پایانِ استقلال هالیوودی بود
استقلال به لطف یک معجزه سالی که بد شروع کرده بود را به پایانی خوش گره زد.
به گزارش ایلنا، سال 1395 برای استقلال بدون جام تمام شد. با این حال، این باشگاه پس از شروعی ناامیدکننده چیزهایی به دست آورد.
آبیها در ابتدای سال لیگ را از دست دادند و با بازیهای ضعیف در هفتههای پایانی لیگ گذشته هم از کورس قهرمانی جا ماندند و هم جام حذفی را وا نهادند. وعدهی کسب سهمیهی مظلومی هم نصف و نیمه از آب در آمد و AFC استقلال را به پلیآف تبعید کرد.
با شروع لیگ شانزدهم، آنها یکی از بدترین شروعهای تاریخشان در لیگ برتر را تجربه کردند و خریدهای متعدد و هزینههای گزافی که منصوریان کرده بود تنها به کار ناامید کردن هواداران آمد. این داستان تا نیمفصل ادامه داشت و با کوچ دستهجمعی بازیکنان به اوج خود رسید.
با این حال، یک معجزه استقلال را نجات داد. منصوریان که موج دوم خریدهای خود را با آوردن آندو و چپاروف و مذاکره با شهباززاده شروع کرده بود نقرهداغ شد و فیفا استقلال را از استخدام بازیکن محروم کرد.
همین موجب شد که منصوریان به جملهی معروف آرسن ونگر برسد: مشکلات را در داخل تیم باید حل کرد.
چارهای نبود. منصوریان باید با همین بازیکنان جوان به جنگ منتقدان خود، پرسپولیس و ژاوی هرناندز میرفت. معجزه زمانی رخ داد که همین «داشتهها» در هر سه جبهه پیروز شدند. اعتماد به جوانها. این درسی بود که منصوریان، و بهتر است بگوییم فیفا، به فوتبال ایران داد.
شاید پرسپولیس با رفتن برانکو از هم بپاشد، اما این بازیکنان جوان میتوانند دست کم 7 سال استقلال را بیمه کنند. وقتی قلعهنویی برای اولین بار سرمربی استقلال شد دو مدافع جوان و بلندقامت را در ترکیب این تیم قرار داد که برای یک دهه دفاع این تیم را استحکام بخشیدند و سه عنوان قهرمانی را برای باشگاه به ارمغان آوردند: قربانی و صادقی.
در بازی با پرسپولیس بازیکنانی درخشیدند که قرار نبود در استقلال فیکس بازی کنند: کاوه رضایی قرار بود جای خود را به شهباززاده بدهد، نورافکن قرار بود ذخیرهی آندرانیک بشود و اسماعیلی میبایست روی نیمکت مینشست تا چپاروف در زمین بازی کند.
چه پایانی میتوانست برای استقلال از این خوشتر باشد؟