نجات فوتبال از معضل ذهنیت اسکروچی
بیش از یک دهه است دارم به این فکر میکنم که آیا در دنیای فوتبال یک مسوول مقتدر هست که واقعاً به فکر این رشته ورزشی باشد؟ خب ناگهان به نظر میرسد که یکی هست.
به گزارش ایلنا وبه نقل از وردساکر - پل گاردنر، مارکو فانباستن معمولاً کم حرف، سکوتش را شکست: ما باید به پیدا کردن راههایی برای پیشرفت فوتبال ادامه دهیم، راههایی برای شفافتر، پویاتر و جذابتر کردن آن. پس چیزی که ما پیشنهاد میدهیم، به اندازه کافی جذاب هست. از آنجایی که فانباستن اکنون رییس بخش توسعه فنی فیفاست، بیانیه او از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است. بالاخره یک مقام مسوول که حرفش اهمیت دارد، دارد به وضعیت فوتبال توجه میکند.
او میگوید: تماشاگران میخواهند فوتبال پرتحرک، گل و تکل ببینند.
فان باستن که به عنوان یک پیشگام غیرمنتظره برای ایجاد تحول در دنیای فوتبال در کانون توجه قرار گرفته است، برای محقق شدن اهدافش یک فهرست از تغییراتی که میشود در فوتبال انجام داد را ارائه کرده است. در کمال تأسف اما فهرست ارائه شده از سوی او مانند یک کیسه از داروهایی بود که پیش از این روی بیمار امتحان شدهاند و نتیجهای نداشتند (لغو آفساید، دوئلهای تن به تن به جای ضربات پنالتی) یا به ذات دارای نقوصی بودهاند (تعویضهای بیشتر و اخراج موقت از بازی).
او پیشنهادهای بهتری هم ارائه کرده مثلاً برای جلوگیری از وقتکشی در 10 دقیقه پایانی بازیها و الگوبرداری از سیستم بازیهای بسکتبال که تنها به یک بازیکن اجازه میدهد تعداد معینی خطا مرتکب شود و پس از آن باید میدان را ترک کند و جایش را به بازیکن دیگری بدهد. من فکر میکنم که یک وجه مشترک میان تمام پیشنهادات فانباستن برای تغییر قوانین فوتبال وجود دارد: نگرانی از بازیهای کم گل و این همان جایی است که درمان فوتبال باید آغاز شود آن هم با یک تلاش مصرانه برای تغییر رویکرد بازی که ذهنیتی خسیس دارد، تلاش برای نابود کردن اسکروچ فوتبال. تا وقتی سایه این اسکروچ بر سر دنیای فوتبال باشد، ذهنیت فوتبال دفاعی، ذهنیت غالب خواهد بود و فوتبال به سمتی میرود که شمار گلها کم و کمتر خواهد شد. با این وضعیت گلها به موجوداتی در حال انقراض شباهت پیدا میکنند.
کافی است به فینال مسابقات اخیر دنیای فوتبال نگاهی بیندازید: جام جهانی ۲۰۱۴، کوپا آمریکای ۲۰۱۶، المپیک، یورو و فینال لیگ قهرمانان. شش فینال که همگی به وقتهای اضافه رفت و همگی تنها شش گل داشتند. برنده چهارتا از این بازیها با گلهای قلابی ضربات پنالتی مشخص شدند و در یک فینالMLS هم سیاتل ساندرز در حالی قهرمانی شد که حتی یک شوت به سمت چارچوب نداشت، حتی یک شوت!
این روزها دغدغه خیلیها استفاده از تکنولوژیهایی مانند بازبینی ویدئویی و استفاده از تکنولوژی خط دروازه است تا احتمال رخ دادن اشتباه در تشخیص عبور گل به حداقل برسد.
این هم اما نشانهای دیگر از ذهنیت اسکروچی در فوتبال است اما خلاص شدن از شر این معضل نیاز به تغییر قوانین ندارد. برطرف شدن این معضل به ورزش، داوری و تقبیح گرایش به فوتبال دفاعی وابسته است. این گرایش حتی در شیوه قضاوت بازیها هم به وضوح دیده میشود وقتی آنها به صورت مداوم خطاهایی که از سوی دروازهبانها میشود را نادیده میگیرند.
دروازهبانها به عنوان دفاعیترین مهرههای حاضر در زمین فوتبال اجازه دارند برای تصاحب توپ و دفاع از دروازهشان بپرند، ضربه بزنند، روی شانههای بازیکنان حریف سوار شوند و کلی کار دیگر که انجام هریک از آنها از سوی دیگر بازیکنان خطا محسوب میشود و مستوجب جریمه است. تغییر قوانین– و شاید عملی کردن برخی از پیشنهادات فانباستن – نیاز خواهد بود تا فوتبال به دوران باشکوه گذشتهاش برگردد اما اول از همه باید سایه این ذهنیت اسکروچی از روی مستطیل سبز برداشته شود تا هجومی بازی کردن و به ثمر رساندن گلهای زیاد دوباره به یک ارزش تبدیل شود.