خبرگزاری کار ایران

برای بارسلونا؛ اشک‌ها را پاک کن، زندگی ادامه دارد

برای بارسلونا؛ اشک‌ها را پاک کن، زندگی ادامه دارد
کد خبر : ۴۸۱۲۲۰

به عنوان یک انسان معمولی که نگاه روزنامه‌نگاری هم دارد، خیلی دلم می‌خواست بدانم که دلیل واقعی اشک ریختن نیمار در پایان بازی چهارشنبه شب بارسلونا چه بود.

به گزارش ایلنا، شاید خیلی از شما مرا به خاطر این جمله‌ام سرزنش کنید و بی‌احساس بدانید. بزرگترین جایزه فوتبال باشگاهی جهان حداقل یک فصل دیگر از چنگ بارسلونا پرید و همراه با آن جوایز صعود، قهرمانی و پاداش اسپانسرها. پس چه دلیلی وجود دارد که نخواهی گریه کنی؟ درست است؟ خب فقط محض خاطر مسابقات من مایلم بگویم که شک دارم از دست دادن این چیزها برای مهاجم بارسلونا آنقدر مهم باشد که او را پس از شنیدن سوت پایان بازی آنقدر ناراحت کند که ماتم زده روی خط محوطه جریمه یوونتوسی‌ها بنشیند و آنقدر حسرت بخورد تا اشک از چشمانش جاری شود. او آنقدر ناراحت بود که دنی آلوز، هم تیمی‌ سابقش و هم‌تیمی‌اش در تیم ملی برزیل نتوانست بی‌تفاوت از کنارش بگذرد، هرچند که بی‌فایده تلاش کرد به او دلداری دهد. در میان بازیکنان بارسلونا هم تنها یک بازیکن به خودش زحمت داد که برای دلداری دادن به نیمار تلاش کند و آن یک نفر هم سرخیو بوسکتس بود که مهاجم سابق سانتوس را از روی زمین بلند و او را تا تونل رختکن‌ها مشایعت کرد.

برای بارسلونا؛ اشک‌ها را پاک کن، زندگی ادامه دارد

باید به این موضوع اشاره کنم اینکه بوسکتس تنها کسی بود که ناراحتی نیمار برایش اهمیت داشت و به خودش زحمت داد هم‌تیمی مغموم و جا مانده‌اش در زمین را پیدا کند به این معنا نیست که نیمار برای سایر هم‌تیمی‌هایش مهم نبود. زمانی که این دو داشتند قطر محوطه جریمه یوونتوس را طی می‌‌کردند تا به سمت تونل رختکن‌ها بروند و از جلوی دوربین‌هایی که منتظرشان بودند عبور کنند، نیمار پیراهنش را روی صورتش کشید تا اشک‌هایش و آن چشم‌های قرمز پف کرده‌ای که قطعاً‌ حکایت از شرمندگی داشت را پنهان کند. بعد هر دو آنها از زمین خارج شدند.

این صحنه در تضاد کامل با صحنه‌ای بود که سه هفته پیش رخ داد زمانی که نیمار بهترین بازیکن میدان شد و کلی اتفاقات خوب دیگر مثل تعریف و تمجید رسانه‌ها و جشن تولد خواهرش و یک هفته استراحت کاملی که از انریکه گرفت را تجربه کرد. ستاره تیم فقط یک شب خوب بازی می‌کند و ناگهان از انجام وظایفش خودداری می‌کند چون جشن تولد خواهرش برای او مهم‌تر از سه امتیاز بازی برابر مالاگا است؟ من اینطور فکر نمی‌کنم.

در آن شب بازگشت تاریخی برابر پاری‌سن ژرمن (و چرا که نه) تنها چیزی که در اشک‌های روی گونه نیمار دیده می‌شد شوق و لذت بود. ورزش یا زندگی چقدر می‌توانند بیرحم باشند؟ موجی از خرسندی و تمجید در آن شب برابر PSG زمانی که نیمار حقیقتآً مهارت‌های فردی تماشایی خود را به نمایش گذاشت و با خونسردی مثال زدنی بازی کرد، یک ماه بعد به کوهی از اندوه و حسرت تبدیل شد. برای من اما خیلی جالب بود بدانم که چه چیز باعث شکل گرفتن این سونامی احساسی شد. فکر می‌کنم چند چیز وجود داشته باشد که بتوان آنها را دلیل رخ دادن این اتفاق دانست. در آن شبی که بارسلونا داشت واکنش خوبی به شکست تحقیرآمیز در تورین نشان می‌داد، به نظر می‌رسید که نیمار پشت دروازه‌های جنوبی ورزشگاه، روی سکوها دشمنانی دارد. هر بار هم که او این حق را به خودش می‌داد که توپی را به سمت دروازه بوفون شلیک کند، به نظر می‌رسید که تک تک تماشاگران 30 ردیف پشت دروازه یوونتوس بیشتر از دستش خشمگین می‌شوند.

