آقای ویسی! تو حتما لیاقتش را داری
ویسی متولد همینجاست؛ همینجا که جنگیدن با دست خالی را خوب بلد است. قهرمان شدن با ستارههای گمنام و کم نام و نشان را خوب بلد است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، احتمالا از همان روز ویسی تصمیمهای بزرگی برای خودش گرفت که منصورپورحیدری او را از تیم ملی خط زد و محمد نوازی را به جایش به اردو برد. از همان روز بود که احتمالا به گفته خودش در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی با خودش عهد کرد مربی شود و حق هیچ بازیکنی را نخورد و هیچ حقی را ناحق نکند.
احتمالا "آقای مربی" از همان روز شکل گرفت که تصمیم گرفت وقتی وارد دنیای مربیگری شد حق خودش را از فوتبال نامرد بگیرد؛ فوتبالی که در دوران بازیگری روی خودش به او نشان نداد و در آن ستاره نشد. اما او ستاره شد. همین دیروز و با جام قهرمانی. انصافا خلف وعده هم نکرد. بدون حق را ناحق کردن قهرمان شد. کسی را پیدا نمی کنید که در فوتبال ایران حرف و حدیث و شایعه ای در اطراف ویسی دنیای مربیگری و قهرمانی اش شنیده باشد.
او چندان با قهرمانی ناآشنا نیست. او در لیگ چهارم کنار فرانچیچ روی نیمکت به عنوان مربی نشست و آن سال فولاد جام را از رقیبان نام آشنایش ربود.
ویسی البته به خوبی از سوی مدیران باشگاه استقلال خوزستان حمایت شد. همین تیمی که با آن جام قهرمانی را بالای سر برد تیمی است که دو سال برای سقوط نکردن جنگید و پای سرمربیاش ایستاد. اعتمادی که نتیجه داد و جام را آبی کرد.
ویسی متولد همینجاست؛ همینجا که جنگیدن با دست خالی را خوب بلد است. قهرمان شدن با ستارههای گمنام و کم نام و نشان را خوب بلد است. مردم اینجا حتی برای زندگی کردن هم میجنگند؛ قهرمانی که جای خود را دارد.
9 خرداد 1394 روزی بود که بقای استقلال خوزستان در لیگ برتر قطعی شد. تیم عبدالله ویسی با برتری در دو بازی رفت و برگشت مرحله پلی آف برابر مس کرمان بقایش را جشن گرفت و حالا 350 روز بعد از بقا در لیگ به قهرمانی همان لیگ رسیده است. باید به احترام مربی که از هیچ همه چیز ساخت بایستیم. کلاه از سر برداریم و بگوییم: آقای مربی! بالاخره انجامش دادی. قهرمان شدی. لیاقتش را داری. تو حتما لیاقتش را داری.