانستند تعیینکننده و تاثیرگذار باشند. جماعتی که شاید اگر قانونی منطقی برایشان وجود داشت بهتر بود حق رای نداشته باشند تا نه وقت رایدهندگان را حرام کنند و نه بودجه و هزینه کلانی که دولت هر دوره صرف انجام رایگیریهای مختلف میکند!
شاهین تهرانی