همانطور که گفتم، انگار آنجا یکسری تماشاگر بودند که او خیلی از آنها خوشش نمی‌آمد و شاید حالا بهتر بشود دلیل اشک ریختن او در پایان بازی که ناکامی بارسلونا هم بر شدت‌شان افزود را درک کرد. این همان حس ضعف و ناکارآمدی است که به سمت شما حمله‌ور می‌شود زمانی که می‌دانید این فرصت را داشتید که یک کار را به نحو احسن انجام دهید و انجام نداده‌اید، ‌یک هدف شخصی یا پروژه پر از شور و اشتیاق که ناگهان برخلاف همه تصورات و رویاهای‌تان نابود می‌شود. شاید دلیلش را به کمی تنبلی، شاید بد شانسی و شاید هم توجه ناکافی به جزییات کاری که به نظر همه آسان می‌رسید و در واقع خیلی هم سخت بود بتوان نسبت داد. شما خودتان احساسات را بهتر درک می‌کنید؛ اینکه تخریب نفس چقدر تلخ است. اینکه منجر به اشک ریختن هم شود که داستان دیگری است، بلایی که ممکن است بر سر بعضی‌ها بیاید.

دلایل دیگری هم برای حدس زدن اینکه چرا نیمار بعد از حذف تیمش از لیگ قهرمانان، اشک‌هایش را ضمیمه باخت 3 بر صفر بارسا در مجموع دو دیدار کرد، وجود دارد. یادتان هست که حداقل تا همین اواخر که خیلی هم دور نیست لیونل مسی هر بار که تیمش جام مهمی را از دست می‌داد در رختکن شروع به گریه می‌کرد. شاید نه به خاطر باخت در بازی رفت سوپرجام اسپانیا اما مثلا برای یک بازی مانند فینال جام حذفی این اتفاق رخ می‌داد. برای مسی که روحیه جنگنده‌اش در مقایسه با نیمار مانند مقایسه یک ناو هواپیما‌بر با کرجی است، درد شکست 3 بر صفر بازی رفت مانند درد زخم شمشیر بود و او از یاس و درد گریه می‌کرد. پس لطفا فکر نکنید که من یا دارم کسی را مسخره می‌کنم یا هدفم این است که بگویم نیمار داشت تظاهر به ناراحتی می‌کرد چون اینطور نیست. من فقط شدیدا کنجکاو هستم، کنجکاو اینکه چه اتفاقی افتاد و من حدس می‌زنم که به احتمال بسیار قوی دلیلش تحقق این بود که باخت چهارشنبه شب برای آن مردی که N را در مثلث MSN گذاشته فصل را به پایان رساند. برای او دیگر شانسی برای قهرمانی در لیگ قهرمانان وجود ندارد در حالی که هموطنانش، ‌دنی آلوز، فیلیپه لوئیز، کاسمیرو، الکس ساندرو، مارسلو و فابینیو هنوز نه تنها در لیگ قهرمانان حضور دارند بلکه می‌توانند جشن قهرمانی بگیرند، کاری که خود او دو سال پیش در برلین انجام داد اما واقعیت این است که بعد از آن سال نه نیمار نه هم‌تیمی‌هایش دیگر در حد تیمی که شانس قهرمانی داشته باشد نبودند.

یکی از دلایلی که نیمار از زمان پیوستنش به بارسلونا مانند یک لباس مناسب روی تن کاتالان‌ها نشسته است، این بوده که تا الان همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت و این تیم به بردن و پیروزی‌هایش آنقدر ادامه داد که دیگر از انگیزه‌اش برای کسب جام‌های بعدی کاسته شد اما اگر نیمار برای چنین مدتی زیر نظر پپ گواردیولا کار کرده بود، من حدس می‌زنم که ما می‌توانستیم یک بازیکن کامل‌تر، باهوش‌تر و هوشیار‌تر ببینیم.

برای نیمار تساوی بدون گل چهارشنبه شب برابر یوونتوس، یک شکست بود. او خودش را یک بازنده و آدم غمگین می‌بیند که در اعماق وجودش می‌داند چرا اینقدر حس و حال بدی دارد. اشک‌های او تا حدودی‌ زاده دانستن این موضوع بود که «من باید بهتر از اینها بازی می‌کردم، خیلی بهتر از اینها.» واقعیتی که نیمار و مدیرانش باید بدانند خیلی ساده است: تلاش سخت‌تر و کار بهتر همراه با کاستن از عواملی که باعث پرت شدن حواس‌شان می‌شود و از خودگذشتگی و هوشمندی بیشتر. مثل یک برنامه به نظر می‌رسد! اینطور نیست نیمار؟ اینطور نیست بارسا؟ خب پس اشک‌های‌تان را پاک کنید چون زندگی ادامه دارد.

برای بارسلونا؛ اشک‌ها را پاک کن، زندگی ادامه دارد

گراهام هانتر: سایت ESPN

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز